گزارش مراسم شب آخر دهه سوم محرم الحرام؛ حسینیه حاج رضا بکایی:
توصیه امام صادق(ع) برای راحتی در لحظه جان دادن
کسی از یاران علی(ع) وقتی زبیر کشته شد، شمشیرش را برای ایشان آورد. امیرالمؤمنین (ع) شمشیر زبیر را در دست گرفت و می چرخاند و گریه می کرد و آه می کشید. از ایشان سوال کردند چرا این طور می کنید؟ حضرت پاسخ دادند: شما نمی دانید زبیر با این شمشیر چه غمهایی از دل پیامبر زُدوده بود و چه خدمت ها به اسلام نموده بود!! خاتمه و عاقبت کار این طور است!
مراسمِ شب آخر دهه سوم محرم الحرام، در حسینیه حاج رضا بکایی برگزار شد. به گزارش خبرنگار عقیق، این مراسم با قرائت زیارت عاشورا آغاز شد و در ادامه حجت الاسلام سید مهدی طباطبایی به ایراد سخنرانی پرداخت.
وی در ابتدای سخنان خود بیان داشت: در زیارتنامه سیدالشهدا(ع) داریم :« اشهـَدُ انّي بـِکُم مؤمِنٌ وَ بايابِکُم مُوقن بـِشرايع ِ ديني و خـَواتيم ِ عَمـَلی». آن چه مورد بحث بود، «یقین به إیاب و بازگشت» است.
وی ادامه داد: خب این یقین از کجا آمده است؟ یکی از «شرایع» و دیگری از «خَواتیم». یعنی من از شریعت، فهمیدم و یقین به شما ائمه پیدا کردم. عامل دیگر یقینم «خَواتیم» است. یعنی خاتمه و عاقبت اعمالم.
ایشان بیان داشت: در روایت دارد : «عاقبت به خیری شما و خاتمه نیک شما، به برآورده کردنِ نیازهای مؤمن و نیکی کردن به دیگران است به هر اندازه که می توانید. و اگر این طور نکنید هیچ عملی را از شما قبول نمی کنیم». ما باید بدانیم به عنوان یک شیعه برای این که یقینمان را تکمیل کنیم هم باید از شریعت ائمه استفاده کنیم هم باید خاتمه خود را نیکو و حَسَن قرار دهیم.
حجت الاسلام طباطبایی در ادامه با اشاره به روایتی نبوی بیان داشت: روایتی از رسول اکرم(ص) است : «کسی هست که ظاهرش بسیار آراسته و نیکوست ولی اهل آتش دوزخ است، و کسی هست که ظاهری آشفته و پریشان دارد اما اهل بهشت است. همانا اعمال آدمی، به خاتمه آن ها است». خاتمه و آخرت و عاقبت کار مهم است.
ایشان در ادامه با اشاره به داستان زبیر بیان داشت: کسی از یاران علی(ع) وقتی زبیر کشته شد، شمشیرش را برای ایشان آورد. امیرالمؤمنین (ع) شمشیر زبیر را در دست گرفت و می چرخاند و گریه می کرد و آه می کشید. از ایشان سوال کردند چرا این طور می کنید؟ حضرت پاسخ دادند: شما نمی دانید زبیر با این شمشیر چه غمهایی از دل پیامبر زُدوده بود و چه خدمت ها به اسلام نموده بود! خاتمه و عاقبت کار این طور است! باید خاتمه آدمی نیکو باشد. حُبّ دنیا آدمی را به تهِ چاه می برد. اگر حفاظتِ الهی نباشد خطر سقوط، خطر خیلی عظیم و بزرگی است.
استاد سیدمهدی طباطبایی با بیانِ این که نفسِ انسان و وسوسه های نفس آدمی را به هلاکت می رساند، بیان نمود: جمعی از دوستان امام صادق(ع) بعد از درگیری های بنی عباس و بنی هاشم که فضا بسیار شبهه ناک بود، از حضرت در این باره سؤال نمودند. حضرت(ع) در پاسخ جواب مفصلی فرمودند:«اگر می خواهی زندگی ات به خیر خاتمه یابد، و وقتی جانتان را می گیرند در بهترین حال باشی، پس همیشه حقِّ خدا را بزرگ بشمار و نعمت های خداوند را در معصیت خرج نکن . و این که مغرور نشوی. و این که هر کس را دیدی نامِ ما اهل بیت را می برد و به نام ما دل می بندد، به او بی احترامی نکن. البته لازم نیست در مودّتِ ما امتحانش کنی که آیا دروغ می گوید یا راست می گوید. بلکه او را به ما واگذار کن». در انتهای حدیث می فرماید:«هر کس عاقل باشد، ختم و عاقبتش به خیر و بهشت ختم می شود». این حدیث تماماً به مسأله خاتمه و عاقبت عمل تأکید دارد.
حجت الاسلام طباطبایی در انتهای سخنانش خاطر نشان کرد: ما هر چقدر که خوب باشیم، باز هم لحظه آخرِ مرگِ ما، بسیار لحظه سختی است. در آن لحظه چه در ذهنْ خواهیم دشت؟ چه کلمه ای خواهیم گفت؟ آن کلمه عاقبت امر ما و شخصیت ماست. آن چه که عقیده و شخصیتِ ما باشد، در عالمِ قبر نیز همان نامه اعمال ما می شود.
کدخبرنگار:۲۱۲۱۱۳