شهید همت:
نيروها روحيه شان را از دست داده بودند، از بالا هم دستور رسيده بود كه فكر برگشت را از سرتان بيرون كنيد، بايد آنجا بايستيد و تا آخرين فشنگتان بجنگيد.
کد خبر: ۲۴۳۷۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۰۳
حاجي كلافه شده بود، راه ميرفت و با خودش حرف ميزد و گاهی اشکش هم درمی آمد. به او گفتم: «این کارا چیه ابراهيم، زشته جلوي بچه ها.» گفت: «نه تو و نه هيچ كس ديگه اي نميتونين بفهمين توي اين دل من چي ميگذره.»
کد خبر: ۲۴۲۷۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۲۷