۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۳۰ : ۱۲
زمینه ی سینه زنی شب اول محرم..
بند اول
تو کوچه های بی کسی... غریبم و میدونم آقا... از کوفیا دلخونم آقا...
سه شبه که حیروونم آقا..
بجون مادرت حسین... دوباره این چشمآم پر آبه...بخدا تو فکر ربابه... نیا بذار اصغر بخوابه...
حسین میا کوفه
مسلم تو شد آواره.. تشنه ام و چشآم تاره... شده لبآی من پاره
تو این هوای گرم
اونقده تشنمه آقا...دلم پر از غمه آقا.. هر چی بگم کمه آقا...
(( حسین میا به کوفه ؛؛ کوفه وفا نداره...
حسین غریب مادر4..))
بند دوم
همش دلم شور میزنه ؛؛
برا بچههات حسین جان... نوای وا اناالغریبت... تو گوشمه صدات حسین جان...
نگاه تیز حرمله..
منتظر طفل ربابه.. بخدا که حال خرابمه...که نذاره اصغر بخوابه
به کی بگم ارباب...
اینجا هوا غم انگیزه... اینجا همه چشآ هیزه...اینجوری که دیدم اقا..تمام خنجرآ تیزه..
حسین خداحافظ
مسلم کسی رو نداره... منتظرم تا دوباره... حرف بزنیم با اشاره.. بر سر دارالعماره...
(( حسین میا به کوفه...
کوفه وفا نداره...
حسین غریب مادر..4))
بند اول.
ای یک شبه مهمان من...
خوش اومدی تاج سر من... ای زینت چشم تر من..ای دلربا و دلبر من...
روضه میخونم زیر لب..
دیگه رسید وقت غروبم...
ای همدم و آی همزبونم...
بابای خوب و مهربونم
پاشو ببین بابا
پر آبله شده پاهام..
بارونیه دو تا چشمآم...
آشفته شد موهام بابا..
رمق نداره انگشتام..
بیا بیا عمه...
غرق عزا شده عمه
روضه بپا شده عمه
الهی که بمیرم من....
سرش جدا شده عمه...
حسین غریب مادر4
بند دوم..
با پاهای پر آبله...
چقدر زمین خوردم نگاه گن..
برا مردنم دعا کن
بهش گفتم ای زجر نامرد
گوش کن حالا ای مه جبین
داغ تو رو بر جون خریدیم....
رو خار صحرا میدویدم...
لفظ کنیزی رو شنیدم...
حالا ببین بابا
خاکی شده سر و مویم...
نیلی شده بر و رویم...
بابا شکسته ابرویم
پاشو ببین بابا
پر آبله شده پاهام...
زخمی شده کف دستآم...
سبک زمزمه ی ما بین روضه.... شب سوم محرم...
بند اول....
یه عالمه حرف نگفته دارم و.... سر تو روی پاهام میذارم و... بابا ببین خودت تو حال زارم و....
بابا حسین زخون شده بهار من _ ببین تو حال زار من_ پاشو ببین ؛؛ گوشهای پاره پارمو
گفتم میای _ می شی پناه جوونم...
آغوش تو باز میشه آشیونم....
دوباره بوسه میزنی ؛؛ به گونم...
بابا حسین جان..4
لالالالا دعا کنید عموش بیاد..مشک و علم به دوش بیاد... خدا کنه همین الان بهوش بیاد
لالالالالالا دعا کنید خزون نیاد... حرمله با کمون نیاد... دعا کنید آتیش به خیمه مون نیاد
سوسو زدی ؛؛ رو دست من ستاره
شد مادرت ؛؛ از غم تو بیچاره..
یه قطره آب ؛؛ نداشت برات بیاره...
آه و واویلا4
بند دوم
می فهمم از نوای خس خس صدات....که میسوزه سر تا به پات... الهی که بمیره مادرت برات...
ای یاس من ؛؛ بخواب نداری رنگ و بو....نفس نمونده در گلو... کمون کنم میگردی دنبال عمو
تو که تموم صبر من ربودی....کاش لااقل از تشنگی می مردی... پس چطوری تیر شعبه خوردی...
آه و واویلا4
بند سوم
رو نیزه ی عدو چقدر زیبا شده... اصغر من رعنا شده...قد و بالاش اندازه ی سقا شده...
نیستی ببینی مادرت تنها شده... چشمام دیگه دریا شده... با حرمله آواره ی صحرا شده...
هی میریزم خاک عزات و بر سر..
دیگه نمیرم زیر سایه اصغر...
صدا خنده میاد از تو لشگر
(من شاهد ظلم بنی امیه ام_ همدم اشک و گریه ام_ من باقرم ؛؛ همبازی رقیه ام.....
مسموم زهرم ؛؛ هر نفس در شررم_ داره میسوزه جیگرم_ یاد غم تشنگی اهل حرم....
تو کربلا_ دیدم گلای پرپر_ دیدم رباب میدوه مثل هاجر_ دنبال آب برا علی اصغر....
آه و واویلا4..
بند دوم
عمه نذاشت بیرون ز قتلگاه برم_ اطراف خیمه راه برم_ همش می ترسید توی قتلگاه برم....
بهم میگفت عمه چقدر بی طاقتی_ ذخیره ی امامتی_ تو بغلم دووم بیار چند ساعتی....
چند ساعتی_ شد و هوا سیاه شد_ گفتن که شمر وارد قتلگاه شد_ ساعت بعد داخل خیمه گاه شد_
آه و واویلا5...
بند سوم
تو کربلا دیدم حرم آتیش گرفت_ دور و برم آتیش گرفت_ یکی میگفت موی سرم آتیش گرفت_....
دیدم چشای عمه پر ستاره شد_ حرف از گوش و گوشواره شد_ اخ چادرش به زیر نعلا پاره شد....
بدتر از اون _ ده اسب آتشین بال_ تازه نفس؛؛ زدن بسمت گودال_ دیدم تنه_ حرم شده لگد مال...
ديدار صحن و قتلگاه ؛؛ جیگر شیر میخواد خدايي....مرد دلیر میخواد خدايي.. اذن امیر میخواد خدايي...
کار منه آلوده دل ؛؛ زیارت قتل الیدین... مقتل عشق و زینبین...قبر علمدار حسین...
چه کربلایی ؛؛ از این دیار دلم خونه... حال و هواش دگرگونه...یه خواهری می گفت اینجا... خدا حسین مسلموونه...
چه کربلاییه...اینجا هواش چه دلگیره... آسمونش پر از تیره... شاه عالم زمین خورده... صدا ؛؛ صدای تکبیره....
بی تابی داره کربلا... بی خوابی داره کربلا..همه سختی هاش یه طرف... اربابی داره کربلا...
کربلا قرار ما یادت نره...