عقیق به منظور استفاده ذاکرین اهل بیت (ع) منتشر می کند

اشعار روز تاسوعا

به مناسبت فرا رسیدن تاسوعای حسینی عقیق تعدادی از اشعار شاعران را در رثای قمر بنی هاشم به منظور بهره مندی ذاکرین اهل بیت منتشر می کند
سرویس شعر آیینی عقیق: به مناسبت فرا رسیدن تاسوعای حسینی عقیق تعدادی از اشعار شاعران را در رثای قمر بنی هاشم به منظور بهره مندی ذاکرین اهل بیت منتشر می کند:


ولی اله کلامی زنجانی:

ای سید مظلومان داد از غم سقایی

افتاده ز کف پرچم "وقت است که باز آیی"

فرق من و تو ای شاه از خاک بود تا ماه

من نوکر زهرایم،  تو زاده ی زهرایی

با قامت خم زهرا آمد به برم اما

"رخساره به کس ننمود" آن عصمت کبرایی

دیدم لکه روی ماه...  تیری برسید از راه

شد دیده بحمدالله محروم ز بینایی

من ساقی سرمستم بی بالم و بی دستم

"دریاب ضعیفان را در وقت توانایی"

از دست خزان فریاد سرو تو ز پا افتاد

"شمشاد خرامان کن تا باغ بیارایی"

گفتی نزنم شمشیر بر شیر زدی زنجیر

"لطف آنچه تو اندیشی حکم آنچه تو فرمایی"

مشتاق حبیبم من مظلوم و غریبم من

یاد تو مرا مونس "در گوشه ی تنهایی"

گر تشنه و بی آبم از عشق تو بی تابم

ده باده که بی تابم در اوج شکیبایی

بین دیده ی پر اشکم خالی ست کنون مشکم

شرمنده ی طفلانم با این دل دریایی

افتاده گل بستان در مرکز نخلستان

هر دم به مشام آید عطر گل بطحایی

هر چند زمینگیرم با عشق تو میمیرم

پرونده ام امضا کن ای روح مسیحایی

سرخ است ز خون رویم یا فاطمه میگویم

این منظره خوش باشد این صحنه تماشایی

بگشود دلم رازی با حافظ شیرازی

آموخت "کلامی"  را فن سخن آرایی 


محسن عرب خالقی :


اگر شبی ز جمالش نقاب بردارد

فلك نگاه خود از آفتاب بردارد

اگر كه قطره ای از آب مشك او برسد

خدا ز اهل جهنم عذاب بردارد

به غیر نام ابالفضل هیچ نامی نیست

كه اینچنین ز دلم اضطراب بردارد

كسی كه نقش نگینش حسین شد بی شك

ز خاك علقمه باید ركاب بردارد

به سنگفرش حریمش هر آنكه معتقد است

اگر كه آب بریزد،گلاب بردارد

قلم شده است دو بازوی او كه در محشر

بیاید و ز محبان حساب بردارد

**

زمان زیاد نمانده برای شش ماهه

خدا كند بتواند كه آب بردارد

برای بوسه ز چشمان ساقی سرمست

ببین سه شعبه چگونه شتاب بردارد

محسن حنیفی :

یا والقمر! والشمس! مزمّل! اباالفضل!

ای قبله گاه شاعر بیدل اباالفضل!

الفاظ موج و، دامنت ساحل اباالفضل!

یا دائم الفضلِ علی السائل اباالفضل!

تو صاحبم هستی و من تنها رعیت

پابوسی ات را کرده ام با شعر نیت

 

ای حضرت عیسی مسیح ارمنی ها

ای دستهایت دستگیر اهل معنا

یا کاشف الکرب تمام اهل دنیا

یا عَمّی العباسِ فرزندان زهرا

ای رب این پیمانه ها، باب الحوائج

ای پیر سقاخانه ها، باب الحوائج

 

تندیس تقوا و وقار و استقامت

ای برگه ی سبز عبور از قیامت

دست بلند توست، اسباب شفاعت

آری قسیم النار و الجنه، نگاهت

جاری ز سر انگشت تو آب حیات است

بوسه زدن بر دست تو از واجبات است

 

این پینه ی پیشانی تو یادگاریست

بین تو و معبود تو هر شب قراریست

ماه عشیره معنی شب زنده داریست

سجاده ی تو ساغر می های جاریست

روی تو جلوه بر رخ مهتاب داده است

اشک تو بوده نخلها را آب داده است

 

اخم تو خشم حضرت پروردگار است

ابروی تو تکرار تیغ ذوالفقار است

این چرخش شمشیر یک حمزه تبار است

گفتی: أنا العباس، لشگر در فرار است

از میسره تا میمنه کردی قیامت

کولاک کردی یک تنه کردی قیامت

 

ساغر لبالب نیست اما باز می هست

کرببلا گر نیست اما شهر ری هست

سجاده پهن و روضه باز و سوز نی هست

در خاطر من روضه های "سیبویه" است

با روضه می داده است چشمان ترم را

او نوحه دم داده است ای اهل حرم را

 

تا که علم افتاد و دست تو قلم شد

زهرا رسید و بیرق روضه علم شد

ذره به ذره از قد و بالات کم شد

قد حسین بن علی پیش تو خم شد

داغ تو را داده خبر تا مشک پاره

وا شد ز گوش اهل خیمه گوشواره



مهدی رحیمی :
غصه تنها رفته با اندوه و غم برگشته است

تا که از عباس، دستان قلم برگشته است

دم به نام نامی عباس پایین رفته و

در حقیقت بازدم نه، باز ،دَم برگشته است

از حرم برگشتگان را کار چندان سخت نیست

سخت، کار ما بود کز ما حرم برگشته است

سر به هم آورده دیدم بچه ها را در حرم

زود فهمیدم که چیزی چون عَلَم برگشته است

زود فهمیدم که از عباس و از مشک و عَلَم

لااقل از این سه تا یک چیز کم برگشته است

تیر باران می شود در دادگاه آب، چون

جای شب در روز ماهِ متهم برگشته است

آمده یک راست بر قلب رقیه خورده است

از تنش تیری که با زور قسم برگشته است

ارباً اربا یعنی این که در تمام طول راه

یک نفر انگار که هم رفته هم بر گشته است




ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
مطالب مرتبط
پنجره
تازه ها
پربحث ها
پرطرفدارترین عناوین