۰۵ آذر ۱۴۰۳ ۲۴ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۳ : ۰۶
گروه خیزش بیداری ادبی(برادران) نیز اخیراً بداههای را به مقام این عالم عامل تقدیم کردند. مطلع این شعر را حسین صیامی سروده و علیاکبر لطیفیان، محسن ناصحی، ایمان کریمی، مجتبی فلاحنیا، محمد کاظمینیا، هادی ملکپور و حامد خاکی از دیگر شاعران این شعر بودهاند.
بداهه گفته شده به این شرح است:
قیام تازهای از حبس خود به پا کردی
تو اقتدا به اسیران کربلا کردی
صدای کرببلا در گلو نمیماند
دلیل داشت که فریاد را رها کردی
همیشه صبر، سرانجام روشنی دارد
تو دست فاجعه را خوب برملا کردی
تنت اسیر شد اندیشهات که آزاد است
ببین چگونه در اندیشهها صدا کردى
اگرچه در دل میدان چو شیر غریدی
شبانه ابر شدی، شیعه را دعا کردی
سکوت تو به رجزهای شیعه عزت داد
چه خوب شد که خودت را چو مجتبی کردی
سلام حق به تو ای شیخ سرزمین حجاز
به عهدهای دلت با خدا وفا کردی
به نص دین و سیاست جدا نمیگردد
کجا به سینه زدن، روضه، اکتفا کردی؟؟
به یاد روضه موسی بن جعفر افتادم
چه قدر زیر شکنجه خدا خدا کردی
صدای نای تو هیهات من الذله بود
تو پای خون خدا را به مکه وا کردی
همیشه دین خدا تشنه فدا شدن است
چه خوب دین خودت را به دین ادا کردی
بلند قامتِ چون سروْ پایدار تویی
به قد و قامت عباس اقتدا کردی
به روی نیزه رود نیز سربلندی ماست
سری که با لبه تیغ آشنا کردی
به چشم همزدنی از دو نیل رد شدی و
سری به محضر ارباب دست و پا کردی
به حکم عشق "نِمر" تا ابد نمیمیرد
که بین دفتر آزادگیت جا کردی
همیشه بعد بلا، لِلْولا سروده شده است
تو مبتلا شدی و تکیه بر بلا کردی
به مرگ سرخ بشارت تو را چه غم ای شیخ
اگر کسی بنویسد به خون حنا کردی
ابولهب شده آل سعود اما تو
به لطف خواندن تبت یدا چه ها کردی
به یمن نام قمر یا نمر دلت روشن
وفا به شیوه آن ماه سر جدا کردی
پیام کرببلا هیچ جا اسارت نیست
رسالت است و تو امروز برملا کردی