پادکست؛ حکایت غربت امیرالمومنین علی (ع)
به مناسبت ایام سوگواری حضرت امیرالمومنین علی بن ابیطالب(ع)؛
«...نیمه شب بود و سایه ها آرام؛ کوچه را خیس اشک می کردند
گفت مولا که زود بر گردیم؛ تا غم یار را نفهمیدند
لات هایی که عبدود بودند؛ ابتدا با هبل بلی گفتند
بعد از آن هم که یا علی گفتند؛ أین عمار را نفهمیدند
آخر قصه اش بهاری بود؛ سوره انفطار جاری بود
عالمان "قرائت و تفسیر"؛ شوق دیدار را نفهمیدند
کودکانی که با خبر بودند؛ از همه روزه دار تر بودند
بس که لب تشنه سحر بودند؛ وقت افطار را نفهمیدند...»؛
منبع: تبیان