ناگهان صدای پایی را از پشت سر شنیدم که بیشتر موجب ترس و وحشتم گردید. برگشتم به عقب، سید عربی را با لباس اهل بادیه دیدم، نزدیک من آمد و با زبان فصیح گفت: ای سید! سلام علیکم...ترس و وحشت بکلی از وجودم رفت و اطمینان وسکون نفس پیدا کردم.
کد خبر: ۱۳۲۰۸۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۲۲
تا حالا شنیدهاید یا دیدهاید که یک نفر برای نگاهداری و پاسبانی از میراث فرهنگی در کارگاه برنجکوبی کارگری بکند، یک وعده غذای خود را کم کند، نماز و روزه استیجاری بگیرد و هیچ وقت مستطیع نشود و به حج نرود و با نماینده کنسولگری انگلیس درگیر شود و حتی کارش هم به زندان بکشد؟!؛ آخر مگر می شود همه چیزت را وقف فرهنگ کنی حتی به قیمت از خود گذشتن؟.
کد خبر: ۱۳۰۸۸۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۰۷