خاطرات صوتی منتشرنشده آیتالله مهدوی کنی/1
مردم آنجا با اینکه سنّی بودند به من خیلی احترام میگذاشتند. آنها چون روحانیون خود را ماموستا مینامند مرا هم ماموستا میگفتند. من به هر مغازهای که برای خرید لوازم میرفتم و صف بود، میگفتند: ماموستا مهمان ماست.
کد خبر: ۳۹۶۸۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۳۰
نواي شورانگيز كميل، از نردههاي سبزرنگ صحن نبوي اوج ميگيرد و بالا ميرود، اشكها سرازير است و چشمهاي غريبه، خيره اين نظم و آرامش و عاطفه.
کد خبر: ۳۹۴۳۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۲۸