۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۵ : ۱۰
عقیق: در آستانه در آستانه سیوچهارمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی هستیم. شاید به جرأت بتوان گفت، آیتالله خامنهای از معدود جانشینانی است در جهان سیاست که خطبهخط از سیره و منهج سلف خود که امام خمینی باشد پیروی کرده و خود را ملزم به تبیعت از خظ امام میداند. در ادامه سخنان رهبری معظم درباره عظمت و جایگاه امام امت را میخوانیم.
امامی که دل به خدا وصل کرده بود
نکته مهم این است امام بزرگوار که این همه تحوّلات را به وجود آورد و به معنای واقعی کلمه امامِ تحوّل بود، امّا اینها را از خدا میدانست. امام اینها را به خودش نسبت نمیداد، اینها را از خدا میدانست. همین تحوّل روحی را که در جوانها به وجود آمده بود که در همین صحیفه امام منتشر شده ملاحظه کنید، [ایشان] مکرّر در بیاناتشان به آن توجّه میکنند و اظهار تعجّب میکنند، برای ایشان اعجابآور است. خود امام این کار را کرده بود، دست خود او در این کار بود امّا آن را از خدا میدانست. واقعاش هم همین است که از خدا است. لا حول و لا قوّة الّا بالله العلیّ العظیم، همه چیز و هر حول و قوّهای از خدا است.
امام واقعاً این [آیه] «ما رَمَیتَ اِذ رَمَیت» را به معنای واقعی کلمه معتقد بود. ایشان به این حرکت جوانها و تحوّل جوانها خیلی اهتمام میورزید، خیلی مُعجب به این حادثه بود. یک جا ایشان میگویند که تحوّلی که در روحیه جوانها وارد شده و واقع شده است، از غلبه بر رژیم طاغوت بالاتر است؛ چون غلبه بر رژیم طاغوت، غلبه بر طاغوت بود، این تحوّلی که در جوانها به وجود آمده غلبه بر شیطان است و شیطان از طاغوت بالاتر است؛ یعنی ایشان این جوری به این قضیّه نگاه میکردند و مُعجب به این معنا بودند.(۱۳۹۹/۰۳/۱۴)
آوردن فقه در کف میدان سیاست و اجتماع
امام فقه را وارد عرصه نظامسازی کردند، فقه از این مسائل دور بود. البتّه مسأله ولایت فقیه، هزار سال [بود که] در بین فقها وجود داشت و مطرح میشد، امّا چون این امید وجود نداشت که این ولایت فقیه تحقّق پیدا بکند، هرگز به جزئیّات آن، به مسائلِ آن پرداخته نمیشد. امام این را وارد مسائل اصلی و فقهی کردند. در حوزهی علمیّه نجف، این را مطرح کردند و درباره آن بحث کردند، بحثهای علمیِ متقنِ محکمِ کاملاً قابل توجّه برای افرادی که صاحب نظر در این زمینهها هستند، یا مسأله مصلحتِ نظام را امام در فقه مطرح کردند.
ابداعات فقهی امام
مسأله معروف اصولی و فقهیِ «تزاحم» و «اهمّ و مهم» را که در مسائل شخصی و مسائل کوچک به کار میرفت، وارد عرصه میدان عمومی کردند که در عرصه ادارهی کشور، مسأله مصلحت نظام و مسأله «اهمّ و مهم» مطرح میشود. یعنی در فقه، ایشان این چیزها را وارد کردند که این، فرصت خیلی بزرگی برای فقه به وجود میآورد. دست فقه را باز میکند در گستره تصرّفاتی که میتواند در مسائل گوناگون بکند. به نظر من حوزهها باید از این خیلی قدردانی کنند و استفاده کنند، استقبال کنند. البتّه این کاری که امام در این زمینه فقهی انجام دادهاند، کاملاً روشمند و قانونمند است. یعنی طبق همان به تعبیر امام فقه جواهری است.(۱۳۹۹/۰۳/۱۴)
شاخصههای اصلی امام خمینی
جاذبه بینظیرِ امام بزرگوار ناشی از چیست؟ امام مختصّات شخصیّتیای و موهبتهایی را دارا بود و خدا به او داده بود که این مختصّات، این خصوصیّات در کمتر کسی در این حد جمع میشود. امام این خصوصیّات را داشت، انسانی بود شجاع، انسانی بود باحکمت و باتدبیر، انسانی بود پارسا و پرهیزکار و دلبسته به خدای بزرگ، دلباخته به ذکر الهی، امام مردی بود ظلمستیز، با ظلم کنار نمیآمد، با ظلم مبارزه میکرد، حامی مظلوم، استکبارستیز، امام مردی بود عدالتخواه، طرفدار مظلومان، حامی مظلومان، اهل صداقت، با مردم صادق بود، با مردم همان جوری سخن میگفت که دل او بود و احساس قلبی او بود با مردم صادقانه رفتار میکرد، در راه خدا اهل مجاهدت بود، آرام نمینشست.
از جهادی به جهاد دیگر
دائم در حال مجاهدت بود، [مصداق] این آیهی شریفه: فَاِذا فَرَغتَ فَانصَب وَ اِلیٰ رَبِّکَ فَارغَب؛ از یک کار بزرگ که فراغت پیدا میکرد، چشم به یک کار بزرگ دیگری میدوخت و آن را دنبال میکرد. اهل مجاهدت فیسبیلالله بود؛ اینها عوامل جاذبهی امام است. این خصوصیّات در امام مجتمع شده بود؛ هر کسی با این خصوصیّات باشد، دلها به سَمت او جذب میشود، اینها همان عمل صالحی است که خدای متعال میفرماید: اِنَّ الَّذینَ ءامَنوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ سَیَجعَلُ لَهُمُ الرَّحمانُ وُدًّا؛ این وعده الهی است؛ این محبّتها هم محبّتهای الهی است، محبّتهای تبلیغی و تحمیلی و تلقینی نیست؛ کار خدا است، دست خدا است.(۱۳۹۸/۰۳/۱۴)