۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۳۹ : ۲۱
مراسم جشن میلاد امام حسن عسگری (ع) با حضور جمع زیادی از دلدادگان اهلبیت عصمت و طهارت در مهدیه تهران برگزار شد.
به گزارش عقیق در این مراسم ابتدا حجت الاسلام و المسلمین سید حمید میرباقری طی سخنانی برخی روایات و احادیث از امام یازدهم را بازخوانی و تشریح کرد سپس حاج مهدی سلحشور به مولودی خوانی در رثای این امام همام پرداخت .
در ادامه بخش هایی از سخنان حجت الاسلام میرباقری در این مراسم را می خوانید:
مادری که هم صالحه بود هم عارفه
در خصوصیات ظاهری امام عسکری(ع) آمده است : نام ایشان حسن و کنیه شان ابو محمد است اگر چه کنیه های دیگری هم برایشان ذکر شده است.
مادر گرامیشان حدیثه نام دارد که بسیار زن فاضله ای بوده اند. اگر شما در تاریخ مادران ائمه اطهار مطالعه کنید می بینید که همه آنها در سطوح عالیه ایمان و اخلاق بوده اند اما بعضی از آنها ویژگی های متمایز تری هم داشته اند. از جمله مادر گرامی امام عسکری(ع).
مرحوم محدث قمی درباره ایشان می گوید "کانت من العارفات الصالحات" یعنی ایشان هم صالحه بوده اند هم اهل معرفت و شناخت. "وکفا فی فضلها انها کانت مفزعاالشیعه" ودر بزرگی و فضل او همین بس که او پناهگاه شیعه بود.
این مسئله بسیار مهمی است که پس از شهادت امام عسکری(ع) و در دوران غیبت صغری مادر ایشان محل مراجعه و پناهگاه شیعیان بوده اند.
در روایت هست شخصی آمد نزد حکیمه خاتون عمه امام
عسکری (ع) تا عقایدش را عرضه کند . پس از نام بردن از تک تک ائمه اطهار رسید به
امام حسن عسکری(ع). حکیمه خاتون هم گفت پس از ایشان فرزندشان وصی ایشان هستند
والان در خفا به سر می برند.آن فرد پرسید در دوران خفای ایشان به چه کسی مراجعه
کنیم.
حکیمه خاتون گفت : در این دوران به جده مراجعه کنید . (که در اینجا منظور از جده مادر گرامی امام عسکری (ع) است) سپس ادامه داد: مثل امام عسکری (ع) و مادرش مثل امام حسین (ع) و زینب کبری(س) است.یعنی و قتی امام سجاد (ع) پس از واقعه کربلا بنا به مصالحی در بیماری به سر می بردند ابی عبدالله (ع) حضرت زینب را به عنوان مبلغ پیامشان معرفی کردند.
حالا من در اینجا می خواهم به حدیثی از امام عسکری(ع) اشاره کنم که در واقع کلید محبوب الهی شدن و رمز موفقیت دنیا و آخرت است.
ورع در برابر احتمال گناه
امام فرمود: اورع الناس من وقف عند الشبهة با ورع ترین مردم کسی است که نه تنها در مقابل حرام و گناه بلکه در مقابل موضوع شبهه ناک هم توقف می کند. این یعنی چه؟ شبهه چیست؟ شبهه یعنی جایی که نمی دانی آیا این حرفی که می خواهی بزنی غیبت است یا نه؟ این پولی که قرار است کسب کنی حرام است یا نه؟
اگر بخواهم با یک مثال بیان کنم یعنی پدری وقتی بچه اش می خواهد نزدیک لبه پشت بام هم برود جلوی او را می گیرد. چرا؟ برای اینکه مبادا سقوط کند.
شبهه چنین حالتی دارد.یعنی انسان با ورع حتی به حرام نزدیک هم نمی شود و احتیاط می کند.
بهترین عبادات انجام واجبات است
اعبدالناس من اقام على الفرائض چه کسانی از همه عابد ترند. چه کسانی بندگیشان از همه بیشتر است. کسانی که واجباتشان را ترک نمی کنند.
این مسئله بسیار مهمی است. بعضا جوانانی در حرم حضرت معصومه جلوی مارا میگیرند و سوال می کنند چه ذکری بگوییم که پله های معنویت و عرفان را طی کنیم. بنده می گویم ذکر و کلاس معرفتی رفتن اگر موجبات انحراقف نداشته باشد بد نیست اما ائمه ما می فرمایند بهترین راه بندگی انجام واجبات است.
نه اینکه خدای نکرده در جلسه ای معنوی شرکت کنی بعد نمازت قضا شود.
گناه را کوچک نشمار/دستور پیامبر برای جمع کردن هیزم
ازهد الناس من ترك الحرام زاهد ترین مردم کیست؟ آن کسی که زندگی فقیرانه ای دارد؟ آنکه کم بضاعت است؟ نه لزوما اینطور نیست. می شود زندگی خوبی هم داشت ولی زاهد بود چگونه ؟ امام عسکری می فرماید: زاهد ترین شما کسی است که حرام را ترک کند.
حق تعالی به موسای کلیم در طور فرمود: ما تقرب الی المتقربون بمثل الورع عن محارمی.یعنی ای موسی هیچ راهی برای نزدیک شدن به من بهتر از ورع و ترک حرام نیست.
دقت کنید . هیچ گناهی را کوچک نشمرید. ابوهاشم جعفری از امام عسکری نقل می کند که حضرت فرمود: از گناهانی که آمرزیده نمی شود این است که فردی بگوید کاش من فقط همین گناه را داشتم. یعنی حقیر شمردن گناه. امیرالمومنین(ع) می فرماید : بدترین گناهان آن است که صاحبش آن را کوچک بشمرد.
امام صادق (ع) مى فرمايد: روزى پيامبر (ص ) در بيابانى خشك و بى آب و علف ، توقف كرد و به اصحاب فرمود: برويد هيزم بياوريد! اصحاب گفتند: يا رسول الله ، در اين بيابان هيزم پيدا نمى شود. پيامبر فرمود: هر كس به اندازه اى كه مى تواند، هر چند اندك ، هيزم جمع آورى كند. اصحاب در بيابان به دنبال هيزم گشتند و هر كس مقدارى هيزم آورد و بر روى هم انباشتند و هيزم ها به صورت پشته اى در آمد. پيامبر فرمود: گناهان نيز اين گونه جمع مى شود؛ سپس فرمود: اياكم و المحقرات من الذنوب ؛ از گناهان كوچك بپرهيزد؛ براى هر نفر مامورى هست كه گناهان او را مى نويسد و اين گناهان رفته رفته ، مانند اين هيزم ها، پشته مى شود.
امام عسکری(ع) در پایان این حدیث فرمودند: اشدالناس اجتهادامن ترك الذنوب
از همه شما پرتلاش تر آن کسی است که گناهان را ترک کند. کار و تلاش برای معیشت خوب است.کار علمی و اقتصادی مناسب است اما حضرت می فرمایند اگر در زندگی ات تمام تلاشت این باشد که دروغ نگویی ، نگاه به نامحرم نکنی ، غیبت نکنی . این فرد در نزد خدا پرتلاش ترین مردم است.
روزی که امام عسکری به گرگان آمدند
جعفر
بن شریف جرجانی میگوید:
در یکی از سالها که به حجّ
میرفتم، در سامرّا به زیارت امام حسن عسکری علیهالسلام نائل شدم. در آن سفر، شیعیان
گرگان اموال زیادی را در اختیار من گذاشته بودند تا به امام علیهالسلام برسانم. بعد
از تحویل اموال، عرض کردم: شیعیان شما در گرگان سلام رساندند. امام
فرمودند: آیا بعد از انجام حج به گرگان بازخواهی گشت؟ گفتم: بله. امام فرمودند:
از امروز تا صد و هفتاد روز دیگر
و در روز جمعه، سوم ماه ربیع الآخر و در ساعتهای اوّل روز به شهر خود بازخواهی گشت.
من نیز در آخرین ساعات آن روز برای دیدار با دوستان و شیعیانمان به گرگان خواهم
آمد. به آنان این خبر را برسان.
در غیاب تو، نوهات متولّد
میشود. او را صلت بن شریف بن جعفر بن شریف نام گذار. به زودی خداوند او را به حدّ کمال
میرساند و او از دوستان ما میباشد. برو به سلامت! خداوند تو را سالم به
خانوادهات باز خواهد گرداند.
جعفر بن شریف میگوید
از محضر امام مرخّص شدم و بعد از
انجام مراسم حج، در همان روز جمعه که امام فرموده بود، به وطن رسیدم. یاران و دوستانم به
استقبال و تهنیت آمدند و من به همه آنان سلام و وعده امام را اعلام کردم و گفتم:
که امام در پایان امروز به اینجا خواهد آمد، سؤالات و حاجات خود را
آماده کرده و از امام علیهالسلام بخواهید.
شیعیان بعد از اقامه نماز ظهر و
عصر در منزل من اجتماع کرده بودند که ناگاه بدون اینکه ما ملتفت باشیم، امام را در میان
خود یافتیم. حضرت فرمودند:
من به جعفر بن شریف وعده داده
بودم که در این ساعت نزد شما خواهم آمد. نماز ظهر و عصر را در سامرّا خواندم و به میان شما
آمدم تا با شما تجدید عهد کرده و مشکلاتتان را رفع نمایم. اکنون هر نوع حاجت و
سؤالی دارید، بگویید.
نضربن جابر، اوّلین کسی بود که گفت: ای فرزند رسول خدا! پسرم نابینا است، شفای او را می خواهم. امام فرمودند: او را بیاور! حضرت با دستان مبارکش چشمان پسر را مسح کرد و او در همان لحظه شفا یافت. آنگاه شیعیان گرگان تک تک آمده، حاجات خود را از امام خواستند و همگی حاجت روا شدند. .
صوت مداحی حاج مهدی سلحشور
گزارش تصویری این مراسم