ابراهیم هادی - صفحه 18

پایگاه اطلاع رسانی هیات‌ها و محافل مذهبی
ابراهیم هادی

شهید هادی و جلب کمک برای جبهه ها

ابراهیم مکثی کرد و گفت:اخوی چفیه دستمال گردن نیست.. بچه های رزمنده هروقت وضــــو می گیرند.چفیه برایشان حوله هست. هر وقت نماز میخوانند سجاده هست. هر وقت زخمی شدند با چفیه زخم خودشان را می بندندو...
کد خبر: ۷۶۰۳۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۴/۱۷

معجزه اذان گفتن شهید ابراهیم هادی

در ارتفاعات انار بودیم. هوا کاملا روشن شده بود. امدادگر زخم گردن ابراهیم را بست. مشغول تقسیم نیروها و جواب دادن به بیسیم بودم. یکدفعه یکی از بچه ها دوید و باعجله آمد پیش من و گفت: حاجی، حاجی یه سری عراقی دستاشونو بالا گرفتن و دارن به این طرف میان!
کد خبر: ۷۵۹۴۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۴/۱۴

  • پربازدید ها
  • تازه ها