کد خبر : ۱۰۹۱۹۶
تاریخ انتشار : ۰۴ آبان ۱۳۹۸ - ۱۷:۱۰
محمد جواد پرچمی:

جوشش شعر اهل‌بیت شب‌زنده‌داری می‌خواهد

محمدجواد پرچمی شاعر و مداح اهل‌بیت معتقد است شاعر امام‌حسین (ع) اگر می‌خواهد شعرش را بخرند باید شب‌زنده‌داری کند و همیشه آماده الهامات باشد.

عقیق:در سال‌های بعد  پیروزی انقلاب اسلامی شعر آیینی در کشور رونق فراوانی گرفت و در این عرصه شاعران فراوانی فعالیت کرده‌اند.امروز جوانان بسیاری با شوق و علاقه زیاد شعر آیینی می‌گویند. برای اینکه با جوانان مستعد و پرتلاش این رشته آشنا شویم به سراغ یکی از آنها رفته و با او در مورد موضوعات مختلف شعر آیینی به گفت‌وگو نشسته‌ایم. محمدجواد پرچمی یکی از شاعران جوان این حوزه است که در محضر اساتید بزرگی کسب فیض کرده است و امروز در کنار مداحان اهل بیت (ع) همچون حاج منصور ارضی و حاج محمود کریمی به دستگاه امام‌حسین (ع)خدمت می‌کند.

*فضای کلی شعر آیینی و هیئت را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

شعر هنر است؛ تاریخچه و روح دارد وقتی به عقب برمی‌گردیم مسیری را می‌بینیم که این مسیر بعد از انقلاب صعود فوق‌العاده‌ای داشته‌است. در زمان قدیم نگاه کنیم متوجه می‌شویم که نوحه‌سرایی و شعرسرایی میراثی است که دست‌ به‌ دست چرخیده و ریشه دوانده تا به درخت تنومندی تبدیل شده است.

قدما این میراث را دادند و ما بعد از انقلاب آن را پرورش دادیم. مخصوصاً در حوزه شعر هیئت امروز با گذشت 41 سال از انقلاب اسلامی پویاترین جریان شعری کشور؛ جریان شعر آیینی و شعر هیئت است. هر چند من زیاد لفظ شعر آیینی را قبول ندارم و جالب بود سال قبل زمانی که خدمت حضرت آقا رسیدیم ایشان فرمودند:"من هم با این اسم آیینی خیلی ارتباط برقرار نمی‌کنم".

شعر آیینی , مداحان اهل بیت , محمود کریمی , منصور ارضی , عاشورای 1398 , فاطمیه|ایام فاطمیه , محرم 98 , ماه محرم ,

شعر هیئت شعری است که در هیئت خوانده می‌شود. خاستگاهش در اصلی‌ترین جریان‌های ترویج معارف اهل‌بیت (ع) است  و خروجی‌اش از همه‌نظر بیشتر است حتی دیدارهای شعرا و هیئتی‌ها با آقا کاملاً متفاوتند و بار شعری بیشتری دارند.

* این تاثیر انقلاب اسلامی است که جریان شعر آیینی رشد چشمگیری داشته است؟

بله 100 درصد  بعد از انقلاب دسترسی به منابع بیشتر و راحت‌تر هم شده‌ است. در صورتی که قبل از انقلاب این فضا واقعاً موجود نبود این هم به‌دلیل عوض شدن جریان فرهنگی کشور است. شاعر باید محقق باشد چرا می‌گویند مثلاً حاج اکبر لطیفیان شاعر خیلی خوبی است، دلیل دارد چون حاج اکبر تمام زندگی‌اش را به تحقیق می‌گذراند و بیشتر از اینکه شاعر باشد مترجم و پژوهشگر است و در حوزه‌های مختلف کار می‌کند.

البته نکته قابل تأمل این است که امروز این جریان نباید به مرداب تبدیل شود که به‌ نظر من اگر اتفاقی برایش نیفتد این حالت پیش می‌آید. باید دستگاه‌ها و نهادها انجام وظیفه کنند و مرز شعر هیأت که میوه‌اش شعر مقاومت است را بالاتر از مرزهای ایران اسلامی گسترش دهند.

الان هرکجا از نسل سومی‌ها استفاده شود بهترین‌ها رقم می‌خورد. در صدا و سیما، در خبرگزاری‌ها و... جواب می‌دهد که البته به‌برکت انقلاب اسلامی است؛ شعار نمی‌دهم، رهبر انقلاب بذری را در این کشور گذاشت و سال‌ها آن را آبیاری کردند به همین دلیل در همه حوزه‌ها رشد چشمگیری داشتیم.

 اما انقلاب اسلامی این جریان را پویا کرد. امروز اشعاری که گفته می‌شود اشعاری است که مردم را در ابعاد مختلف زندگی‌شان با اهل بیت آشنا می‌کند. این خیلی نکته مهمی است یعنی زمانی که شعر می‌گویی بحث‌های روانشناسی و خانواده‌داری را به مخاطب می‌آموزی، به عنوان مثال دخترداری یاد می‌گیرد ما از زمانی که فهمیدیم آقا اباعبدالله دخترشان را ناز می‌کردند ما هم به عشق امام‌حسین (ع) دخترمان را ناز می‌کنیم.

 

 

*شعر به چه‌صورت الهام می‌شود؟

شعر دو وجه است یا خیال و یا الهام. هرجا که به جریان اهل‌بیت(ع) وصل شود الهام است در روایات هم آمده‌است که روح‌الامین به تو می‌گوید چه چیزی بگویی بعضی اوقات شعری که می‌گویم  فردا روزش که می‌خوانم باورم نمی‌شود این را من سروده‌ام این همه‌اش عنایت است.

 شاعر وقتی به آن چشمه حقیقی و عرفانی وصل می‌شود ناخواسته شعر و کلمات بر زبانش جاری می‌شوند. شعر درون مایه‌ای دارد به اسم مضمون؛ این مضمون از چه می‌آید؟ از مطالعه تاریخ و شناخت معارف می‌آید، همه اینها جمع می‌شوند مضمون به وجود می‌آید.

بماند که قریحه، طبع و عنایت خدادای هم دارد. در 10 سال اخیر فضای شعر تکان خورد و با آمدن نسل سومی‌ها تغییری شگفت کرد.

شاعر باید برود تفسیر" اهدنَا صراطَ المُستقیم" را بخواند که صراط مستقیم یک خط صاف نیست اگر این‌طور بود همه عاقبت‌بخیر می‌شدند، بلکه یک راه پر پیچ و خم است پر از دره‌های وحشتناک به همین‌دلیل هرکسی نمی‌تواند در صراط مستقیم راه برود.

 البته این مسیر عاقبت‌بخیری استقامت هم می‌خواهد دیروز در کربلا استقامت داشتند امروز باید استقامت داشته‌باشیم و این انقلاب اسلامی است که دقیقا حرف‌های اهل‌بیت علیهم‌السلام را می‌زند؛ اصلا کاری به مسئولین نداریم انقلاب موجود زنده‌‌ای است.

*بیشتر توضیح می‌دهید؟

انقلاب ایدئولوژی است. نفت را تحریم کردند و نمی‌توانیم صادر کنیم اما فکر را که می‌توانیم صادر کنیم که ما امروز دانشمان را صادر می‌کنیم امروز گفتمان شعر را صادر می‌کنیم. در حال حاضر شعرای جبهه مقاومت بین‌المللی گردهم آمدند که از سوریه استارتش خورد. چقدر هم حاج قاسم سلیمانی به این موضوع کمک کرد و حاج‌اکبر لطیفیان هم بالاسر کار است. این شعرای جبهه مقاومت حرف‌هایی برای گفتن و درکی از امام‌خمینی (ره) دارند که ما نداریم! ما تا به امروز امام‌خمینی(ره) را نشناخته‌ایم حضرت آقا را هم همین‌طور. به نظرمن  بُعد عرفانی‌شان هنوز پشت‌پرده بحث سیاسی‌شان مغفول مانده‌است. این پرده را اگر ما باز نکنیم؛ یمنی‌ها باز می‌کنند، بچه شیعه‌های بحرین باز می‌کنند ما امروزه گفتمان صادر می‌کنیم که یک راهش شعر است. بنابراین ما از هیئت‌ها از محله‌هایمان مرزها را شکافته‌ایم.

همه اینها به برکت انقلاب اسلامی است که گوهری در فضای شعر آئینی است، گوهری هم به اسم حاج "محمود ژولیده" داریم که جانباز است و از همان زمان جنگ شعر می‌گوید. اما در این میان شعرایی در بخش ادبی شعر، فوق‌العاده‌اند اما نتوانسته‌اند گفتمان ایجاد کنند. در ادبیات استادند اما نتوانسته‌اند جریانی ایجاد کنند در مقابل، چه‌کسانی جریان ایجاد کردند؟ همین بساط هیئت رزمندگان امثال اکبرها و سهرابی‌ها و بچه‌هایی که دست‌پرورده نسل انقلابی هیئت‌هایند. نمی‌خواهم خدایی نکرده دسته‌بندی کنم اما همین نسل انقلابی که پای کار ایستاده‌اند گفتمان را عوض کردند، خیلی‌ها هم جنگیدند.

 

 

متأسفانه جریان مداحی در این کشور بیزینس شده است

*عملکرد اساتید ما در تربیت مداح و شاعر چگونه بوده است؟

من شاعری‌ام که تقریباً در شعر هیئت تخصص دارم. به یکی از آقایان گفتم: " شما باید قیامت جواب بدهید" گفت: "برای چی؟" گفتم:" شما از وقتی که پسرتان در مداحی گل‌کرد همه را کنار گذاشتی و دیگر شاگردی پرورش ندادی، حالا امروز جریان "خَش‌خوانی" باب شده است که شماها مقصرید."

امسال قسمتم شد به کربلا رفتم. تا به حال محرم نرفته بودم، دلم به حال امام‌حسین (ع) و جریان عزاداری ایشان سوخت؛ آقا یعنی عده‌ای آمده‌اند تلاش می‌کنند که  در شیعه وهابیت درست کنند! شیعه‌ای که عزاداری سیدالشهدا را در این خلاصه می‌کند که صبح بشود تا قمه بزند و جالب اینجا است که فقط یک روز از سال اجازه می‌دهند تلفن همراه داخل حرم ببری. مثل هیئت زغالی‌ها آنها با سر داخل زغال می‌روند!  البته خیلی‌هایشان ایرانی‌اند.

حتی عده‌ای را دیدم که اینها حلقه در گوششان است گفتم " اینها چرا این‌طوری‌اند؟" گفت: "اینها می‌گویند ما حلقه به‌گوش حسین هستیم!" من مانده‌ام اصلاً شما حرفتان چیست، دینی درست کرده‌اید که فقط ظاهر و تنها یک پوسته است و پشتش هیچ استدلال فکری و معرفتی نیست.

بزرگترین ظلم را به شاعرها، مداح‌ها کردند

متأسفانه جریان مداحی در این کشور بیزینس شده است. چرا وقتی مفسد اقتصادی را می‌گیرند عده‌ای می‌روند در هیئتش گریبان چاک می‌دهند و می‌خوانند؟

شما که لیست اسمتان بیرون آمده است و بعضی‌هایتان در شرکت‌ها سهیم بوده‌اید یا خانه‌هایتان هفده شهریور بوده‌است و حالا آمده دروس و "کلان‌هیئت" درست کرده‌اید و کسی را بازی نمی‌دهید چون بیزینس، شهرت، معروفیت و درآمدتان از هیئت است. تا چه زمانی مداح‌ها  باید حاشیه امن داشته باشند؟ این شخصیت مداحان حقوقی شده است، هیئت نظارت می‌خواهد، چرا نباید دادگاه ویژه مداح‌ها داشته باشیم؟

برنامه‌ریزان هیئت‌های حسینیه امام‌خمینی باید بدانند که آقا فقط رهبر تهران نیستند و مداحان دیگر استان‌ها نیز باید در این مجالس حضور یابند و از ظرفیتشان استفاده شود، البته من خاک پایشان هستم و این را نمی‌گویم که آنها را نقد کنم.

از چهار شهرستان هم مداح بیاورید؛ متأسفانه دیگر لیست مداح‌ها معلوم است، مگر ما مداح انقلابی کم داریم؟ چرا آنها را نمی‌آورید، در همین حوزه هم باید جوانگرایی بشود. نمی‌گویم جوان برود ناپخته بخواند بلکه در کنار این بزرگترها جوان‌ها را هم بگذارند و کنار حاج محمود و حاج محمد یک جوان هم بخواند، چهارتا جوان از شهرستان‌ها دعوت کنید.

شاعران  مخلص‌ترین آدم‌های این جریانند؛ شاعر زحمت می‌کشد، امسال بخشی از کارهای "حاج محمود"  با من بود؛ من از بیستم ماه‌رمضان تا عاشورا  درست نخوابیدم و اکثر عزیزان شاعر به این شکل کار می‌کنند.گاهی شب تا صبح روی یک بند وقت می‌گذارم.

در روضه‌ای خواندم یکی از این دخترها را که به اسارت می‌بردند از روی شتر افتاد و رفت زیر پای شتر و همانجا مُرد. خیلی دلم سوخت می‌گویند یکی از دخترهای امام‌حسن (ع) بوده است. با خودم فکر می‌کنم که اگر بنا باشد اسمی از کسی در تاریخ بماند باید اسم اینها بماند ما شخصیت‌های بسیاری در کربلا داریم که اسمی از آنها در تاریخ نیست. پس در این قافله نباید به دنبال اسم و رسم بود.

اما این را هم باید گفت که بزرگترین ظلم را به شاعرها، مداح‌ها کردند که شعرشان را خواندند اما اسمی از این شاعرها نبردند. این شاعرها بچه‌های مخلصی‌اند، خب چرا اسم اینها را نمی‌زنید دلیلش چیست؟

 

 

سطح کیفی شعر در جلسات حاج آقا منصور هم افت کرده‌است

*وضعیت اشعاری که در این سال‌ها در هیئت‌ها خوانده شده است را چطور می‌بینید؟

متأسفانه من دیگر مرثیه‌سرا و غزل‌سرای خوب کم می‌بینم اما نوحه‌سرا بسیار است. مرثیه‌سرای خوب مثل "پیمان طالبی" یا "محمد رسولی" و چند نفر دیگر در فضای آکادمیک شعر می‌گوید و از همه هم پرکارترند و زحمت می‌کشند یا مثل "حامد خاکی". متأسفانه در این سال‌های اخیر سطح کیفی شعر در جلسات حاج آقا منصور هم افت کرده‌است. من ارادتمندشانم اما ضعیف شده‌ است و خیلی‌ها منتقدند. البته این را هم بگویم که باری که نوحه از روی دوش بر می‌دارد شعر بر نمی‌دارد مردم هم بیشتر به سمت نوحه علاقه‌مند شده‌اند.

شاعرها را هم باید نقد کرد؛ این چه تکبری است که تو نمی‌خواهی دو بیت شعرت را خط بزنی؟ با همان دوبیت شعرت ضعیف می‌شود و شعر ضعیف می‌دهید مداح می‌خواند. شعرها از نظر فهوای کلام گاهی ایراد دارند. شعر باید ادبی باشد و مفهوم را برساند نه اینکه از نظر ساختار ادبی مشکل داشته‌باشد اما شاعر حاضر نیست کلمه‌ای را خط بزند یا درست کند. نکته دیگر اینکه اگر شعرت را مداح بزرگی خواند دلیل بر این نیست که تو شاعر خوبی.

شاعر امام‌حسین (ع) هم همیشه باید آماده الهام باشد

*چه باید کرد تا شعر ماندگار شود؟

من زمانی که می‌خواهم غزلی را بگویم ساعت‌ها می‌نشینم صحبت‌های آقا را در سال اخیر می‌خوانم و نکات اساسی‌اش را به عاشورا و فاطمیه تطبیق می‌دهم و بعد از آن به فضای روضه و گریه تبدیل می‌کنم.

آقا رسول الله (ص) فرمودند: من یک شب با شکم سیر نخوابیم گفتند: چرا؟ فرمودند: "من همیشه آماده وحی بودم." شاعر امام‌حسین (ع) هم همیشه باید آماده الهام باشد، شاعر باید سحر داشته باشد.

 "هادی جان‌فدا" یک قالب ترانه دارد که "وقتی آمدی گفتم: تقصیر دل من بود / تو که دیدی بابات خوابه/ چه‌وقت گریه کردن بود"؛ از آن سال که "هادی" این را سروده‌است نشده محرمی شروع شود و من این را نخوانم: " حالا که آمدی پیشم/ بگذار خلوت کنم با تو/ بزار تعریف کنم با تو/ که من پیر شدم یا تو". شاعر باید مصیبت را به‌حد اعلی اما با بیان خوب بگوید. شاعر امام‌حسین(ع) باید وصل باشد به آن نقطه‌ای که وحی برایش درست می‌کند. شاعر اگر می‌خواهد شعرش را بخرند باید سعی کند شب‌زنده‌داری داشته‌باشد حداقل 100 بار استغفار بگوید و حالی برای خودش تولید کند که جوششی در پی داشته باشد.

 

منبع:تسنیم


ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
مطالب مرتبط
پنجره
تازه ها
پربحث ها
پرطرفدارترین عناوین