۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۰۷ : ۱۳
با هدف بررسی فعالیت ها و اقدامات مجمع اساتید حوزه علمیه استان تهران، گفتگویی را با حجت الاسلام حسین نیکوئی، دبیر مجمع اساتید حوزه علمیه تهران، انجام دادیم که در ادامه می خوانید:
* به عنوان سوال نخست؛ مختصری از سوابق تحصیلی، دوران طلبگی و فعالیت های علمی و اجرائی خود را بیان کنید.
شاید بهتر باشد از دوران نوجوانی ام مطالبی را بیان کنم؛ بنده در اویل پیروزی انقلاب ۱۰ سال سن داشتم و بعد از آن با جذب به نهادهایی مثل حزب جمهوری و مسجد محل و با توجه به سابقه دینی و انقلابی خانواده، خودم را فردی از نسل انقلاب می دانستم و برای خود وظیفه ای در قبال انقلاب احساس می کردیم و زمانی که رسیدیم به سنی که باید وظیفه شناسی بکنیم جنگ شد و بسیاری از جوانان کشور از تحصیل در برترین رشته های دانشگاه و انصراف از مهاجرت به خارج از کشور گذشتند و به جنگ با بعثی ها رفتند تا امنیت کشور را حفظ کنند و مسلماً بنده هم زمانی که در مقطع اول دبیرستان بودم از آن فضا جدا شدم و به فرمان حضرت امام خمینی(ره) برای انجام وظیفه به جبهه رفتم. حضور در این فضای معنوی تجربیات بسیار خوبی را در اختیار ما گذاشت، افرادی را به چشم خود دیدم که چگونه همه هستی خود را فدای انقلاب اسلامی کردند و افرادی که به آرمان های امام معرفت و شناخت پیدا کردند و این معرفت ها را نیز به ما منتقل کردند. بعد از دفاع مقدس نیز بهترین مسیری را که برای زندگی و آینده ام تشخیص دادم گام نهادن در مسیر طلبگی بود و الان هم اگر به همان زمان ورود به حوزه برگردم مجددا همین مسیر طلبگی را با افتخار و یقین قلبی انتخاب می کنم.
بنده حدود ۲۰ سال در شهر محلات استاد حوزه بودم و در سال های اخیر به درخواست دوستان به حوزه تهران آمده و به عنوان استاد در مدرسه جامعه علمیه امیرالمؤمنین(ع) مشغول خدمت شدم و سپس با پیشنهاد یکی از دوستان مسئولیت امامت جماعت مسجد خداداد را قبول کردم و به واسطه همین امر، فعالیت های حوزوی بنده هم به مدرسه علمیه باقرالعلوم(ع) که از موقوفات وابسته به مسجد است، منتقل شد و در این مدرسه به عنوان استاد و معاون آموزش مشغول خدمت شدم.
* لطفاً درباره نحوه شکل گیری، شرایط و اهداف مجمع اساتید توضیح دهید.
سال گذشته شورای حوزه علمیه استان تهران مصوب کرد که در جلسات شورای معین حوزه استان یک نماینده از جامعه اساتید حوزوی حضور داشته باشد و برای همین امر به مدارس اعلام کردند تا هر مدرسه با توجه به شرایطی که دارد یک الی سه استاد را برای تشکیل اولیه مجمع به این شورا معرفی کنند. بعد از معرفی اساتید توسط مدارس علمیه، اولین جلسه مجمع با حضور صد نفر از اساتید برگزار شد و بنا شد، شورای مرکزی ۱۲ نفره برای پیگیری امور تشکیل شود و بنده هم برای حضور در این شورا کاندیدا شدم و بعد از انتخاب این ۱۲ نفر که ۹ نفر اصلی و ۳ نفر علی البدل بودند، می بایست یک نفر به عنوان دبیرمجمع و نماینده اساتید در شورای معین حوزه علمیه استان تهران که دارای حق رای و نظر می باشد، انتخاب شود که با اعتماد اساتید بزرگوار و اعضای شورای مرکزی، بنده به عنوان دبیر و نماینده مجمع اساتید انتخاب شدم و هم اکنون بیش از یکسال است که در این راستا مشغول خدمت و پیگیری امور مربوط به دغدغه ها و خواسته های اساتید می باشم.
هدف اصلی مسئولین حوزه علمیه تهران این بود که شورایی از اساتید تشکیل شود تا در زمینه تصمیم سازی های شورای حوزه، نظراتی هم از جامعه اساتید هم گرفته شود، از این رو هدف اصلی از تشکیل مجمع اساتید با نگاه تصمیم سازی بود و جامعه اساتید اگر طرح یا برنامه ای را در راستای ارتقای کمی و کیفی حوزه ها دارند و یا مسئله ای را معضل حوزه می دانند با ارائه راهکاری در چارچوب تصمیم سازی برای رفع این موانع کمک کنند و نظرات خود را برای پیگیری امور در شورای معین حوزه علمیه تهران مطرح کنند و چنانچه در این شورا مورد تایید قرار گرفت برای پیگیری نهایی به شورای حوزه علمیه تهران ارجاع شود.
* در مدت تشکیل این مجمع چه اقدامات و تحولاتی شکل گرفته است؟ ضمن بیان گزارشی کوتاه از فعالیت های صورت گرفته چنانچه موانعی در مسیر انجام وظایف مجمع اساتید وجود دارد به طور شفاف بیان کنید.
در مدت تشکیل مجمع، تاکنون ۱۲ نشست برگزار شده است و در حال حاضر هم جلسات شورای اساتید به طور منظم و ماهانه برگزار می شود و طبیعی بود که برای شروع کار ابتدا به مسائل و مشکلات جامعه اساتید پرداخته شود، زیرا اساتید رکن علمی حوزه ها هستند و بنده در اجلاسیه اخیر اساتید که با حضور آیت الله حسینی بوشهری برگزار شد، تاکید کردم که اگر امروز بزرگان ما می گویند که باید یک انقلاب علمی در حوزه ایجاد بشود، آن انقلاب علمی را به غیر از اساتید حوزه کسی نمی تواند رقم بزند زیرا بحث علمی حوزه بر عهده اساتید است.
یکی از مشکلات اصلی جامعه اساتید حوزوی مسئله معیشت و امنیت شغلی است و بسیاری از اساتید مبرز حوزه به دلیل عدم تامین مسائل مالی از جانب حوزه، جذب موسسات علمی و مراکز دانشگاهی می شوند و این مسئله به مرور زمان موجب افت کیفی در سطح علمی حوزه های علمیه خواهد شد.
امنیت شغلی از مهمترین دغدغه های اساتید است. اگر استادی امسال در مدرسه ای مشغول تدریس است و برای سال آینده عذر او را از محل تدریسش بخواهند این استاد برای سال آینده باید در کدام مدرسه مشغول به تدریس شود؟ یا استادی که در مدرسه ای مشغول خدمت است، چنانچه در میانه سال تحصیلی مشکلی برای او پیش آمد، مثلا بیمار شد یا یکی از اعضای خانواده اش گرفتار بیماری شد و نتوانست مدتی را برای تدریس حاضر شود، مسئله معیشت، امنیت شغلی و مشکلاتی که برای خانواده او پیش آمده، چه می شود؟
مسئله بعدی جایگاه علمی است. الان جایگاه علمی اساتید چگونه تعریف می شود؟ چرا در مدارس برای تعریف رتبه و جایگاه علمی اساتید، هیئت علمی تشکیل نمی دهیم؟ البته تا عنوان هیئت علمی گفته می شود، برخی موضع می گیرند که اگر افراد را هیئت علمی کنیم، باید حقوق ثابت هم به ایشان بدهیم! در حالی که ما اصلا منظور و هدف مان از طرح مسئله هیئت علمی، حقوق نیست و بارها تاکید کرده ایم که اجازه بدهید این هیئت های علمی تشکیل شود بدون حقوق! تا حداقل جایگاه واقعی و رتبه علمی اساتید حوزه مشخص شود. بنده و دیگر اعضای مجمع معتقدیم چنانچه این اتفاق افتاد، سایر مشکلات حوزه نیز به مرور قابل حل خواهد بود.
بارها در جلسات شورای معین گفته ام که اگر اساتید به بنده بگویند در مدت یکسالی که در این شورا مشغول فعالیت هستی چه طرح ها و برنامه هایی را برای پیگیری دغدغه های جامعه اساتید داشته ای و به سرانجام رسانده ای را تشریح کن، بنده به صراحت می گویم هیچ! زیرا همه طرح ها و پیشنهاداتی که از طرف مجمع اساتید به شورای معین ارسال می شد یا اجازه بررسی آن ها را نمی دادند و یا اگر هم مطرح می شد با گفتن عبارت «این مشکلات قابل حل نیستند» آن را از دستور کار خارج می کردند و به بحث دیگری می پرداختند و با این اقدام همه پیگیری های ما با بن بست مواجه می شد.
بحث برگزاری دوره آموزش های ارتقائی از دیگر مسائلی بود که پیگیری کردیم و حرف ما هم این است که حوزه علمیه باید برای اساتید، آموزش های ارتقاء رتبه بگذارد و سپس اقدام به اخذ آزمون نماید. مثلاً استادی که الان در سطح یک تدریس می کند چه دوره های آموزشی مهارت استادی برای او برگزار شده تا بتواند در آزمون ارتقای و کسب مدارج بالاتر مثلا سطح دو و سه شرکت نماید؟ تعداد این دوره ها اگر هم بوده بسیار بسیار محدود بوده و نسبت به جامعه آماری اساتید حوزه تهران می توان گفت هیچ آموزش مدون و برنامه ریزی شده ای برای این منظور وجود ندارد!
* با توجه به مطالبی که بیان کردید یعنی در این مدت حتی یک طرحی که بتواند بخشی از مشکلات یا دغدغه های اساتید تهران را برطرف کند، به تصویب نرسیده است؟!
ما در حوزه های علمیه جوانان متعهد، انقلابی، بانشاط و صاحب فکر و اندیشه بسیار داریم، اما چرا از آن ها استفاده نمی شود؟ چرا فضلای جوان امکان ورود به شوراهای مهم حوزوی را ندارند؟ شاید در جواب بگویند شورای معین را برای همین منظور تشکیل داده ایم، اما این شورا مگر چقدر اختیارات دارد؟ ما الان می بینیم که نماینده اساتید مدارس علمیه استان تهران با وجود حق رای در شورای معین، علیرغم همه پیگیری ها، اما توجهی به درخواست هایش نمی شود! چه برسد به این که این درخواست ها برای رسیدگی نهایی و اجرا به شورای استانی برود!
در حال حاضر بسیاری از اساتید حوزه تهران منتظرند تا به این درخواست ها رسیدگی شود تا بلکه بخشی از گرفتاری های موجود رفع شود تا بتوانند با کمترین امکانات، کار علمی قوی و ماندگار بکنند و الا اگر این حداقل ها نیز تامین نشود، استاد حوزه ناچار است یا در اسنپ کار کند و یا از سایر امور مسئله معیشتش را حل کند و در این حالت دیگر فرصتی برای کار و فعالیت علمی باقی نمی ماند.
شاید برخی دوباره عنوان کنند که علمای سلف و اساتید قدیم با وجود همه این مشکلات، کارهای علمی خوب و ماندگاری داشته اند، اما باید به این نکته مهم توجه داشت که سطح زندگی و شرایط اجتماعی و فرهنگی در آن زمان ها چطور بود؟ در حوزه قدیم سطح توقعات مردم از یک استاد حوزه که فقط با شاگردان خود و به صورت محدود با برخی مردم در ارتباط بودند، چگونه بود؟ و الان سطح توقعات مردم از یک استاد حوزوی که هم باید به تربیت علمی شاگردان خود بپردازد و هم پاسخگوی اجتماع و مردمی باشد که در حکومت دینی و نظام اسلامی زندگی می کنند و به مراتب رسالت یک استاد حوزه در حال حاضر بسیار بسیار سنگین تر و گسترده تر از شرایطی است که در حوزه قدیم بود.
در حوزه قدیم استاد می دانست که طرف مقابل او یک حکومت طاغوت و ظالم است و در قبال خدمات علمی و اجتماعی خود به مردم هیچ توقعی نداشت و میدان را میدان مبارزه می دید و با همه کاستی ها و مشکلات موجود می ساخت، ضمن این که شرایط و گستره فعالیت او هم بسیار محدود بود و شرایط اقتصادی تقریبا برای همه آحاد مردم و روحانیت یکسان بود و حوزه تشکیلات منسجم و قدرتمندی مثل الان نداشت و استاد حوزه هم با تعدادی از شاگردان و با توجه به شرایط خودشان به درس و بحث می پرداختند اما امروز آیا اینگونه است؟ امروز حوزه های علمیه دارای تشکیلات هستند و اگر می خواهیم به روش حوزه قدیم پیش برویم پس چه لزومی به این تشکیلات است؟ چه نیازی به شورای عالی و تولیت ها و مدیران حوزه ها است؟
* با وجود این مسائل؛ سرنوشت مجمع اساتید حوزه علمیه تهران به کجا ختم خواهد شد؟
همانطور که می دانید امروز به برکت انقلاب اسلامی حوزه های علمیه توسعه یافته اند و ما معتقدیم با همین امکانات کنونی حوزه های علمیه می توانند بر مشکلات موجود فائق آیند، اما به شرطی که مسئولان حوزه در پیگیری مشکلات و رفع موانع جدی باشند و اگر این توان را در خود نمی بینند باید بروند کنار تا افرادی که توان رفع مشکلات را دارند عهده دار این مسئولیت های سنگین و بزرگ شوند.
این اساتید هستند که با جان و دل در تربیت علمی طلاب می کوشند، اما آیا به فکر این ها هستند؟ بودجه حوزه برای تشکیلات هزینه می شود اما برای استاد که رکن اصلی مدارس علمیه است می گویند نداریم و نمی شود این مشکل را حل کرد! در حالی که اگر برای همین اساتید جایگاه علمی قائل شوند و اختیارات اجرائی بدهند، می توانند بسیاری از مشکلات حوزه را حل کنند.
این که می گویند مشکلات قابل حل نیست، آیا برای همه این گونه است؟ چطور مسئول یک حوزه ای در تهران که در جامعه سیاسی ما عنوان و مسئولیت دارد می تواند با استفاده از موقعیت خود جذب مالی کند و منابع موقوفات را به سمت مدرسه خود ببرد، ولی در همین تهران و در مدرسه ای دیگر اساتیدی هستند که حق التدریس ماهانه خود را با تاخیرهای بسیار زیاد دریافت می کنند.
در همین اجلاسیه اخیر اساتید استان تهران که در سالن شیخ صدوق حرم عبدالعظیم حسنی(ره) برگزار شد، در موضوعاتی که به مسائل و مشکلات اساتید مرتبط باشد هیچ اشاره ای نکردند! بماند که این اجلاسیه را هم بدون هماهنگی شورای مجمع اساتید برگزار کردند، اما انتظار این بود که حداقل موضوع سخنرانی در تبیین مسائل و پیگیری دغدغه های اساتید حوزه تعیین می شد. لذا استادی که می خواهد طلبه تربیت کند و طلبه هم ماهیت حوزه را در جامعه نشان بدهد، باید از حداقل امکانات برخوردار باشد و با آرامش فکری در جلسه کلاس درس حاضر شود تا بتواند رسالت استادی خود را به سرانجام برساند.
* به عنوان سوال پایانی نقش اساتید را در پیشبرد اهداف حوزه علمیه تهران چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا اساتید حاضرند با وجود همه این موانع و مشکلات همچنان پای کار حوزه انقلابی بمانند؟
باید عرض کنم که با وجود همه این مسائل، اساتید مدارس علمیه استان تهران با عشق به امام زمان(عج) مشغول خدمت هستند. یعنی علیرغم این که مشکلات عدیده ای وجود دارد و گاهی مسئولین هم در پی حل مشکلات نیستند یا به هر دلیلی نمی توانند! اما آیا اساتید حوزه می توانند میدان را خالی کنند؟ به نظر بنده اساتید ما از بدو ورود به حوزه تا الان به صورت جهادی و انقلابی در میدان حضور دارند و تا توان دارند کار علمی و تدریس در حوزه را رها نخواهند کرد و این طور نیست که به دلیل کم کاری برخی مسئولین بخواهند کنار بکشند، بلکه با تحمل سختی ها و ارشاد خانواده به صبوری بر مشکلات، جهادگونه در خدمت به مکتب اهل بیت(علیهم السلام) حضوری فعال و انقلابی خواهند داشت و وقتی طلاب دیدند که اساتید حوزه با وجود همه مشکلات همچنان استوار در مسیرطلبگی قدم برمی دارند، طلبه های ما هم انقلابی خواهند ماند، زیرا طلبه از استادش روحیه می گیرد و با فعل و رفتار استاد، تربیت می شود و لذا تکلیف امام حسینی(ع) عمل کردن در اینجا جایگاه خود را پیدا می کند.
راهکار اصلی ما برای حل مشکلات اساتید حوزه استان تهران، تشکیل انجمن های علمی قوی در همه رشته های حوزوی است؛ اساتیدی که در علوم مختلف واقعاً موفق اند و از نظر علمی وزنه ای برای جامعه حوزوی محسوب می شوند.
با تشکیل این انجمن ها در کنار شورای مجمع اساتید، می توان امیدوار بود که مجموعه اساتید حوزه جایگاه خود را بتواند در مناسبات حوزوی پیدا کند و در روند مسائل موجود اثرگذار باشد و تحقق این امر فقط با اتحاد و همدلی اساتید مدارس علمیه استان تهران ممکن خواهد بود.
گفتگو: مهدی زارعی