عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۲۲۷۲
تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱۳۹۱ - ۱۴:۲۶


او که دل شکسته ی چشمان سیاهپوش باشد

می رود کوفه.....خدا پشت و پناهش باشد

 

شب غربت شد و اشکم شده جاری از نو

سوزش قلب من از آتش آهن باشد

 

خواب دیده ست پی قافله اش مرگی را

چه قرار است بر سر راهش باشد

 

آه  انگار قرار است که در این صحرا

تیرو شمشیر پذیرای نگاهش باشد

 

نیزه ها منتظر روی چنان خورشیدش

سنگ هم منتظر صورت ماهش باشد

 

چه گناهی زده سر از دل مولا،شاید

 اینکه فرزند علی بوده گناهش باشد

 

خواب دیدم که دو دست است جدا از پیکر

نکند دست علمدار سپاهش باشد

 

مجتبی حاذق (رشت)

 


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین