۲۷ آذر ۱۴۰۳ ۱۶ جمادی الثانی ۱۴۴۶ - ۱۰ : ۱۲
عقیق:سوره ذاریات پنجاه و یکمین سوره قرآن است و در جزء بیست ششم و بیست هفتم آن قرار دارد.
ذاریات جمع ذاریه به معنای باد و موضوع اصلی سوره ذاریات قیامت است.
در این سوره همچنین به توحید و نشانههای خدا در آفرینش، مهمانی فرشتگان در خانه ابراهیم (ع) و مأموریتشان برای عذاب قوم لوط، داستان حضرت موسى (ع) و سرگذشت قوم عاد، قوم ثمود و قوم نوح پرداخته شده است.
آیه ۵۶ از آیات مشهور سوره ذاریات است و عبادت خداوند را هدف از آفرینش جنیان و انسان معرفی میکند.
پیامبر (ص) در تفسیر مجمع البیان درباره فضیلت سوره ذاریات فرموند: اگر کسی سوره ذاریات را قرائت کند به ازای هر بادی که میوزد، ده پاداش به او داده میشود.
شیخ صدوق هم به نقل از امام صادق (ع) نوشته است؛ هر کس سوره ذاریات را در روز یا شب تلاوت کند، خداوند زندگیاش را اصلاح میکند و به او روزی گسترده میدهد و قبر او را با چراغی تا روز قیامت روشن مىکند.
متن سوره ذاریات همراه با ترجمه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خدای بخشاینده مهربان
وَ الذَّارِیَاتِ ذَرْوًا ﴿١﴾
سوگند به بادهاى ذرهافشان (۱)
فَالْحَامِلَاتِ وِقْرًا ﴿٢﴾
و ابرهاى گرانبار (۲)
فَالْجَارِیَاتِ یُسْرًا ﴿٣﴾
و سبک سیران (۳)
فَالْمُقَسِّمَاتِ أَمْرًا ﴿٤﴾
و تقسیمکنندگان کارها (۴)
إِنَّمَا تُوعَدُونَ لَصَادِقٌ ﴿٥﴾
که آنچه وعده داده شدهاید راست است (۵)
وَ إِنَّ الدِّینَ لَوَاقِعٌ ﴿٦﴾
و روز پاداش واقعیت دارد (۶)
وَ السَّمَاءِ ذَاتِ الْحُبُکِ ﴿٧﴾
سوگند به آسمان مشبک (۷)
إِنَّکُمْ لَفِی قَوْلٍ مُّخْتَلِفٍ ﴿٨﴾
که شما درباره قرآن در سخنى گوناگونید (۸)
یُؤْفَکُ عَنْهُ مَنْ أُفِکَ ﴿٩﴾
بگوى تا هر که از آن برگشته، برگشته باشد (۹)
قُتِلَ الْخَرَّاصُونَ ﴿١٠﴾
مرگ بر دروغپردازان! (۱۰)
الَّذِینَ هُمْ فِی غَمْرَةٍ سَاهُونَ ﴿١١﴾
همانان که در ورطه نادانى بىخبرند (۱۱)
یَسْأَلُونَ أَیَّانَ یَوْمُ الدِّینِ ﴿١٢﴾
پرسند: روز پاداش کى است (۱۲)
یَوْمَ هُمْ عَلَى النَّارِ یُفْتَنُونَ ﴿١٣﴾
همان روز که آنان بر آتش، عقوبت و آزموده شوند (۱۳)
ذُوقُوا فِتْنَتَکُمْ هَـٰذَا الَّذِی کُنتُم بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ ﴿١٤﴾
عذاب موعود خود را بچشید این است همان بلایى که با شتاب خواستار آن بودید (۱۴)
إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَ عُیُونٍ ﴿١٥﴾
پرهیزگاران در باغها و چشمه سارانند (۱۵)
آخِذِینَ مَا آتَاهُمْ رَبُّهُمْ ۚ إِنَّهُمْ کَانُوا قَبْلَ ذَٰلِکَ مُحْسِنِینَ ﴿١٦﴾
آنچه را پروردگارشان عطا فرموده مىگیرند زیرا که آنها پیش از این نیکوکار بودند (۱۶)
کَانُوا قَلِیلًا مِّنَ اللَّیْلِ مَا یَهْجَعُونَ ﴿١٧﴾
و از شب اندکى را مىغنودند (۱۷)
وَ بِالْأَسْحَارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ ﴿١٨﴾
و در سحرگاهان از خدا طلب آمرزش مىکردند (۱۸)
وَ فِی أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِّلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ ﴿١٩﴾
و در اموالشان براى سائل و محروم حقى معین بود (۱۹)
وَ فِی الْأَرْضِ آیَاتٌ لِّلْمُوقِنِینَ ﴿٢٠﴾
و روى زمین براى اهل یقین نشانههایى متقاعدکننده است (۲۰)
وَ فِی أَنفُسِکُمْ ۚ أَفَلَا تُبْصِرُونَ ﴿٢١﴾
و در خود شما پس مگر نمىبینید؟ (۲۱)
وَ فِی السَّمَاءِ رِزْقُکُمْ وَ مَا تُوعَدُونَ ﴿٢٢﴾
و روزى شما و آنچه وعده داده شدهاید در آسمان است (۲۲)
فَوَ رَبِّ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِّثْلَ مَا أَنَّکُمْ تَنطِقُونَ ﴿٢٣﴾
پس سوگند به پروردگار آسمان و زمین که واقعا او حق است همان گونه که خود شما سخن مىگویید (۲۳)
هَلْ أَتَاکَ حَدِیثُ ضَیْفِ إِبْرَاهِیمَ الْمُکْرَمِینَ ﴿٢٤﴾
آیا خبر مهمانان ارجمند ابراهیم به تو رسید؟ (۲۴)
إِذْ دَخَلُوا عَلَیْهِ فَقَالُوا سَلَامًا ۖ قَالَ سَلَامٌ قَوْمٌ مُّنکَرُونَ ﴿٢٥﴾
چون بر او درآمدند پس سلام گفتند. گفت: سلام، مردمى ناشناسید (۲۵)
فَرَاغَ إِلَىٰ أَهْلِهِ فَجَاءَ بِعِجْلٍ سَمِینٍ ﴿٢٦﴾
پس آهسته به سوى زنش رفت و گوسالهاى فربه و بریان آورد (۲۶)
فَقَرَّبَهُ إِلَیْهِمْ قَالَ أَلَا تَأْکُلُونَ ﴿٢٧﴾
آن را به نزدیکشان برد و گفت: مگر نمىخورید؟ (۲۷)
فَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِیفَةً ۖ قَالُوا لَا تَخَفْ ۖ وَ بَشَّرُوهُ بِغُلَامٍ عَلِیمٍ ﴿٢٨﴾
و در دلش از آنان احساس ترسى کرد. گفتند: مترس و او را به پسرى دانا مژده دادند(۲۸)
فَأَقْبَلَتِ امْرَأَتُهُ فِی صَرَّةٍ فَصَکَّتْ وَجْهَهَا وَ قَالَتْ عَجُوزٌ عَقِیمٌ ﴿٢٩﴾
و زنش با فریادى از شگفتى سر رسید و بر چهره خود زد و گفت: زنى پیر نازا چگونه بزاید؟ (۲۹)
قَالُوا کَذَٰلِکِ قَالَ رَبُّکِ ۖ إِنَّهُ هُوَ الْحَکِیمُ الْعَلِیمُ ﴿٣٠﴾
گفتند: پروردگارت چنین فرموده است. او خود حکیم داناست(۳۰)
قَالَ فَمَا خَطْبُکُمْ أَیُّهَا الْمُرْسَلُونَ ﴿٣١﴾
ابراهیم گفت: اى فرستادگان، مأموریت شما چیست؟ (۳۱)
قَالُوا إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَىٰ قَوْمٍ مُّجْرِمِینَ ﴿٣٢﴾
گفتند: ما به سوى مردمى پلیدکار فرستاده شدهایم (۳۲)
لِنُرْسِلَ عَلَیْهِمْ حِجَارَةً مِّن طِینٍ ﴿٣٣﴾
تا سنگهایى از گِل رُس بر سر آنان فرو فرستیم (۳۳)
مُّسَوَّمَةً عِندَ رَبِّکَ لِلْمُسْرِفِینَ ﴿٣٤﴾
که نزد پروردگارت براى مسرفان نشانگذارى شده است (۳۴)
فَأَخْرَجْنَا مَن کَانَ فِیهَا مِنَ الْمُؤْمِنِینَ ﴿٣٥﴾
پس هر که از مؤمنان در آن شهرها بود بیرون بردیم (۳۵)
فَمَا وَجَدْنَا فِیهَا غَیْرَ بَیْتٍ مِّنَ الْمُسْلِمِینَ ﴿٣٦﴾
و لى در آنجا جز یک خانه از فرمانبران خدا بیشتر نیافتیم (۳۶)
وَ تَرَکْنَا فِیهَا آیَةً لِّلَّذِینَ یَخَافُونَ الْعَذَابَ الْأَلِیمَ ﴿٣٧﴾
و در آنجا براى آنها که از عذاب پر درد مىترسند، عبرتى به جاى گذاشتیم (۳۷)
وَ فِی مُوسَىٰ إِذْ أَرْسَلْنَاهُ إِلَىٰ فِرْعَوْنَ بِسُلْطَانٍ مُّبِینٍ ﴿٣٨﴾
و نیز در ماجراى موسى، چون او را با حجتى آشکار به سوى فرعون گسیل داشتیم (۳۸)
فَتَوَلَّىٰ بِرُکْنِهِ وَ قَالَ سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ ﴿٣٩﴾
پس فرعون با ارکان دولت خود روى برتافت و گفت: این شخص ساحر یا دیوانهاى است (۳۹)
فَأَخَذْنَاهُ وَ جُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِی الْیَمِّ وَ هُوَ مُلِیمٌ ﴿٤٠﴾
تا او و سپاهیانش را گرفتیم و آنان را در دریا افکندیم در حالى که او در آخرین لحظه نکوهشگر خود بود (۴۰)
وَ فِی عَادٍ إِذْ أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمُ الرِّیحَ الْعَقِیمَ ﴿٤١﴾
و در ماجراى عاد نیز چون بر سر آنها آن باد مُهلِک را فرستادیم (۴۱)
مَا تَذَرُ مِن شَیْءٍ أَتَتْ عَلَیْهِ إِلَّا جَعَلَتْهُ کَالرَّمِیمِ ﴿٤٢﴾
به هر چه مىوزید آن را چون خاکستر استخوان مرده مىگردانید (۴۲)
وَ فِی ثَمُودَ إِذْ قِیلَ لَهُمْ تَمَتَّعُوا حَتَّىٰ حِینٍ ﴿٤٣﴾
و در ماجراى ثمود نیز عبرتى بود آنگاه که به ایشان گفته شد: تا چندى برخوردار شوید (۴۳)
فَعَتَوْا عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ وَ هُمْ یَنظُرُونَ ﴿٤٤﴾
تا آنکه از فرمان پروردگار خود سر برتافتند و در حالى که آنها مىنگریستند آذرخش آنان را فرو گرفت (۴۴)
فَمَا اسْتَطَاعُوا مِن قِیَامٍ وَ مَا کَانُوا مُنتَصِرِینَ ﴿٤٥﴾
در نتیجه نه توانستند به پاى خیزند و نه طلب یارى کنند (۴۵)
وَ قَوْمَ نُوحٍ مِّن قَبْلُ ۖ إِنَّهُمْ کَانُوا قَوْمًا فَاسِقِینَ ﴿٤٦﴾
و قوم نوح نیز پیش از آن اقوام نامبرده همین گونه هلاک شدند زیرا آنها مردمى نافرمان بودند (۴۶)
وَ السَّمَاءَ بَنَیْنَاهَا بِأَیْدٍ وَ إِنَّا لَمُوسِعُونَ ﴿٤٧﴾
و آسمان را به قدرت خود برافراشتیم و بىگمان ما آسمان گستریم! (۴۷)
وَ الْأَرْضَ فَرَشْنَاهَا فَنِعْمَ الْمَاهِدُونَ ﴿٤٨﴾
و زمین را گسترانیدهایم و چه نیکو گسترندگانیم (۴۸)
وَ مِن کُلِّ شَیْءٍ خَلَقْنَا زَوْجَیْنِ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ ﴿٤٩﴾
و از هر چیزى دو گونه یعنى نر و ماده آفریدیم امید که شما عبرت گیرید (۴۹)
فَفِرُّوا إِلَى اللَّـهِ ۖ إِنِّی لَکُم مِّنْهُ نَذِیرٌ مُّبِینٌ ﴿٥٠﴾
پس به سوى خدا بگریزید، که من شما را از طرف او بیمدهندهاى آشکارم (۵۰)
وَ لَا تَجْعَلُوا مَعَ اللَّـهِ إِلَـٰهًا آخَرَ ۖ إِنِّی لَکُم مِّنْهُ نَذِیرٌ مُّبِینٌ ﴿٥١﴾
و با خدا معبودى دیگر قرار مدهید که من از جانب او هشداردهندهاى آشکارم (۵۱)
کَذَٰلِکَ مَا أَتَى الَّذِینَ مِن قَبْلِهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا قَالُوا سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ ﴿٥٢﴾
بدین سان بر کسانى که پیش از آنها بودند هیچ پیامبرى نیامد جز اینکه گفتند: ساحر یا دیوانهاى است (۵۲)
أَتَوَاصَوْا بِهِ ۚ بَلْ هُمْ قَوْمٌ طَاغُونَ ﴿٥٣﴾
آیا همدیگر را به این سخن سفارش کرده بودند؟ نه! بلکه آنان مردمى سرکش بودند (۵۳)
فَتَوَلَّ عَنْهُمْ فَمَا أَنتَ بِمَلُومٍ ﴿٥٤﴾
پس از آنان روى بگردان، که تو در خور نکوهش نیستى (۵۴)
وَ ذَکِّرْ فَإِنَّ الذِّکْرَىٰ تَنفَعُ الْمُؤْمِنِینَ ﴿٥٥﴾
و پند ده که مؤمنان را پند سود بخشد (۵۵)
وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ ﴿٥٦﴾
و جن و انس را نیافریدم جز براى آنکه مرا بپرستند (۵۶)
مَا أُرِیدُ مِنْهُم مِّن رِّزْقٍ وَ مَا أُرِیدُ أَن یُطْعِمُونِ ﴿٥٧﴾
از آنان هیچ روزیى نمىخواهم و نمىخواهم که مرا خوراک دهند (۵۷)
إِنَّ اللَّـهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِینُ ﴿٥٨﴾
خداست که خود روزى بخش نیرومند استوار است (۵۸)
فَإِنَّ لِلَّذِینَ ظَلَمُوا ذَنُوبًا مِّثْلَ ذَنُوبِ أَصْحَابِهِمْ فَلَا یَسْتَعْجِلُونِ ﴿٥٩﴾
پس براى کسانى که ستم کردند بهرهاى است از عذاب همانند بهره عذاب یاران قبلى شان پس بگو: در خواستن عذاب از من شتابزدگى نکنند (۵۹)
فَوَیْلٌ لِّلَّذِینَ کَفَرُوا مِن یَوْمِهِمُ الَّذِی یُوعَدُونَ ﴿٦٠﴾
پس واى بر کسانى که کافر شدهاند از آن روزى که وعده یافتهاند (۶۰)