۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۴۸ : ۱۲
عقیق:امیرمحسن شیخان:به منبرهای جاندار و ماهرانهاش معروف بود. معروف بود که دوتا ندارد؛ حتى تا همین اواخر که پیرمردی 90 ساله شده بود اما مهارت در منبر، همه مناقب او نیست. سخنانش خطابههای پرشور و بیمحتوا نبود؛ در آن روزگار، مسأله زن، جوان، کودک و مسائل روانشناسى را وارد منبر کرد؛ آن هم نه به شکل خطابههاى خشک، بلکه با همان قالبى که منبر مىطلبد. سیاستش را هم همه دیدند؛ پانزده خردادش را و امامدوستیاش را. به گفته رهبر معظم انقلاب «یگانه اصحاب تبلیغ» است. 27 آذر سالروز درگذشت اوست؛ آیتالله محمدتقی فلسفی.
در همین راستا گفتگویی را با «امیرعلی حسنلو» مدرّس حوزه و مدیر گروه تاریخ و سیره مرکز مطالعات وپاسخگویی به شبهات حوزههای علمیه ترتیب دادیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
* لطفاً در ابتدا از ویژگیهای خانوادگی و شخصیتی مرحوم آیتالله فلسفی بگویید.
محیط خانواده و به طور کلی محیط تربیت در شکلگیری شخصیت افراد و کارایی او به یقین تأثیر فراوان دارد؛ آقای فلسفی این امتیاز را داشت و از این ویژگی برخوردار بود که در خانواده مذهبی و ممتاز تربیت یافته بود. پدر و مادر، غذای حلال، معلم، مدرسه، دوستان، همنشینان و محیط آموزشی پیوسته نقش تعیین کنندهای در شکلدهی شخصیت انسان دارد؛ بنابراین باید خانوادهها و متصدیان امر فرهنگ، در انتخاب مربیان جامعه دقت و وسواس بسیاری به خرج دهند؛ وسواس در همهجا مذموم است به جز در چند جا که اولین آن، مسأله دایه، تربیت کننده نوزاد و کسی که به او شیر میدهد و دوم مربی، معلم و استاد است. این شرایط در مرحوم آقای فلسفی مثبت بود. او در جامعه و فرهنگ زمان خود بزرگترین تأثیرات را داشت و به جرأت میتوان گفت که منبرهای ایشان در پیروزی انقلاب اسلامی و بالا بردن آگاهیهای مذهبی، دینی و سیاسی و همراهی با امام خمینی، نقش تربیتی تعیینکننده داشت. اهمیت این موضوعات به حدّی است که در این فرصت اندک نمیتوان درباره آنها سخن گفت بلکه باید اینگونه مسائل به صورت علمی مورد بررسی و تحقیق قرار گیرد و نتیجه آن، ارائه محصولاتی مفید به جامعه باشد.
* مختصری هم از پدر و مادر آقای فلسفی و سیره رفتاری آنان بگویید.
پدر آقای فلسفی، آیتالله شیخ محمدرضا تنکابنی مجتهد و مدرس حوزه بود که سالها در حوزه تهران تدریس میکرد و محل مراجعه مردم با روابط اجتماعی قوی و تأثیرگذار بود؛ او از جمله شاگردان آیتالله آخوند ملاعلی همدانی بود. آخوند مرد بزرگی بود که در میان علما از نوادر به شمار میرفت.
مادر آقای فلسفی، زنی پاکدامن، عفیف، بسیار متدین، عطوف و مهربان بود. در دوره کشف حجاب، هرگز از خانهاش خارج نشد؛ وی برای تربیت فرزندانش تلاش بسیاری کرد و از کودکی به تربیت فرزندان خود اهتمام داشت. عشق و علاقه زیاد مادر به حضرت امام حسین علیهالسلام سبب شده بود آرزو کند فرزندش سخنران شود و با بیان جذّاب، حماسه حسینی را در جانها زنده کند، اما پدر علاقهمند بود این شوق همراه تکمیل تحصیلات باشد؛ لذا برای آسیب ندیدن تحصیلات توافق شد که محمدتقی از شنبه تا غروب چهارشنبه مباحثه و مطالعه کرده و تنها پنجشنبهها و جمعهها به منبر و خطابه بپردازد؛ پدرش شرط کرد که محمدتقی در وسط هفته نباید منبر برود و هر شب باید در حضور پدر مطالعه کند که چنین هم بود؛ بنابراین عشق به منبر و علاقهمندی به سخنرانی در وجود آقای فلسفی را مادر با شیر به او داده بود.
آقای فلسفی به جهت راهنماییهای پدر، از اساتید بزرگ و صاحب نفس درس آموخت. محمدتقی از محضر اساتیدی چند از جمله: میرزا مهدی آشتیانی و سیدکاظم عصار و... درس آموخته و معقولات را همراه علوم نقلی فراگرفته بود؛ در ابتدای تحصیل مُلبّس به لباس مقدس روحانیت به دست پدرش شد.
عشق به منبر
آقای فلسفی برای فراگیری و تحویل اولین منبر به نزد خطیب ماهر به نام شیخ علیاکبر عزمی رفت، از او درخواست کرد متن منبرش را برایش بنویسد، او پذیرفت و مبلغی هم گرفت. متن آقای عزمی را چندبار خواند و حفظ کرد و برای اولین بار در مسجد فیلسوف، که پدرش در آنجا امام جماعت بود؛ با عشق خاص پس از نماز عشاء بر بالای منبر رفت. سن او 15 سال بود، در مقابل حیرت مردم بالای منبر رفت و مطالبی را که حفظ کرده بود، اینگونه شروع کرد: بسم الله الرحمن الرحیم...
بی مهر علی به مقصد دل نرسی تا تخم نیفشنی به حاصل نرسی
بی دوستی علی و اولاد علی هرگز به خدا قسم، به منزل نرسی
در این هنگام آقای شیخ محمد شمیرانی که از دوستان پدرش بود و در بین مردم حضور داشت با صدای تشویق و «آفرین!» گفت: این تشویق تأثیر خود را گذاشت و او بدون شتاب، اشتباه و با اعتماد کامل ادامه منبر را بیان کرد و مورد تشویق عموم مردم قرار گرفت؛ طوری که بعضی مردم از پدرش خواستند اجازه دهد همین مطالب را در خانه و برای مؤمنین دیگر بازگو کند.
* پس شهرت منبرهای آقای فلسفی از همان آغاز فعالیتهای او بوده است.
بله همینطور است؛ هر چند منبرش از همان آغاز جالب توجه بود اما او خود را نگه داشت و مغرور نشد و به همین دلیل در اوایل، وقتی از او برای یک دهه دعوت میشد، قبول نمیکرد چون شمار منبرهایش اندازه یک دهه نبود. مادرش در جلسات سخنرانی فرزندش حاضر میشد و با این کار او را تشویق میکرد. آیتالله تنکابنی نیز در بسیاری از منبرهای محمدتقی شرکت و وی را تشویق میکرد و با این حال مراقب بود که منبر و خطابه، مانع پیشرفت تحصیلی او نشود.
آقای فلسفی همراه با تحصیل به منابر پر شور و حماسی خود ادامه داد و در این راستا به آسیبشناسی نیز پرداخت؛ لذا به سرعت با ارائه منابر زیبا با بیان هنرمندانه در سطح کشور، نفوذ و شهرت بیمانند و خاصی یافت به نحوی که سخنرانیهایش چون توجه عموم را در پی داشت از رادیو پخش میشد. این امر نیز با اقبال عمومی همراه بود و از جایگاه فرهنگی ممتاز و نفوذ کلمه وسیع برخوردار شد تا جایی که به شهرهای مختلف در ایام ماه رمضان و محرم دعوت شد و با استقبال کمنظیر مواجه شد.
آقای فلسفی از تریبونی که در اختیارش قرار گرفته بود به بهترین وجه حفاظت کرد و جایگاه آن را به خوبی شناخت، او از این طریق از دیانت جامعه نیز حراست کرد و هرجا دید عقاید مردم در معرض آسیب و خطر قرار دارد، از این تریبون به بهترین وجه استفاده کرد؛ از جمله در مقابل تودهایها و حتی در انتقاد از رژیم که در مسأله کشف حجاب به گوهرشاد حمله کردند، دِین خود را به مردم و باورهای دینی ادا کرد؛ منبری باید اینگونه از دیانت و مرزهای عقیده و ایمان حراست کند.
با تودهایهایی که برای دولت نیز مشکلآفرین بودند درافتاد و عقاید آنها را مورد نقد علمی و منطقی قرار داد، دولت آن زمان هم که تأثیر گسترده خطابههای او را میدانست. از آغاز ماه رمضان سال 1327 شمسی، مباحث ایشان را به طور مستقیم از رادیو پخش میکرد. این سخنرانیها تا پایان رمضان آن سال ادامه یافت. بعد از پخش این مطالب؛ آقای فلسفی هر روز با نامههای تهدیدآمیز تودهایها مواجه شد که به او حمله و تهدیدش میکردند اما او با بیاعتنایی نقدِ تند و علمی خود را علیه آنان ادامه داد.
هواداران حزب توده تصمیم گرفتند که مجالس سخنرانی آقای فلسفی را به آشوب بکشند و به ایشان آسیب بزنند که با حمایت مردم و تدبیر ایشان و به سبب محبوبیت معنوی که در بین جوانان پیدا کرده بود با حضور به موقع جوانان مسلمان و علاقهمند که ورزشکار نیز بودند، نقشه آنان نقش بر آب شد.
مبارزه با اندیشههای فرقه بهائیت، از خدمات بزرگ آیتالله فلسفی بود
یکی از خدمات بزرگ آقای فلسفی که در این منصب معنوی و از این تریبون اسلام انجام داد که برای همیشه هم قابل تحسین خواهد بود، "مبارزه با افکار و اندیشههای فرقه ضاله بهائیت" بود که در آن دوران همهجا نفوذ یافته بودند و به طور آشکار به تبلیغ و فساد وسیع دست میزدند. دامنه نفوذ وسیعشان از دربار و مراکز سیاسی تا مراکز فرهنگی در سراسر ایران رسیده بود؛ بهائیان ظلم و تعدّی به حقوق مردم را کار اصلی خود قرار داده بودند و زمینها و مراکز تولیدی و اقتصادی را تصرف میکردند؛ لذا مردم از شهرهای مختلف به آیتالله بروجردی نامه مینوشتند و از اعمال بهائیان شکایت میکردند. این امر سبب ناراحتی مرجع عظیمالشأن شد طوری که نامهای به آقای فلسفی نوشت تا او شاه را ملاقات کند و اعتراض مرجع بزرگ را به او برساند، اما آقای فلسفی مصلحت را در آن دانست که این قضیه را در سخنرانیهای مسجد شاه که به طور مستقیم از رادیو پخش میشد مطرح کند.
با تأیید آیتالله بروجردی، این کار انجام شد و موجی بزرگ در سراسر کشور بر ضد بهائیت پدید آمد. آقای فلسفی در خاطرات خود تصریح کرد که هدفش آشکار کردن گمراهی بهائیهاست و نباید هیچ مسلمانی خودسرانه دست به قتل و خونریزی بزند. در ادامه میگوید: «روزی در نیمه ماه رمضان از طرف سرتیپ تیمور بختیار و سرلشگر علوی مقدم به من هشدار دادند که أعلی حضرت امر فرمودند که به شما ابلاغ کنیم از ضدیت و سخنرانی علیه بهائیت دست بردارید.»
هیجان و احساسات مذهبی مردم در تمام کشور بر ضد بهائیان تحریک شد به طوری که شاه را واداشت تا دستور تعطیلی حظیرةالقدس (ساختمان مرکز اداری بهائیان) را صادر کند. البته در عمل، حظیرةالقدس به طور کامل تخریب نشد و تنها گنبد آن را تخریب کردند. در نهایت آیتالله فلسفی میگوید: «نتیجه مقاومت من تا پایان رمضان سال 34 راجع به بهائیها این شد که شاه از من خشمگین شود لذا نه تنها ملاقاتم با شاه جهت ابلاغ پیامهای آیتالله بروجردی قطع شد؛ بلکه از سوی امام جمعه تهران دیگر برای سخنرانی دعوت نشدم و پخش سخنرانیهایم از رادیو ممنوع شد.»
نفس گرم منبرهای مرحوم فلسفی شور انقلابیون را بر میانگیخت
آقای فلسفی پس از رحلت آیتالله بروجردی از این تریبون با مبارزات امام علیه رژیم پهلوی همراهی کرد و در هر موضوعی که مورد اعتراض امام بود، او نیز اعتراض میکرد و دنبالِ سخن امام را گرفت و از حبس و زندان و تهدید نهراسید، از جمله در جریان مخالفت با قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی و حمله به مدرسه فیضیه و جریانهای دیگر که در نهایت منجر به پیروزی انقلاب اسلامی شد. نفس گرم این منبری واقعی، شور و هیجان وصفناپذیر در صفوف انقلابیون انداخت.
مرحوم فلسفی سبک و مکتب نوینی از منبرداری را تأسیس کرد
این مرد بزرگ در کنار منابر معنوی و سیاسی که در تکامل فرهنگ اسلامی آثار ماندگار تاریخی بر جای گذاشت، سبک و مکتب نوینی از منبرداری را در تاریخ معاصر تأسیس کرد. او تألیفات مفیدی در موضوعات مختلف بر اساس همان شیوه و سبک منبری خود بجای گذاشت که از جمله آنها میتوان به آثار زیر اشاره کرد:
1-کودک از نظر وراثت و تربیت
2-جوان از نظر عقل و احساس
3-آیةالکرسی؛ پیام آسمانی توحید
4-بزرگسال و جوان از نظر افکار و تمایلات
5-اخلاق از نظر همزیستی و ارزشهای انسانی
6ـ معاد از نظر روح و جسم، سه جلد
7- سخن و سخنوری از نظر بیان و فن خطابه، یک جلد
8- شرح و تفسیر دعای مکارم الاخلاق (صحیفه سجادیه)، سه جلد.
* اگر بخواهید به صورت تیتروار عواملی که موجب اثرگذاری منبرهای مرحوم آیتالله فلسفی شد، بیان کنید، به چه مواردی اشاره میکنید؟
1- سطح بالای معلومات و اهل مطالعه بودن
2- دردشناسی و راه درمان. آگاهی از نیازمندیهای جامعه، شناخت فرهنگ جامعه، شناخت مشکلات اخلاقی و سیاسی جامعه
3- ساده و همه فهم بودن منابر ایشان
4-ارتباط عمیق مردمی و همزیستی با مردم
5-اخلاص در انجام وظیفه
6- اهمیت دادن و احترام به مخاطب
7- شناخت و آشنایی با ابزار وروشهای برقراری ارتباط با مردم
8- بیان مطالب پیچیده و علمی به صورت ساده
9- ارائه منبرها و سخنرانیهای حماسی شورانگیز
* ایشان در منبرهای خود از چه مهارتهایی استفاده میکردند که امروز منبریهای جامعه بتوانند از آنها جهت اثرگذاری بیشتر استفاده کنند؟
به یقین ایشان دارای مهارتهای مختلفی در منبرداری بود که به صورت مختصر به مواردی اشاره میکنم؛
2-مخاطبشناسی
3-دوری از قشرگرایی و سطحینگری در ارائه مطالب
4- سخت نبودن بیان (تبیین روشن و شفاف از معارف)
5- هنرمندی در منبرداری و استفاده از هنرهای مختلف (آیات قرآن، شعر و حکمتهای تاریخی)
6- الهام از قرآن و سیره اهلبیت(ع) در ارائه مطالب
7- زمانشناسی و موقعیتشناسی. منبرهای ایشان بر اساس اقتضای زمان، مکان و شرایط (مثلاً در مجالس ترحیم به حسب اقتضای حال، سخن میگفت و در حضور علما به اقتضای شرایط و فضای مجلس)
8- پرهیز از تملق، و بیان حقایق
9- مختصر و مفید بودن منابر ایشان و پرهیز از اطالهگویی
یکی از آسیبهای جدی مجالس فعلی که مردم را از دین زده میکند طولانی کردن مجالس مرثیه، عزاداری و دعاخوانی است؛ یا مثلاً برخی نماز جماعت را به حدّی طولانی میکنند که مردم از شرکت در نماز رنجیده میشوند به ویژه جوانان، در حالیکه امیر مومنان (علیهالسلام) به کارگزار و فرماندارش چنین نوشت که نماز جماعت را طول ندهید و در امر دین فتنه نکنید و حال ضعیفترین افراد را درنظر بگیرید که این سیره رسول خدا (ص) است.
10 – مستند و مستدل سخن گفتن: او بدون استثناء در سخنرانیها و در بیان آیات و روایات و حکایات تاریخی به استناد سخن میگفت و به خرافات و مطالب سست نمیپرداخت؛ او میدانست که نباید با مجعولات و خرافات با عقول و عقاید مردم بازی کند؛ چراکه میدانست چیزی که با خرافات و جعلیات به ذهن مردم وارد شود با خرافات خارج خواهد شد، بنابراین بر خود لازم کرده بود که آموزههای دین را براساس و بر محور خِرد و عقل به مردم بیاموزد.
11- ویژگی دیگر منبرهای ایشان که رهبری فرمود حق زیادی به اهالی منبر دارد؛ این است که در منبرداری، دارای سبک و مکتب بود، چنانکه در هنر ما سبکهای مختلفی مثل مکتب بهزاد و مکتب ... وجود دارد. در منبرداری نیز مرحوم فلسفی دارای سبک و مکتب بود.
12-پرهیز از بیهودهگویی. امروز برخی از مجالس بیش از 2 ساعت زمان میبرد اما مخاطب هیچ مطلب قابل توجه از این مجالس دریافت نمیکند. منابر ایشان پر فایده بود و آموزنده و اثربخش بود.
14- داشتن مطالعه و تکلیف محوری. یکی از نشانههای احترام به مخاطب؛ آمادگی منبری با مطالعه در منبر است که ایشان داشت. برخلاف برخی منبریها که منبر یکی از مشاغل آنها برای کسب درآمد است.
منبع:تسنیم