۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۰۳ : ۱۱
- اینکه شما گرایش پیدا کردید به بحث منبر و سخنرانی انتخاب خودتان بود يا اینکه از ابتدا این موضوع در ذهن شما بود یا اینکه طبق شرایط انتخاب کردید؟
دغدغه من این بود که از آن جایی که منبر بهترین دانشگاه تربیتی است و معارف اهل بیت (ع) از کانال منبر خیلی سریع قدرت انتقال و جایگزینی در فرهنگ رفتاری یک شیعه را میتواند ایجاد کند به اندازه خودم یک عنصر مفید و نافع براي مردم باشم.اما با این حال از درس فاصله نگرفته ام و الان هم در حوزه و دانشگاه تدریس میکنم اما من منبر را شیرین تر و عالی تر و بالا تر و اثر گذارتر از هر پایگاه دیگر میدانم.
-سوال من این بود كه شما از همان اول این نیت و ذهنیت را داشتید؟
این نیت بود، زیرا احساس میکردم که از نظر خطابه توانمندیاش را دارم. و به اندازه خودم احساس میکردم که میتوانم از پس کار بر بیایم.
- اولین منبری که قرار شد برويد خاطرتان هست که چه حال و هوایی داشتید؟
بله، عبایی بودم و عمامه به سر نداشتم و آقای محب الاسلام به شدت من را تشویق کردند و در خاطرم هست که اولین منبر سال 71 در هیئت رهروان عاشورا در محله علی آباد خزانه تهران بود و هرگز نترسیدم كه این را لطف امام معصوم میدانم .
-ما الان در دورانی هستیم که تعبیر میشود به دوران رسانه. آیا شما منبر را به عنوان یک رسانه قبول دارید، و اینکه چقدر این رسانه توانسته خودش را با شرایط جامعه تطبیق دهد و چقدر موثر است در بین جوانها؟
امتیاز عالی ای به صدا و سیما نمیتوان داد چرا که آنچنان که باید کاربردی عمل شود کار نمیکنند و به نوعی شاید میخواهند تعریف شده ورود کنند، و باز تاکید میکنم که بهترین دانشگاه تربیتی اهل بیت، منبر است و روضه.
- اینکه میفرمایید منبر دانشگاه است را بيشتر توضيح ميدهيد؟
اولا اینکه در منبر رویارویی بین مخاطب و خطیب خیلی نزدیک است. بنابراین اگر آن خطیب ترس در گفتار داشته باشد در جمع ریخته میشود و اگر خوف نشستن در روضه برای یک مستمع باشد باز هم ریخته میشود.باید منبری مقید باشد که قبل از اینکه مخاطبش را ببیند حجتش را ببیند.بنابراین وقتی که اورا دید بیشتر سرمایه گزاری میکند لذا من همیشه به دوستان اهل علم میگویم که این خیانت به حضرت حجت است که بی مطاله به منبر بروید،حتی برای یک منبر ختم رفتن هم وظیفه است که مطالعهای صورت گیرد.یعنی اگر کسی بتواند درمنبر افق دیدش را فراتر از مستمع و بانی و مخاطب و حواشی مجلس ببرد آن وقت به این میرسد که مجالس اهل بیت عرش الرحمن خداست و صاحبی مثل حجت ابن الحسن(عج) نظاره میکند، لذا سرمایه بیشتری باید بریزد، و اگر سرمایه بیشتری ریخت و رضایت حضرت را جلب کرد قطعا و یقینا روح خدا در او جلوه پیدا میکند. مجلس، مجلس نور میشود، کلام، کلام نور میشود و این کاریست که بزرگان میکنند. روش بزرگان ما همان اخلاص در عمل بود.
-بحث مطالعه ای که شما فرمودید، چقدر شما برایش نقش قائلید؟ شما در روز چه مدت از وقتتان را برای منبر مطالعه مي كنيد؟چقدر منبرهای دیگر آقایان را پیگیری میکنید؟
- در این عرصه چه آقایانی که در گذشته بودهاند و چه آنهایی که در حال حاضر هستند بین سخنرانان و خطبا کدامیک بیشتر مد نظر شما هستند؟
بنده نفی نمیکنم تقدس و تقوای جدید را اما قدیمیها یک سر و گردن از همه ما بالاترند. بلکه بگذارید بگویم که چند سر و گردن بالاتر. انشاالله که افراد امروزی تقوای افراد قدیمی را داشته باشند اما آن زمان تقوا در گفتمان مردم بود. کلمات مرحوم فلسفی خیلی موثر و آگاه کننده بوده .مرحوم آقای فاضل کاشانی در خود من تاثیر زیادی داشت تا جایی که من خطبه ام را با الهام از سخنان ایشان میخوانم. و از خودشان هم برای خواندن این خطبه اجازه دارم و منبری که شسته رفته باشد یعنی اول مسئله شرعی گفته شود. مسئله برکت عجیبی به جلسه و منبر میدهد. روایت تطبیق با آیات یا روایت با آیه باید در موضوع باشد.در قدیم کمتر منبر با داستان جمع میشد. نه اینکه داستان نداشته باشد وقتی داستان گفته میشود موضوع خیلی برای مستمع جا میافتد ولی ابتدا و انتهای منبر 40 و 45 دقیقهای اگر همه اش داستان باشد کم لطفی است به اهل بیت. داستان باید در خدمت موضوع باشد.منبری که پر از آیات و روایات است و در انتها یک داستان دارد خیلی اثر بیشتری دارد.و نکته ی دیگر اینکه خواهش من از دوستان اهل علم این است که حتما این متن عربی را مطالعه کنند روایت نور است و کلمات نور و اثر خودش را در مجلس خواهد گذاشت منبر را بیمه کنند با خواندن روضه ولو به یک سلام و من معتقدم کسی که آخر منبر از یک سلام به امام حسین عليه السلام غافل شود و نگوید که بعضی افراد الان متاسفانه این را مایه کسر شان منبر میدانند، این خیانت به امام زمان است.و یک روزی زمین خواهند خورد و هیچ از آنها باقی نمیماند.
- چقدر میتوان با روز جلو آمد که بتوانیم به ادبیات جوان ها نزديك شويم و این حد مجازش کجاست؟
تا جایی که ما از موازین خارج نشویم. اما اکنون داریم کسی را که به منبر میرود و قال صادق و قال الباقر را کنار گذاشته و ابتدا و انتهای منبر همه شده گوستاولوبون فرانسوی و هانتینگتون و فلان مستشرق شرقی و غربی. آیا واقعا امام صادق ما آنقدر پایین آمده که شما اشاره به یک روایت هم نمیکنید در حالی که نان سفره ما از ایشان است و وقتی هم میگوییم در پاسخ میگویند بخاطر اینکه عام مردم بپسندند. اولا که ما پسندمان پسند اهل بیت است حجتش باید بپسندد نه خلق. لبخند باید بر لب خالق باشد نه مخلوق ثانیا اینکه درست است که گفته اند به زبان جوان و برای جذب جوان اما اسلام را جوان تعریف نکرده است و یا کهنسال تعریف نکرده. موازین ما معین است.
یکی از هنرهای مرحوم آقای فلسفی این بود که ایشان منبرشان طبقه بندی داشت یعنی مقدمه، مواخره، نتیجه گیری و این ها را داشت اما الان متاسفانه بعضی از حضرات اهل منبر که شاید از نوع جامع هم باشند این نکته را در منابرشان ندارند و همین میشود که بعد از یک مدتی مخاطب خسته میشود که این دوباره همان است. گفتن چند کلمه نو که دلیل جذب جوان نیست هنر این است که آدم کلمات معصوم را از آن افق الهی بالای خودش به خاکی بودن تکوینی بکشاند و این هنر یک خطیب است و باید بلد بود.
- مقام معظم رهبری در دیدار با مداحان یک نکته ای فرمودند و آن هم مستند صحبت کردن و با استناد به روایات و احادیث حرف زدن بود اینکه هیچ ایرادی ندارد کسی کاغذ و یا یادداشتی داشته باشد.
من به شدت با این موافق هستم. خود من خیلی به استناد و روایات حساسم و همیشه منبرهایم مستند بوده و هیچ روایتی را بدون سند نخوانده ام چرا که احتمال میدهم کسی پایین منبر بعنوان حق استماعش از من جویا شود که محل استخراج این روایت کجا بوده و من باید جواب بدهم. بنابراین هیچ اشکالی ندارد اهل منبر بنویسند و این به پرستیژ منبر بر نمیخورد.
- مسائل سیاسی و اجتماعی ای که پیش میآید و اتفاقاتی که می افتد واکنش هیئتی ها و علی الخصوص سخنرانها نسبت به این موضوع چه جور باید باشد؟
منبر پذیرای طرفداری از یک جناح نیست ولی در عین حال خطیب وظیفه دارد بعنوان کسی که بواسطه حاکمیت اسلامی این جایگاه را كسب کرده با یک هنرمندی خاص از موازین حق در جبهه ی حق دفاع کند و این دستور قرآن است که شما حق را دیدید باید دفاع کنید امیرالمومنین(ع) میفرمایند اذا اکرم الله عبدا هنگامی که خدا میخواهد یک بنده ای را بالا ببرد و آبرو به او دهد او را مدافع از حق قرار میدهد و هرجا از منافع حق دفاع کرد طبق روایت خدا او را بزرگ میکند اگر کسی حق را تشخیص داد بر اساس موازین بیآید از حق دفاع کند و نتیجه آبروییست که خدا به او میدهد.
- سیاسی بودن یا نبودن تعریفش کجاست؟ ممکن است فردی بگوید اصول این است که ما تعریف کرده ایم اما کس دیگر بگوید که نه اصول ما دستگاه امام حسین است و این مسائل زود گذر است؟
ببینید جبهه گیری اساسا همیشه با مخالفت روبرو بوده در محیط هایی مثل تریبون نماز جمعه این موضع گیری به شدت جواب میدهد .اما تجربه میگوید که در هیئت شدت پذیری نتيجه عکس را حاصل میکند. بیایید در عین اینکه موازین مشخص است حرف را در دفاع در قالب کلمات اهل بیت بگوییم مثلا الان یکی حساس ترین بحث ها بحث بصیرت دینی و سیاسی و علمی است . که اینها را خیلی قشنگ میتوان با چند روایت و داستان از کلمات اهل بیت گفت تا اینکه نوک تیز پیکان را به مسئله بگیریم و نتیجه عکس شود. من معتقدم امروز باید ظرایف را خوب تشخیص داد و بر اساس ظرافتی که هرکس میتواند خودش چینش کند حرف حق را بزند .
-درباره بحث روضه که فرمودید ما با یکی از آقایان صحبت میکردیم ایشان میگفتند که من از سوی خیلی از بزرگان تخطئه شدم که شان علمیت شما پایین میايد که در منبر در کسوت یک روضه خوان ظاهر میشوی! اگر امکانش هست این را باز کنید؟
آن کسی که این حرف را گفته انشاالله خدا هدایتش کند اما من سخن دوتن از اساتیدم را میزنم یکی: حضرت آیت الله العظمی مرحوم میرزا جواد آقای تبریزی(ره) در وصیت نامه شان نوشتند که هفتاد سال برای فقه اهل بیت استخوان خرد کردم ( این را کسانی که با او مانوس بودند میفهمیدند ) ولی تمام امیدم به همان دستمال اشکیاست که در عزای امام حسین و حضرت صدیقه ریختهام ،یا استاد ما حضرت آیت الله العظمی علوی گرگانی وقتی که این پیرمرد با هفتاد و اندی سال در گرمای تابستان به احترام امام حسین سیزده روز سیاه پوش به مسجد جامع گرگان میرود و روضه میخواند. البته ایشان میفرمودند : یک زمانی من را متهم کردند که تو چه مرجعی هستی که روضه میخوانی و من گفتم تمام افتخارم به این است که من را یک روضه خوان حساب میکنند و اگر من را روضه خوان حساب کنند شاید بشود آن جهان دست و پایم را کمی بازتر ببینم.
این کج فهمی است، گاهی اوقات علم حجاب میشود و انسان را به این وادی میکشاند لذا چشممان را به مراجعی بدوزیم که احیا گر روضه اهل بیت هستند اینها همیشه درس آموز و نتیجه بخش بوده اند .
- شما غیر از بحث سخنرانی و کسوت منبری بحث هیئت داری را هم تجربه کرده اید ما میخواهیم یک شاخصه هایی برای هیئت الگو مطرح کنیم با توجه به اینکه بحث مفصلی هم هست شما اصلی ترین شاخصه ها را چه میدانید؟
چیزی که من در هیئت های قدیمی مثل قنات آباد و پیر عطا و فاطمیون و بني فاطمه و بزازها و کفاشها و هیئتهای قدیمی و محکم تهران دیده ام ختم به چند عنصر بوده. طایفه ای که برای این هیئات کار میکنند برای چشم خلق کار نمیکنند برای خدا کار میکنند چشم و هم چشمی نیست. استاد ما آیت الله گرگانی میفرمودند شما برای خدا به میدان بیایید خدا اوستاتر از این حرفاست. چون بلداست چه کار کند. یعنی شاید 80 درصد از جلوه این هیئت ها برای اخلاصشان است برا ی اینکه فقط برای خدا کار میکنند و این خیلی خوشآیند است که این هیئات به نسل بعد خودشان آموخته اند این اخلاص را و ترویج کرده اند و ما میبینیم که جوانهاشان نماز شب خوان شده اند ولو سی شب رمضان یعنی اگر شاخصه ی اخلاص را بعنوان نقطه کمال و افق یک هیئت بدانیم آن زمان همه کارها درست میشود و نکته دیگر این است که همیشه سایه ی یک عالم را پشت سرشان دیده اند.
- یعنی ارتباط با عالم را خیلی موثر میدانید؟
صد در صد .
- و از آن طرف به انحراف کشیده شدن بعضی هیئتها را قطع ارتباط با عالم میدانید؟
صد در صد البته این درخواست را از هم لباس ها و هم کسوت ها دارم که مقداری روحیه تعاملشان را بالا ببرند که این عبا و عمامه حجاب نشود. ما هم دیروز در همین هیئتها بوده ایم بدون همین عبا و عمامه ها و از بستر همین هیئتها لیاقت داده شد به ما و به حوزه رفتیم. یعنی بدانیم قبلمان چه بوده که االان کجاییم. فراموش نکنیم کمی تعامل و ادبیات را با هیئتها بسازیم.
- حاج آقا الان در فضای هیئتها با کدامیک از آقایان ارتباط دارید از مداحان و سخنرانان؟
من چون خودم اهل روضه و گریه هستم و روضه میروم رابطه خوبی با آقایان ذاکرین دارم. چون یک نصیحتی از جد پدریمان داریم که با ذاکرین اهل بیت(ع) دو کار را نکنید یکی قدمتان را مقدم بر آنان نکنید و دیگری صدا را بالا نبريد. گاهی میگفتم ما ساداتیم و اینها روضه خوان اما میفرمود که اباعبدالله(ع) زود حسابش را با اینها صاف کرده و احترام دارند لذا من شخصا خیلی مداحان را دوست دارم و ارتباط خوبی با آقایان حدادیان و محمد رضا طاهری و محمود کریمی دارم و به جلساتشان می روم و از روضه ها بهره می برم.
از این که با ما همراه هستید سپاسگزاریم.
اما نظر شما به دلایلی که عرض م یکنم حذف گردید
عقیق بنایی بر پرداختن به حاشیه ها را ندارد.
عقیق در مورد کسی تجسس نمی کند.
در پایان پیشنهاد می کنیم به این کلام سراسر نور حضرت امام علی ابن ابیطالب امیرالمومنین علیه السلام توجه داشته باشید که می فرمایند: نبینید که می گوید، ببینید چه می گوید.
یا علی علیه السلام