۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۱ : ۱۰
آیتالله روحالله قرهی مدیر حوزه علمیه امام مهدی(عج) در دویست و نوزدهمین جلسه درس اخلاق خود در محل مهدیه القائم المنتظر(عج) به موضوع ثمرات کارهای خیر پرداخت که بخشی از آن در ادامه میآید:
*جملهای که شیخ رجبعلی خیاط در خیاط خانهاش نوشته بود
آشیخ رجبعلی خیاط(اعلی اللّه مقامه الشّریف) در همان خیاطخانهاش نوشته بود: «قرض هم داده میشود»، نمیگذارد کسی بیاید و بگوید قرض میخواهم، بلکه او شتاب میکند و خودش میگوید: قرض هم داده میشود.
حالا بعضیها مینویسند: «به هیچ عنوان نسیه داده نمیشود» امّا او نه تنها میگوید نسیه هم میتوانی ببری بلکه میگوید: قرض هم داده میشود!
آسیّد هاشم حدّاد(اعلی اللّه مقامه الشّریف) دخلش را میگذاشت و میگفت: هر طوری که دوست دارید، بردارید، فقط یه چیزی ته آن برای زندگی خودم بماند، برای همین مادر خانمش دائم با او دعوا داشت. یک بار هم قبلاً خدمتتان عرض کردیم که مفصّل ایشان را کتک زد که بحمدالله ایشان هم صبر کرد و اجر آن را دید.
ابوالعرفا همیشه کم گوشت میخوردند، امّا یک موقعهایی که مرحوم چلویی یک کبابی میآوردند، ایشان میپذیرفتند و با خصّیصین خودشان میخوردند. یکی از دوستان در همین مهدیه خودمان تعریف میکرد و میگفت: من کارگر بودم، وقتی برای گرفتن غذا برای صاحب کارمان، به نزد مرحوم چلویی میرفتیم، ایشان در دهان ما هم کباب میگذاشت.
در جلسهای عرض کردیم که علّت این کار ایشان این بود که نکند یک موقعی کسی دزدی کند و دستش خطا برود؛ چون بالاخره بوی غذا پیچیده و کارگر که ظرف آورده که برای صاحب کار خود غذا ببرد، ممکن است یک ناخنکی به غذا بزند، لذا اوّل که میآمدند، برای این که اینها خدای ناکرده دستشان کج نشود، یک لقمه کباب در دهان اینها میگذاشتند. یعنی این چنین در کار خیر نسبت به دیگران اسرع بودند.
جالب این است که وقتی این مطلب را به آقا میگویند، آقا میفرمودند: ایشان حال افراد را میبیند و حالشان را از رخ آنها میفهمد، یک روایتی است راجع به بصیران عالم که همین حالت را دارند. اینها کسانی هستند که تا چهره را ببینند، میشناسند. ایشان هم میفهمید که چه کسی وضعیتش خراب است، وقتی داشت لقمه را دهان او میگذاشت، پنهانی یک پولی هم در جیبش میگذاشت. مردان الهی اینگونه هستند.
آیتالله دزفولی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) میفرمودند: ایشان وقتی دست در جیب یا دخلش میکرد، نگاه نمیکرد که چقدر دارد میدهد، همین طوری میداد، حالا ما یک موقعی بخواهیم بدهیم، کلّی حساب و کتاب میکنیم، اگر برای کمک به کسی مدّ نظرمان مثلاً ده، بیست هزار تومان است، وقتی دست در جیبمان میکنیم و پنجاه تومان بیرون میآید، یک طوری میخواهیم مابقیش را برگردانیم. امّا ایشان نگاه نمیکرد، همین طوری میداد. این مردان الهی در خیر سبقت میگیرند، قبل از این که کسی بگوید و بعد هم در کارهایشان عالی جلو میزنند.
منبع : فارس