عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۳۹۹۶۷
تاریخ انتشار : ۰۵ آبان ۱۳۹۳ - ۲۳:۱۵
یادداشت/ حجت‌الاسلام علوی
محرم ماه بیعتی دیگر در بیابانی دیگر غیر از بیعت غدیر است که آن غدیر کربلایِ عوام بود و این کربلا، غدیرِ خواص است. آن بیعت عقل بر بقا بود و این بیعت جان بر فنا.
عقیق:به نقل از وبگاه مسجد جامع صفا، حجت‌الاسلام سیدحسن علوی در نوشتاری شرح سلوک در ماه محرم و بخشی از مظلومیت اباعبدالله حسین(ع) را به نگارش درآورده که سرشار از معارف بلند اهل بیت است. این عالم دینی سبک و سیاق عزاداری همراه با معرفت را به زیبایی به رشته تحریر درآورده است که مشروح یادداشت وی را در ادامه می‌خوانید:


بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا ابا عبد الله (علیه السلام)

اللهم اجعلنی  عندک وجیها بالحسین علیه السلام فی الدنیا و الاخره و اسئله ان یبلغنی المقام المحمود لکم عند الله

خدایا مرا نزد خودت آبرومند قرار بده بسبب حسین علیه السلام و از خدا می خواهم که مرا به مقام محمود شما، در نزد خدا برساند.

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

من قتل مظلوما فقد جعلنا لولیه سلطانا فلا یسرف فی القتل انه کان منصورا

با سلام خدمت منجی عالم بشریت حضرت بقیه الله الاعظم روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء و عجل الله تعالی فرجه الشریف و با سلام به تمامی مومنان و اهل الله غرض از تعرض اوقات چند کلامی بود گرچه بناء نوشتن نداشتیم و می خواستیم به سان سالهای گذشته مختصری بیان کنیم اما افکار و دردها وقتی از عقل و روح زبانه کشید، اگر فرصت حضور گفتن نشد در خلوت نوشتار جای می گیرد.

البته با این فرصت کم و بضاعت قلیل و پراکندگی اوقات و ذهن نمی توان بیانی متناسب و هم شان با واقعیت و حقیقت امر، بروی کاغذ آورد و البته که مطابقت، محال است نوشته های مختصری که بخشی از توان فکری و قوس منظورات ماست، که باز خود قطره ای از اقیانوس بی کران واقعیات است که این هم باز کسری از حقیقت امراست و باز هم کوچکتر است.

این کسرها و شکسته های کوچک را در هم ضرب مفهومی به معنای تداخل، کنید تا بتوانید، عظمت جهان کوچک شده در تصویر نوشته ها را درک کنید

عزیزان محرم است. ماه عزای محمد و آل محمد است. اللهم صل علی محمد و آل محمد

پرسیدم از هلال، چرا قامتت خم است  /  آهی کشید و گفت که ماه محرم است

رخت عزاء بر تن کنید و اندوه و حزن فراهم، که نظر خدا بر عزاداران حسین (علیه السلام) است. بیایید به یاری و همراهی غریب بیابان های غیبت، حضرت حجت (عج) بشتابیم و در ناله های حضرتش شریک، که فرمود:

فلئن اخرتنی الدهور و عاقنی عن نصرک المقدور اگر روزگار مرا به تاخیر انداخت و تقدیر الهی مرا از یاری تو بازداشت و نبودم تا با دشمنان تو بجنگم...

فلا ندبنک صباحا ومساء و لابکین لک بدل الدموع دما

پس هر صبح و شب برای تو گریه و زاری می کنم و بر تو بجای اشک خون گریه می کنم.

و از فوق عرش، نظر خداوند به این معیت و همراهی حقیقی که فوق معیت مکانی و زمانی است بیافتند، اگر قدم صاحب عزا به مجلس ما گذاشته شود، اگر نظری کند و پسند کند، اگر راه حقیقی به سوی او باز است و محبت حضرتش به عزاداران جدش عظیم،  اما حتی اگر اینقدر هم عمل نشود، فقط نظری شود به شباهت ظاهری در اقل، ابعاد خدا می داند که چه فیض عظیمی کسب شده و چه درجه عظمایی اکتساب.

بگذریم...... به اختصار بگوییم که چه می خواهیم بگوییم در مختصر،

اول اینکه بگوییم محرم چیست و توفیق حلول به ساحت آن چه فیضی است استعداداً، و چه می توان کرد؟

و دوم هم این که برای این حرم زمانی و فرصت نهایی چه باید کرد و آداب تشرف و ادب حضور و راهها ی توسل طلب حاجت در این قبله حاجات چگونه است؟

در قسمت اول می گوییم که این که محرم چیست و جهات نظر بر قیام حسینی (علیه السلام)چیست و کدام اصح است و وجه جمع چگونه است؟ بحث های مهمی است در جای خود که فعلاً فرصت استقصاء و جمع بندی همه آنها نیست لذا ما به سه بخش مهم اشاره می کنیم که هر کدام به نظر فردی و اجتماعی قابل ملاحظه است.

در چند کلمه کوتاه:

محرم ماه توفیق و کسب مقامات است.

کربلا سرزمین جبران مافات و توبه نجات است.عاشورا ورطه تقرب الهی و دخول به حرم خداست.

چرا؟ چون محرم ماه حسین ابن علی عزیز مصطفی (علیهم السلام) است.

بگذار پراکنده و در هم بگوییم که فکر اینگونه آشفته است و جان این چنین بیقرار:

محرم ماه خروج از خود و تما م تعینات دنیوی است، محرم ماه هجرت و جهاد، فنا و شهادت است، محرم ماه توفیق من الله است، محرم فقط ماه برتری  و پیروزی خون بر شمشیر نیست بلکه ماه برتری و تقدم شعر بر برهان و سبقت شعراء و مدیحه سرایان از حکماء و اهل معرفت است که شعر کربلاء برتر از حکمت آسمانها ست. ماه محرم باب واسع الهی است و آنچه از برهان و تعمق و حکمت تدبر حاصل نشد به نوحه و زمزمه ایی حاصل میشود.

آری آنچه از بزرگان در طول سال ممکن نشد از کوچکان در یک روز ممکن است:

محرم ماه تفضل خدا بر عقب ماندگان قافله ایمان و اسلام است. محرم ماه رسیدن به حاصل نجات محمدی (صلی الله علیه و آله) و بهشت رضوان علوی (علیه السلام) به کشتی نجات حسینی (علیه السلام) است. محرم ماه جبران بالهای شکسته از گناه فترس ملک به شفاعت حسین است. محرم ماه خروج احرار مقصر از صف یزیدیان و پیوستن به کاروان حسین )علیه السلام) است محرم ماه جبران  تمام امانات و رسیدن قافله رسول الله (صلی الله علیه و آله)  است.

عزیزان فرق محرم و کربلاء فرق زمان و مکان است که به روی هم جایگاه حسین(علیه السلام) است، کربلاء جای و محرم گاه حسین )علیه السلام) است.

کربلایی که کشتی نوح طوفان زدگان بلا و گناه است، کربلایی که وادی شهدای عاشقی است که احدی از اولین و آخرین در مقام انها نیست کربلایی که باب بهشت خداست نه بهشت اولیا، ‌کربلایی که حرم امن الهی است، فوق کعبه ابراهیمی

کربلایی که بقعه مبارکه و ودای تجلی نور بر موسی است که البته فیض زیارت آن به اتمام به عشر حاصل شد.

کربلایی که فوق عرش خداست و حسین (علیه السلام) به سان خدای این عرش،

کربلایی که خاک مقدسش فوق آب مقدس الهی است در شفا و خرق حجب ، و مومن در دنیا و آخرت بی نیاز از آن خاک نیست،

کربلایی که محل اجابت خداست به هر دعایی به هر شکل و صورتی محل الغا تمام شرایط حکمت از باب رحمت و رافت است

همه و همه جای محرم است و محرم زمان اوست.

دوستان ! محـــــــرم، ماه تقرب به خدا به اشک بر وِتر مَوتور است.محرم،ماه جلب رضایت خدا به جـــلب رضایت حبیبه او فاطمه زهرا (سلام الله علیها) است، محرم،ماه رسیدن به بزرگترین بزرگی ها به کوچکترین قدمها ست، محرم،ماه برابری اشک با خون، آه و لعن با شمشیر و نیزه است.

محرم، ماه پیوستن به خیل کربلاییان به نیت قلب و تاسف بر فوت مواقف است.

محرم،ماه مرهم اشک بر زخمهای حسین (علیه السلام) است.

طور کلام را بالا ببریم و از ورطه عقل بیرون رویم حرف از عشق و جنون بزنیم که البته در قسمت دوم بحث، چه باید کرد را عقلانی تقریر خواهیم کرد.

عزیزان گر چه قیام عاشورا را فلسفه ای بود و حکمتی، اما خارج از فلسفه و حکمت عیار وار و عاشقانه و مجنون وار یاری کنید ! که یاران حضرتش بیش از هرچه، عشق داشتند. اینجا وادی جنون است، جنون فوق عقل، اینجا مقام بلوغ عقل است، طُور عشق است و سینای محبت و کوی لقا دوست.

عزیزان رختهای دوخته به خیال و برنامه و بند های گره خورده به افسونِ عزم، از تن بدر آرید و باز کنید  و حوله احرام بی خیط و گره بر تن کنید که خدا شما را به این رخت، دوست تر دارد.

محرم، محرم است باز میگویم تا بهتر بفهمم  محرم، محرم است.

محرم،ماه عزای فاطمه (سلام الله علیها) محبوب‌ترین خلق خداست.

محرم،ماه جلوس ماتم مهدی(عج الله تعالی فرجه الشریف) در خیمه عزای حسین (علیه السلام) است.

محرم،ماه حبوط اهل آسمان بر زمین و صعود اهل زمین بر فوق آسمانها است.

محرم،ماه عزای خداست. محرم،ماه انعقاد حتمیت قیام انتقام است. محرم،ماه سیاه پوشان غم زده و ارواح ماتم زده است.

محرم،ماه بزرگترین مصیبت خداست. چرا؟

چون محرم،ماه پای  برهنگان غریب، ماه کاروان زینب است.

محرم، ماه زنان مکشوف الرأس، لاطمات الوجوه است.

محرم، ماه زینب اسیر است.

محرم، ماه شیرخواره، ذبیح الحسین (علیه السلام) است.

محرم،ماه علی اکبرِ(علیه السلام) اربا اربا است، محرم ماه ستونِ حسین(علیه السلام) غیرتِ خدا،عباس (علیه السلام) است.

محرم،ماه خورشید افتاده آسمان ولایت از زین اسب، حسین بن علی (علیه السلام) است.

محرم،ماه خیمه های سوخته کربلاست. محرم ماه ناله های مادر حسین (علیه السلام)، زهرا (سلام الله علیها) است.

محرم، ماه حبوط خورشید یا افول ماه و تیرگی ستارگان آسمانها ست.

عزیزان!

محرم،ماه صدای مظلومیت حسین (علیه السلام) به هل من ناصر... است.

کیست که یاری اش کند؟ کیست که جوابش گوید؟ کیست که اگر توانایی یاریش نیست خود را بر این مصیبت لطمه زند و فریاد زند یا حسین (علیه السلام).

محرم،ماه احرام کربلا، برتر از کعبه است. محرم،ما ه احرام به رخت سیاه به لبیک یا حسین (علیه السلام) است. باز هم فوق اینهاست. محرم،ماه طواف اول کعبه مقصود خداست. محرم،ماه خیل حاجیانِ کوی دوست و مشعر الحرامِ وقوفِ خستگانِ عشق است.

محرم،ماه سعی بین صفا و مروه است، محرم،ماه رمی شیطان رجیم به لعن و نفرین است. محـــــرم، ماه بیتوته در خیمه های منای حسینی (ع) است.

محرم، ماه حرارت قلوب مومنین، ماه محبت حسین (ع) است.

محرم، ماه حرارت قلوب مومنین، ماه محبت حسین (ع) است.

عزیزان،فریاد کنید به آه و اشک، به ضجه و ناله به درگاه حق به اسمی که حق دوست دارد نام برده شود، به شهیدی که خدا آنچه به محمد مصطفی (ص) داد که به دیگران نداد به سبب این مظلوم بی یار و یاور بود. روضــه نخوانم،فقط یک کلمه، عزیزان در جنگی نابرابر در دشمنی و عداوتی حیوانی، در آن بیابان غربت و وحشت، حسین (ع ) ابن علی (ع) جگر گوشه مصطفی (ص)، فرزند فاطمه (س)،محبوبه خدا، آنکه همه هستی برای او بود، در اختیار او، از آن قوم شقی و ملعون، در خواست کرد.

چه چیزی خواست؟ آب. آب هم ندادند. چه می‌گویم؟

فریاد از این مظلومیت، فریاد از این مصیبت، چه کسی از چه کسی چه چیزی خواست. همه ظلم است و جنایت، همه درد است و مصیبت.

محرم، ماه خیمه‌های سوخته، مشک پاره، بدن های عریان. لا اله الا الله چه می‌گویم؟           

محرم،ماه اسیری بانوان عظیم الشأن،ماه غارت طفلان کربلاست.

محرم،ماه تجاوز به حقوق فرزندِ غیرت الله، علی (ع) مرتضی است. محرم،ماه کودکان زجر کشیده و کتک خورده بیابان کربلاست.

وای بر آن کسی که اشک به سیلاب نریزد. وای بر آن کسی که ناله به طاقت جان نکشد.وای بر آن کسی که فریاد مظلومیت حسین (ع) را به همه عالم نرساند. وای بر آن کسی که روضه نخواند و از سنگ اشک جاری نسازد که از سنگ خون به خود جاری است.

صدای خروش تمام هستی همگام با حرکت این قافله به گوش میرسد.

محرم،ماه خون رنگ شدن همه سنگهای عالم است.

وای از عقب‌ماندگی، وای از بی‌توفیقی، از سنگ سنگ‌تر نباشیم.

باز روضه نخوانم

محرم، ماه خواب صادق حسین(ع) ابن علی (ع) است. چه دید؟! ماه حمله سگ ها به جگر گوشه مصطفی (ص) است.

محرم، ماه تجاوز کلب ابقع، شمر، به حسین (ع) ابن علی (ع) است.

چرا ناله زهرا(س)، به فغان بلند نباشد؟ چرا خشمِ غیرتِ علی (ع)،حاصل نباشد؟ محرم است. محرم است. محرم است.

عزیزان

محرم،ماه بیعتی دیگر در بیابانی دیگر غیر از بیعت غدیر است که آن غدیر، کربلایِ عوام بود و این کربلا، غدیرِ خواص است.

آن بیعت عقل بر بقا بود و این بیعت جان بر فنا. آری آنجا آمدند و بیعت کردند و به بیعت گرفته شده جفا شد. اینجا بیعت برداشته شده وفا شد. این جا وادی و صحرای وفا و عشق است.فوق طور عقل و تکلیف است. وادی تذکر به عهدها نیست. وادی نظر است. لذا روضه خواندن را معنای جز روضه دیدن نیست ! (دقت شود)

این جا، وادی رها کردن به خود و خروج از عالم تکلیف است. وادی تجلی عشق ها و صفا ها و وفا های وجود است. آری، باب بلوغ عقل، طور جنون فوق عقل است.

محرم ماه جنگ و جهادی غیر معمول است. نه بر سر غنیمت، نه بر سر مقام و نه بر سر حفظ جان و حتی نه بر سر تکلیف و یاری خدا، جنگ و جهادی بر سر وفای به پیمان عشق به خداست.

خدا دوست دارد محبوب را غلطان با خون ببیند و پیامبر(ص) به صدای العجل، آغوش برای حسینش گشوده.همه و همه ترقی و کمال است. اما کربلائیان، دنیای بی حسین نمی خواهند (خوب دقت شود). این پیمان فتوت و وفاست.

باز هم می‌گوییم عزیزان؟

هر که دارد هوس قرب خدا بسم الله. هر که دارد به سرش شور و نوا بسم الله.

صدای کاروان به گوش می رسد که هوش از سر عده ای خواهد برد و عده ای را با خود همراه خواهد کرد، زوجی بی زوج، ولدی به والد، والدی بی ولد، دوستی  بی رفیق این جا خلوت انس است. مقام اصطفاست. انتخاب خواهد کرد در رقص جلوه آنان که در نظر نیاز سوختند، خواهد برد. چرا که محبوب به تمام ناز بر آنان تجلی کرد و آنان بر سر این راه همه چیز غیر از او را باختند و فقط او را بردند اینجا مقام قمار عشق است.هر که عیار تر و هر چه  احرار تر بهتر و ولا تر. محرم بار عام گدایی بی سر و پایان است.

این مختصری از آنچه که می خواستم در باره قسمت اول یعنی که «محرم چیست؟» بگویم.

با تمام قصور و نقص تکیه بر گذشته های ازلیِ الست می کنیم و به این تذکرات کوتاه اکتفا.

اما قسمت دوم و آن این که چه باید کرد؟ و آداب تشرف و ادب حضور و توجه به این قبله حاجات چگونه است؟ و در آخر شیوه گدایی از این رحمت واسعه و روش کسب توفیق و دخول در این قافله الهی است اما آداب تشرف:که هیات لازمه ورود در حرم است.

غیر از آداب عامه تشرف از بقا بر طهارت و امید تام به توفیق و خوف مطلق از حرمان و آداب تامه مراقبه از زبان و اعضا و جوارح و قلب و خطورات و حفظ جلسات و همنشینی ها و التزام به شرایط بندگی  از تکالیف و اجتناب از محرمات و... که قبلا گفته ایم و بعدا هم ان‌شاء‌الله خواهیم گفت.

اینکه شرط خاص و لازمه خاصه برای این ماه و این ایام به فرموده بزرگان تحصیل خوف و حزن و ماتم است، در ظاهر و باطن است، در دل و سیمای خود آثار اندوه و درد از این مصیبت های بزرگ را آشکار نماید.

باید مقداری از لذائذ زندگی از خوراک و خواب و غیره بکاهد. اندکی از نور خانه بکاهد و از رنگ سفره بیشتر و از لباس تزیین  و عطر به کلی صرف نظر کنید.

فرزندان و اهل خانه را با محرم  و کربلا آشنا کنید در هنگام تعریف داستان کربلا برای آنان اشک بریزید. اگر نمی‌توانید تباکی کنید، لباس عزا برایشان تهیه کنید و خود با ادب و توجه بر تن آنان کنید و آنان را با حسین (ع) آشنا کنید.

به هر شکل که می توانید تظاهرات کنید، که تظاهرات حقیقی سبب بیداری ملت ها از خواب غفلت های گوناگون است. تابلوهای عزا، سیاهی ها، ذکر یا حسین (ع)، و به اندوه  و آه و اشک و ناله به این تظاهرات معنی ببخشید این پرچم های بر سر در خانه ها را کم حساب نکنید. این مقدار را از  تظاهر و آشنا کردن از آداب تشرف است و بالاتراز این روش اکتساب توفیق گرچه هر دو، یکی هستند.

تبعیت کنید. سنت اولیاء طاهرین و حجج الهی که دراین ماه کسی آنان را خندان نمی دید. پراکنده و کوتاه در آخر می‌گوییم:

با غسل و وضو و وقوف عند الباب الحرم (حرم زمانی) و اذن دخول از حضرتش به توفیق دخول خصوصا برای روز عاشورا و شب آن و هرچه دیگران و بزرگان گفته اند سعی کنید توفیق تشرف و ورود به حرم به آداب، اکتساب کند.

اما ادب حضور: که آداب لازمه حضور بقاء در حرم است و بعد از ورود باید تا آخر حفظ شود و بعضی از آداب هم باید تا ابد حفظ شود که شان و مقام زائر ابی عبد الله (ع) بعض مسائل نیست و اگر رعایت نشود باعث اخراج است. (دقت شود)

اختصارا در این جهت اینکه: ترک گناه و کلام دنیایی و لهو بیهوده و لغو و التزام به ذکر خصوصا به ذکرهای مأثور در ایام محرم از لعن و سلام، توجه تام به بیچارگی و اینکه حق او این است که مرحوم باشد.

خود را در کربلاء دیدن و آنچه لازم است انجام دادن یا بالعکس.

عزیزان یا با معرفت باشید که می‌فهمید چگونه باشید یا به گونه ای باشید که به شما معرفت بدهند که دادن عقل، انسان دیوانه ای که به ظاهر انسان است سزاست اما حیوان را خلاف حکمت و عقل است.چه خود را به ظاهر حسینیان درآورید.

در باب معرفت هم دفتری دوباره به معرفت ابی عبد الله (ع) باز کنید، کتابی که متناسب با حال و مقام خود و نگرش دوباره به کربلاء و عاشورا در نظر قرار دهید و در فراغت و آرامش مطالعه و بررسی و تفکر کنید. که البته لازمه این مطلب باز مقداری ادب حضور از خلوت و عدم اشتغال به منافیات است

این خلوت مطالعه و جلسه مباحثه و ذکر توجهی و معرفتی ایجاد می کند که خود به خود انسان را ملتزم به آداب حضور در حرم خواهد کرد و علاوه بر این سرمایه ای دائمی برای عمر و توشه‌ای برای قبر و قیامت خواهد بود.

باز در این مقام اکتساب معرفت در بحث شیوه گدایی و تشرف و دخول در قافله الهی است بیشتر سخن خواهیم گفت.

خلاصه اینکه آنچه از آداب محرم گفته اند خصوصاً زیارت عاشورای روز عاشورا با صد سلام و صد لعن و نماز و دعای بعد دراین دهه، و اگر می تواند روزی دوبار صبح و شب انجام دهد لااقل در روز عاشورا و آنچه لازمه حضور قلب است نیز در این مقام مطرح است که ما همه را یکجا در مقام بعد به جهتی ذکر می کنیم و به این مقدار دراین مقام اکتفاء می کنیم.

اما مهمترین مطلب یعنی شیوه گدایی و روش  کسب توفیق و پیوستن به این قافله الهی، به انضمام تتمه های باقی مانده از بحث، ادب حضور و اسباب توجه قلب می باشد.

عزیزان ! به یک کلمه مختصری می گوئیم  تا این سه مقام  روشن شود.

تباکی، تظاهر آداب تشرف و دخول خارجین است و بکاء، ادب، روش حضور حقیقی داخلین است. و ابکاء عملی، ابزار توفیق برگزیدگان است.

عزیزان در کلاس توسل و اشک، دوباره به لیالی قدری رسیده اید که جبران الف شهر می کند چه این الف شهر عمر تلف شده باشد و چه تاریکی ظلمت هستی به فساد بنی امیه باشد.

زنان را می گویم، برای برپایی عزا و تظاهرات، در خانه بیشتر کار کنید و بار مردان راکم کنید. یک دهه بسپارید به امام حسین (ع) و آنان را نوکر ابی عبد الله (ع) بدانید. پناه می بریم به خدا، اشتغال به دستگاه حسین (ع) را کمتر از اشتغالات  دنیوی و تعهدات اداری ندانیم و خود هم چراغ حجله و عزای در خانه روشن و برپا کنید. با اشک و آه فضای خانه را به عطر ولایت حسین(ع) معطر کنید به یاد زنان بزرگ تاریخ کربلاء و مدینه، مردان را در این مهم یاری کنید.

اما مردان، آنان که باید جامعه را سیاهی عزاء زده و اجتماع را به عزای بکاء بکشانند، به هر نوع مداح و روضه خوان باشید. در کلاس درس  با سلامی باحزن و اندوه، در اداره با تابلویی پر پیام و در هر جا و هر وقت پیام مظلومیت حسین(ع) را به همه جا برسانید که خونی آنهم چه خونی؟ نه از جنس آدم، بلکه از جنس خدا بر زمین ریخته شد و انتقام این خون گرفته نشد و اسلام به این ظلم وستم خوار، قرآن تبدیل و کعبه خراب و احکام تعطیل شد و تا این انتقام گرفته نشود امر اصلاح نخواهد شد. عزیزان پرچم قیام حضرت حجت (عج) انتقام خون سید الشهداء (ع) است.

وظیفه ما همین است و مقدمه ظهور هم همین نکته است. به وظیفه عمل کنید نتیجه حاصل خواهد شد.

به همه می گویم عزیزان رونق مجالس باشید در درگاه ها ایستادن به معنای این است که ایها الناس اینجا مجلسی است و خبری، فلسفه ایستادن اولیاءالله المطلق در کنار مجالس الهی از همین جهت است. (وجهتی خفیه دیگر که راه ورود به آن مجالس هستند) یک نفر هم بیشتر باشد ـ البته با شرائط حفظ و بقاء ـ بهتر است و رونق مجالس آنها، بیشتر دعوت کنید، احترام کنید و پذیرائی و توجه که آنان شما را عزادارانی غم دیده ببینند و در تسلیت شما کسب توفیق و معرفت کنند. کار کنید و در حرکت و جنب و جوش باشید که همه اینها رونق مجالس آنهاست و هر جا پیچ و خمی وبلندی و پستی، مادی و معنوی ایجاد شد تلبیه کنید. به یاحسین (ع) در هر مجلسی که صحبتی شد حرفی از محرم، عزا، حسین (ع)، کربلاء،... بزنید با کم خوردن کمّاً و کیفا و کم گفتن و حفظ خلوتها راه را برای ورود حزن، آه و مراقبه اشک فراهم کنید. چشم ها خیره عاشورا باشد تا هر کس چه ببیند و چه بتواند.

در هر مجلسی که صحبتی شد حرفی از محرم، عزا، حسین (ع)، کربلاء،... بزنید با کم خوردن کمّاً و کیفا و کم گفتن و حفظ خلوتها راه را برای ورود حزن، آه و مراقبه اشک فراهم کنید. چشم ها خیره عاشورا باشد تا هر کس چه ببیند و چه بتواند.

عزیزان ! بین خود شما کسانی هستند که بوی عطر و نور خفیف می بینند و حس می کنند در همین مجالس و در همین زیارات.  و بعضی در خواب و حالات دیگر توفیقاتی دارند عقب نمانیم.

عزیزان توجه کنید اگر نمی بینید بفهمید و دعا کنید. دعاهای اللهم و شعارها و فرهنگ زیارت عاشورا را با توجه به معنی بریده بریده بر در دیوار عقل و دل بزنید که اینها شعارهای ناب الهی است که ریشه شعورهای توجه و شورهای ناب توسل بندگان خواهد شد.

این مضامین عمیق و شعارهای عظیم کربلاء، شعار امام و شعور امت است. در قنوت های دعا و نماز فریادهای توسل و دعاهای عاشورایی بخوانید که در این حرم زمانی تشریع شدن این دعاها به معنای این است که محل اجابتش اینجا است:

اللهم اجعلنی عندک وجیها بالحسین علیه السلام فی الدنیا و الاخره

فاسئل الله الذی اکرم مقامک و اکرمنی بک ان یرزقنی طلب ثارک مع امام منصور

درخواست توفیق انتقام از قتله در رکاب امام زمان (عج) که راه معیت با مهدی (عج) باز در اکتساب روح انتقام و خونخواهی از قاتلان کربلا ست که باز، باب حسین (ع) است .

قیام حجت خدا نیست الا به انتقام و هدایت او هم به این بستر بر می‌گردد.

چه بگویم از ظرائف و دقائق زیارت عاشورا که فرصت کم است عقل کمتر، بگذریم.

ماه توجه و قرائت و استجابت زیارت عاشورا با آن فضائل و کرامات است.

دقت کنید در فقرات زیارت مأثور ابی عبد الله (ع) و با معرفت بخوانید

سلام‌های ولائی به حب به حضرت (ع) کنیم، هر روز و هر لحظه که یار مدد کرد، که این جا بی جواب نخواهد ماند که جواب سلام محبت علیک به شفقت و مهربانی  است، تازه اگر سلام، سلام جواب نباشد که حضور قلب ما به آنها متاخر از یاد آنها از ماست که در این صورت سلام واجب است و ترک حرام، خلوتی برای شور و حماسه یالیتنی کنت معک فافوزا فوزا عظیما بگذارید و غوری در این عالم به یاد حماسه شور و شعور و قافله رجعت داشته باشید.

بار بگشایید اینجا کربلا ست.

امروز محرم است اینها علامت حضور حسین (ع) است غافل نباشید که شما در حرم زمانی وارد شدید و به معیار حلول به ساحت، مقامی دارید که غبطه می خورند و غبطه خواهید خورد، استفاده کنید برای روزی که لاینفع مال و لا بنون.

و در آخر هم سجده شکر زیارت که نعمت ولایت را افزونی است که خود ولایت اتمام نعمت بود، پس افزونی این نعمت چیست؟ خدا داند

اللهم لک الحمد حمد الشاکرین لک علی مصابهم الحمد لله علی عظیم رزیتی اللهم ارزقنی شفاعه الحسین (ع) یوم الورود و ثبت لی قدم صدق عندک مع الحسین (ع) و اصحاب الحسین (ع) الذین بذلوا مهجهم دون الحسین علیه السلام.

 
منبع:فارس

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
مطالب مرتبط
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین