پیامبر(ص) درباره ابوذر چه فرمودند؟/ سلمان از پیامبر(ص) چه خواست؟ + گزارش تصویری و صوت

گزارش تصویری مراسم

مداحی احد قدمی و حنیف طاهری

عقیق: مراسم عزاداری حضرت صدیقه طاهره، زهرای مرضیه سلام الله علیها در هیئت عبدالله بن الحسن علیه السلام برگزار شد.

در این مراسم حجت الاسلام والمسلمین سید ابراهیم موسوی سخنرانی کرد و حاج احد قدمی و کربلائی حنیف طاهری به مدح در رثای حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها پرداختند.

در ادامه گزیده ای از سخنرانی حجت الاسلام موسوی را بخوانید:

* معرفت حضرت زهرا سلام الله علیها باید راهش صحیح باشد، تحصیل معرفت، محتاج به طریق صحیح است، گاهی اوقات چرا و به چه دلیل بعضی از معارف به نتیجه نمی رسد؟ به خاطر اینکه طریق اشتباه است، اگر طریق اشتباه باشد، نتیجه هم اشتباه می شود، این مطلب در ریاضیات هم ثابت شده است.

* گاه بعضی از اهل معرفت به بیراهه های نظری و گاه عملی می افتند، نتیجه این بی نتیجگی شان به دلیل نداشتن یک طریق صحیح است.

* طریق صحیح معرفت، راه جناب سلمان فارسی است، راه سلمان فارسی و طریقه او و عمل او، طریقه صحیح است برای تحصیل معرفت.

* پیامبر اکرم صلوات الله علیه درباره حضرت ابوذر فرمودند: آسمان بر زمین سایه نینداخت که راستگوتر از جناب ابوذر باشد و این توصیف خاص درباره جناب ابوذر حتی در علم رجال اهل تسنن هم محرز است.

* ابوذر غفاری نقل می کند: جناب سلمان فارسی و جناب بلال رفتند محضر پیغمبر اکرم صلوات الله علیه. تا رفتند محضر پیغمبر اکرم، سلمان افتاد روی پای پیغمبر و شروع کرد پای پیغمبر را بوسیدن، پیغمبر او را نهی کرد و فرمودند: این چه کاری است که می کنی؟ این کار را عجم ها در مقابل پادشاهانشان می کنند، من عبدی هستم از عبید پروردگار. افتخار من این است که عبد درگاه الهی هستم. «عبدٌ من عبیدالله»

* سلمان گفت: یا رسول الله پای شما را نبوسیدم مگر برای یک خواسته بزرگ. امروز از شما یک خواسته دارم، خواسته من این است، امروز برای من بازگو کنید مقامات، ملکوتی زهرای مرضیه در روز قیامت را؛ که این بانو در روز قیامت چه مقامی دارد. خب برای رسیدن به این مقام جا دارد که پای شما را ببوسم که شما خواسته مرا اجابت بفرمائید.

* پیغمبر با اینکه عمل سلمان را نهی کردند و فرموند: نبوس پای من را، ولی از سوال جناب سلمان استقبال کردند، در روایت هست: « ضاحِکا و مُستَبشِرا  » پیغمبر هم خوشحال شد و هم خندید که عجب استعدادی، عجب صحبت زیبائی، عجب درخواست نیکوئی. و به چنین سلمانی چنین تحفه ای را باید داد، چون معلوم است که این استعدادش را دارد.