همسر شهید باکری

تو حق نداری از این نان بخوری!

همسر شهید باکری می‌گوید: یک روز مهدی آمد و گفت شب میهمان داریم، جلسه با بچه‌های لشکر در خانه ماست، جگر خریده بود و گفت درست کن. گفتم نان نداریم و من هم نمی‌توانم بروم در صف نانوایی بایستم.

کد خبر: ۱۲۴۱۲۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۲۹

پربازدید ها
تازه ها

کلید پایداری زندگی مشترک از منظر آیت‌الله بهجت (ره)
برخی مداحان با شومن بازی هویت مداحی را زیر سؤال می‌برند+فیلم
شب زنده‌داری در حقیقت آموزش و پرورش روز است
اولویت‌های تازه برای پیش‌ثبت‌نام حج اعلام شد
قیامت این چیزها را نمی‌داند!
از مشهد تا تهران با بیرق فاطمیه
عموپورنگ خادم امام رضا(ع) شد+فیلم
فریادهای «لبیک یا حسین(ع)» هزاران تماشاگر عراقی در برابر تیم سعودی
زندگی با آیه‌ها باید قرآن را در عمق زندگی جاری کند
سازمان حج «عمره تفریحی» راه انداخت

نوحه‌های محرم امسال، پرچم ایران را بالا برد
درهای حرم‌ حضرت زینب(س) دیشب زودتر بسته شد
نام شاخص ترین اثرم را حاج علی انسانی انتخاب کرد
علی انسانی شعر آیینی را رفعت داد
توسل به حضرت زینب(س) با ۳ دستورالعمل خاص
سندیت مقام امام زمان(عج) در کربلا؛ مقام‌ها به عنوان نماد محسوب می‌شوند
گزارش عقیق از آیین رونمایی از کتاب "من از کودکی"؛ سروده های حاج علی انسانی
مداحی حاج علی انسانی در مراسم رونمایی از کتاب "من از کودکی"
حرام‌خوری، رابطه انسان با خدا را قطع می‌کند
هتل‌های لوکس، دردسر جدید حجاج ایرانی