۰۶ آذر ۱۴۰۳ ۲۵ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۶ : ۱۷
سرویس شعر آیینی عقیق: به مناسبت ایام محرم و به بهانه انتشار غزلی عاشورایی از ذبیح اله صاحبکار عقیق زندگی وآثار این شاعر توانای خراسانی را مرور می کند
شبی که صبح شهادت در انتظار تو بود
جهان، مسخّر روح بزرگوار تو بود
لهیب تشنگیات، روح دشت را میسوخت
فرات موجزنان گرچه در کنار تو بود
به رزم، قصد فنای جهان، گرت میبود
نه آسمان، نه زمین، مردِ کارزار تو بود
اگر شجاعت و ایثار، جاودانی شد
ز خون پاکِ دلیران جاننثار تو بود
به جای ماند اگر نامی از جوانمردی
ز پایمردی یاران نامدار تو بود
به پیشواز اجل آن چنان کمر بستی
که مرگ، مضطرب از طفل شیرخوار تو بود
شُکوه نام بلند تو، جاودان باقیست
که سربلندی و آزادگی، شعار تو بود
به روی دست تو پرپر شد از خدنگ ستم
گلی که از چمن حُسن، یادگار تو بود
اگرچه گلشنت ای باغبان به غارت رفت
خزانِ باغِ تو، آغازِ نوبهارِ تو بود
درخت عدل و مروّت که آبیاری شد
رهین منّت شمشیر آبدار تو بود
به جز دل تو که بود از وصال، خرّم و شاد
جهان و هر چه در او بود، سوگوار تو بود
به غیرِ داغ محبت به دل نبود تو را
اگرچه سینهٔ هر لاله داغدار تو بود...
ذبیحاللّه صاحبکار متخلّص به سهی ، متولد سال 1314 در روستای دولتآباد (خراسان رضوی) است.
پدرش به شعر علاقهای وافر داشت و گهگاه اشعار فارسی را برای فرزندش میخواند و این مسأله، عاملی شد تا او از خردسالی با شعر و شاعری آشنا شود و به تدریج سرودن شعر را تجربه کند. حمایتها و تشویقهای پدر، موجب شد تا وی در همان خردسالی اشعاری موزون و دارای قافیه بسراید. وی تا سنّ ده، پانزده سالگی مرثیّه میسرود ولی بعدها کمتر به این موضوع روی آورد و به سمت غزل گرایش پیدا کرد.
ذبیح اللّه صاحبکار تحصیلات ابتدایی را در دبستان روستای دولت آباد طی کرده و برای ادامه تحصیل رهسپار تربت جام شد و در آنجا، ابتدا به فراگرفتن دروس دورهی متوسّطه مشغول شد؛ امّا پس از مدّتی دبیرستان را رها کرده و به تحصیل علوم دینی و حوزوی روی آورد
وی پس از چهار، پنج سال اقامت در تربت جام، به تاکید و راهنمایی قدسی شاعر توانا و خوشقریحه، رهسپار مشهد گردید و پس از تحصیلات حوزوی در مشهد به خدمت آموزش و پرورش (معلمی) درآمد و در سال 1373 بازنشسته شد.
طبع سرشار اين شاعر نستوه و پارسا همواره در حال آفرينش بود، شعرهاي دلنشين و زيباي وي در كتابي با عنوان «افسانه ي ناتمام» گرد آمده و استعداد و شايستگي او را در مقوله ي شعر نمايان مي سازد.
ایشان در غزل به حافظ و صائب تبریزی و در قصیده به مسعود سعد سلمان نظر داشت و خود در سرودن غزل شاعری متبّحر بود. صاحبکار، شاعری خوش ذوق و آشنا به اسلوبها و قالبهای کلاسیک شعر فارسی بود و عمدهی همّتِ خود را صرف بسط و گسترش شعر دینی و متعهّد کرد.
او مسئولیّتهای مختلفی از جمله ریاست شورای سیاستگزاری شعر خراسان، ریاست شورای شعر ارشاد، مشاور ادبی مدیر کلّ ارشاد خراسان را بر عهده داشته است.
صاحبکار علاوه بر سرودن شعر در کارهای پژوهشی و تحقیقی نیز همّت وافری داشت و از جمله کارهای وی میتوان به تصحیح تذکرهی عرفات العاشقین و عرصات العارفین تقی الدّین اوحدی و نیز تصحیح دیوان مشفقی بخارایی در پژوهشگاه عاشورا اشاره کرد. از جمله دیگر آثار چاپ شده ایشان میتوان به تصحیح دیوان حزین لاهیجی و گردآوری بهترین مراثی با عنوان شفق خونین و سیری در تاریخ مرثیه عاشورایی اشاره کرد.
از آثار استاد صاحبکارمی توان به گزیدهی ادبیات معاصر: مجموعه شعر/ سیری در مرثیهی عاشورایی/ ستایشگران خورشید/ ستایش نور/ دیوان محمدعلی حزین لاهیجی/ حریم سبز عشق/ افسانهی ناتمام/ از كعبه تا محراب اشاره کرد.
ذبیح اللّه صاحبکار در اسفند ماه 1381 شمسی وفات یافت در کنار نگاهبان بزرگ شعر پارسی، حکیم ابوالقاسم فردوسی آرام گرفت.
زنده یاد ذبیح الله صاحبکار ریاست گروه ادبیّات و هنر مرکز آفرینشهای هنری و شورای شعرانجمن ادبی موسسه آفرینش های هنری آستان قدس رضوی را نیز بر عهده داشت.