۲۹ اسفند ۱۴۰۲ ۱۰ رمضان ۱۴۴۵ - ۱۵ : ۱۴
کد خبر : ۱۰۹۶۴۲
تاریخ انتشار : ۲۹ آبان ۱۳۹۸ - ۰۹:۱۳
عقیق:در یک روز گرم به خدمت استاد رسیدم. ایشان طبق معمول در کتابخانه خود، مشغول مطالعه و نوشتن بودند. در حین طرح سؤالم، صدای پُتک همسایه که به آهنگری مشغول بود، به گوش میرسید. به ایشان عرض کردم: «اگر صدای پتک و چکش این شخص مزاحم کار شماست، من میتوانم بروم و به ایشان تذکر بدهم.»
ایشان فرمودند: «نه، مبادا به او چیزی بگویید. چون من وقتی در کتابخانهام از مطالعه و نوشتن احساس خستگی میکنم، صدای پُتک و چکش این پیرمرد، نهیب میزند و به من قدرت میدهد و با خود میگویم آن پیرمرد در مقابل کوره گرم آهنگری چکش میزند و خسته نمیشود، اما تو که نشستهای و مطالعه میکنی و مینویسی، خسته شدهای؟
با شنیدن صدای چکش او، قدرت مجدّد میگیرم و دوباره مشغول مطالعه یا نوشتن میشوم!»
راوی: رسول مسعودی
منبع: ایسنا
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
ناشناس
| | ۱۰:۱۶ - ۱۳۹۸/۰۸/۳۰
0
0
پاسخ
دم پتک گرم!