عقیق: «غزوهاي پيش آمد و مسلمانان غنايمي از كفّار گرفتند.غنايم مال عموم مسلمين است و بايد در ميان همه تقسيم شود.بعضي ممكن بود زياد مراعات نكنند و چيزي را براي خود پيش از تقسيم بردارند.
از اين رو منادي از جانب رسول خدا در ميان لشكريان ندا كرد: كسي حتّي يك سوزن يا يك نخ، قبل از تقسيم بيتالمال برده است بياورد،چرا كه همه در آن سوزن و آن نخ شريكند. آن را كوچك نشماريد.
شخصي آمد و يك مشت موي بز آورد و عرض كرد: يا رسول الله مي خواستم با اينها پالان شترم را بدوزم. پيامبر
فرمودند: همه در اين موي بز شريكند و من هم سهم دارم.من سهم خودم را بخشيدم ولي بايد حساب كنيد كه ديگران نيز سهم دارند و اين بايد حساب شود.
آن شخص گفت:عجب! من فكر نمي كردم اين قدر سختگيري در كار باشد. اصلاً از آن گذشتم!
مطلب بسيار باريك و سنگين است. دين مقدّس آن قدر دقيق است كه يك مو از بيتالمال مسلمين در دست كسي به حساب گذاشته مي شود پس واي بر آن كسي كه با بيتالمال مسلمين خانه و مغازه و فرش و اتومبيل و...براي خود تهيه كند.
امام اميرالمؤمنين (ع) در زمان حكومتش شبي به حساب بيتالمال مي رسيد و شمعي روشن كرده بود.طلحه و زبير وارد شدند و مطلبي خصوصي به ميان آمد.حضرت فوراً شمع را خاموش كرد و فرمود: اين چند شعله مال بيتالمال مسلمين است و صرف آن براي مطلب خصوصي خيانت به بيتالمال است.»
منبع: وارثون
212113