عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۱۶۵۸۳
تاریخ انتشار : ۱۰ آذر ۱۳۹۲ - ۲۰:۵۱
شهر الخليل نيز مانند قدس از ابتداي اشغالگري اسرائيل تاكنون بارها درمعرض حملات وحشيانه سربازان و شهرك سازي ها قرار گرفته است.
عقیق:شهر الخليل نيز مانند قدس از ابتداي اشغالگري اسرائيل تاكنون بارها درمعرض حملات وحشيانه سربازان و شهرك سازي ها قرار گرفته است. دراين شهر تاكنون 30 شهرك اسرائيلي تاسيس شده است.

از همان ابتدا يهودي ها با پشتيباني ارتش اسراييل به اين شهر رفت و آمد داشتند و شهرك سازي ها هميشه به عنوان پروژه اي تحميلي بر اين شهر هموار شده است. اسرائيل از طريق نيرنگ و حيله گري و سركوب يا حتي ارتكاب كشتارهاي فجيع تاكنون توانسته است بخش اعظمي از ساكنان عرب اين شهر را كوچ دهد با اين حال هنوز فلسطيني هايي هستند كه در اين شهر زندگي مي كنند. زندگي كه نه مقاومت مي كنند. مقاومتي كه بدنيست گوشه هايي از آن بازگو شود.

مصری الیوم نوشت: شهر الخليل نامش را مديون حضرت ابراهيم (ع) ابوالانبياء است. پيامبري كه مطابق روايات در اين شهر با ساره ازدواج كرد و دو فرزندش اسحاق و يعقوب را به دنيا آورد. آنها در اين سرزمين زندگي كرده و همين جا دفن شدند. وقتي در كوچه پس كوچه هاي اين شهر قدم مي زني بوي تاريخ و مذهب به مشامت مي خورد و به شدت متاثر مي گردي. با ديدن حرم حضرت ابراهيم اشك از چشمانت جاري مي شود و ناخودآگاه بر اشغالگران نفرين مي فرستي. 

در طول راه، پيوسته كلمات و احاديثي در ذهنت تكرار مي شود كه معنويت مكان را گوشزد مي كند. مكاني مقدس كه اسراييلي ها مدت هاست آن را آلوده اند. حرم ابراهيمي پيوسته در محاصره است. هركس بخواهد به بخش هاي قديمي شهر برود بايد از ده ها گذرگاه و دروازه هاي نظامي و الكترونيكي رد شده و مورد تفتيش قرار گيرد. ساكنان اين شهر مي گويند رفتن به مكه و مدينه ساده تر از رفتن به بخش قديمي شهر و زيارت حرم ابراهيمي است!

اولين چيزي كه انتظارش را داري اينكه چشمت به خيابان هاي شلوغ و مغازه هاي پر از كالاها بخورد اما وقتي نگاه مي كني متوجه مي شوي كه سرو صدايي نيست، فروشندگاني در كار نيستند. در برابر تو جز مغازه هايي نيست كه قفل شده و كسي به آنها رفت و آمد نمي كند. يك نوع آرامش و سكون ترسناك همه جا را فراگرفته است. احساس مي كني زمان به عقب برگشته و تو به يك شهر ارواح پا گذاشته اي. در آنجا هيچ صدايي جز صداي نفس ها يا قدم هايت را نمي شنوي.

درسال 1994 اسرائيلي ها بخش قديمي شهر را بستند و تحت محاصره قرار دادند. آنها حرم ابراهيمي را هم به دو بخش تقسيم كرده و گفتند نيمي براي مسلمانان و نيمي براي يهوديان. وقتي از كوچه ها عبور مي كني سكوت و اندوه سنگيني تو را فرا مي گيرد. به خانه هاي اطراف چشم مي دوزي، تنها در يكي از خانه هاست كه قطعه اي لباس شسته و آويزان شده است. متوجه مي شوي كساني آنجا زندگي مي كنند. نكته اي كه براي ما حيرت آور بود پنجره هاي كوچك و تنگ بود كه به تورهاي صيادان شباهت داشت. اين ها پنجره هايي است كه خود ساكنان الخليل و بخصوص بخش قديمي براي خانه هايشان مي سازند. در اين بخش مسلمانان و يهوديان با هم زندگي مي كنند و هر روز جمعه كه مسلمانان براي نماز در حرم ابراهيمي مي رود از سوي ساكنان يهودي سنگباران مي شوند. يهوديان افراطي از طريق اين پنجره ها به داخل خانه هاي مسلمانان سنگ مي زنند. پس به ناچار بايد پنجره ها را تنگ و مشبك به توري هاي سيمي گرفت.

 

از يكي از ساكنان الخليل پرسيديم آيا هنوز هم در اين بخش فلسطيني زندگي مي كند؟ در جواب مي گويد : طبعا. اما آنها در يك جهنم زندگي مي كنند. انگار در يك زندان يا درشرايط اقامت اجباري زندگي مي كنند. هرلحظه انتظار مي كشيم كه آنها را از آنجا بيرون كنند. خودشان هم همين انتظار را دارند ولي سرسختانه مقاومت مي كنند.

بر روي ديوارها جا به جا تبليغات اسراييلي را مي بيني. عبارت ها و كلماتي به زبان عبري كه از جمله بر روي ديوار اصلي حرم ابراهيمي نيز نوشته شده است. از همراه خودمان مي خواهيم آنها را ترجمه كند. در حالي كه از شرم عرق مي ريزد مي گويد: «نوشته شده است مرگ بر فلسطين. مرگ بر سگ هاي فلسطيني، درود بر اسراييل».

وقتي مي خواهي وارد حرم ابراهيمي شوي، بايد از گذرگاه هاي بازرسي الكترونيك عبور كني. وقتي با تشنج ها و ترس هاي شديد موفق به عبور از همه آنها مي شويم پا را به داخل حرم ابراهيمي مي گذاريم. جايي كه به دوقسمت تقسيم شده است. بخشي براي يهود و بخش ديگر براي مسلمانان. همه جا دوربين هاي الكترونيك شما را كنترل مي كنند.

پيش از اينكه سوالي بكنيم نگهبان حرم مي گويد: « آنها ابراهيم را جد خودشان مي دانند. مي گويند از فرزندان ساره هستند و ما از فرزندان هاجر. آنها جاي شان اينجاست و ما جاي مان در مكه است. چون از نوادگان هاجر هستيم. دومين همسر ابراهيم. از اين رو حرم ابراهيم را به دوقسمت كرده اند و نيمي از آن را به ما داده اند»‌. با خود مي گوييم آيا روزي هست كه به اين ظلم و ستم پايان داده شود و حق به صاحبانش برگردد؟ چه زمان پيامبران الهي در قبرهاي شان آرامش خواهند داشت؟ متولي حرم شرح مفصلي درباره حضرت ابراهيم و زندگي اش مي دهد.

 

لكن دركنار آن تاريخ گذشته چيزي كه ذهن ما را مشغول مي كرد كشتار فجيع الخليل است. كشتاري كه چيزي از كشتارهاي قانا و صبرا و شتيلا و ديرياسين كم نداشت و حتي از آنها وحشيانه تر بود. يعني زماني كه باروگ گلدشتاين  روز 25 فوريه سال 1994 وارد اين شهر شد و با چكمه هايش اين حرم را آلوده كرد. مي گويند هنگام نماز صبح يك روز ماه رمضان بود. مسلمانان هنوز نماز صبح را تمام نكرده بودند كه صداي انفجار نارنجك ها و شليك گلوله ها همه جا شنيده شد. گلوله ها به سمت سر و بدن نمازگزاران نشانه رفت و در عرض چند دقيقه بيش از 350 نفر را شهيد كرد.

اين داستاني  است كه از سال ها پيش در فلسطين در جريان است.

بعد از يك سفر كوتاه از شهر الخليل برمي گرديم. با اين آرزو كه روزي كه به اين جرايم پايان داده شود و مسلمانان بتوانند آزادانه به حرم ابراهيمي سفر كرده و آنجا را زيارت كنند.

 

 منبع:شفقنا

211008


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین