۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۳۶ : ۱۸
عقیق:نعیمه جاویدی: امروز آخرین روز از ماه صفر است و عاشقان اهلبیت (ع)، بعد از ۲ ماه عزاداری مهیای ربیعالاول میشوند. جایی در شمال تهران در محله درکه هم همین حال و هوا وجود دارد. حس و حالی که دو سال است به همت اهالی درکه در جریان است. بعد از به آتش کشیده شدن تکیه درکه توسط عوامل فریب خورده گروهک «ری استارت» و تخریب بنا، کارشناسان از زمان حدود دو سال برای ساخت کامل تکیه جدید میگفتند.
این یعنی اهالی محرم و صفر سال بعد نمیتوانستند در تکیه همیشگی عزاداری کنند. درکهایها و خیرخواهان دستگاه اباعبدالله (ع) پایکار آمدند. هزینهها تأمین شد و یک قول و قرار نانوشته هم این بین پایکار آمد؛ اهالی شب و روز را به هم دوختند تا دوباره تکیه را سرپا ببینند. قول و قراری که در این فیلم به خوبی آن را روایت می کنند و خبرگزاری فارس آن را تهیه و تدوین کرده است.
فهم روضه خیمهسوزان در درکه
حدود ۶ ماه نیمهشب تا بامداد صدای ماشینآلات فنی ساخت و ساخت و تردد ماشینهای سنگین جابهجایی مصالح خواب آرام را از چشم محله میگرفت اما حتی یک نفر هم گله نکرد؛ چون خواسته قلبی خودشان بود. ستونها بالا رفت. بتنریزی بهخوبی انجام شد. چیدن هر ردیف آجر رویهم امید را دوباره در دل اهالی زنده کرد. هنوز کارهای عمرانی ادامه داشت، اما درودیوار، سقف و پنجرههای تکیه جدید، علم شده بود. ریش سپیدها دستور مفروش شدن و آب و جارو زدن تکیه را دادند و جوانان هم «بسمالله» گفتند و پایکار آمدند. کار با چاووشیخوانی، مدیحهسرایی و مراسم جاروزنان تکیه شروع شد. بعضیها فکر میکردند خواب میبینند. باورش سخت، اما شیرین بود. شهد شوق در دلشان و نم و شوری اشک روضه در چشم؛ حال و هوای غریب و دلخواه بود. صدای سینهزنی و عزاداری بهترین نوای عالم بود که مزد همتشان را داد.
محرم آن سال روضه روز دهم چه روضهای شد؛ مداح که از خیمههای سوخته نینوا میخواند،هایهای گریه امان مردم را برید. تکیه برای مردم درکه همان خیمه عزای اباعبدالله(ع) بود که آتش گرفتن آن را به چشم دیده بودند. امسال هم همان روضه در درکه غوغا کرد. دست خودشان نیست نیمهشب ۷ دی سال ۱۳۹۶ روضهای را مجسّم دیدند. ارادتمندانی که داغ دیدند، اما دوباره از نو ساختند و نگذاشتند مجلس اهلبیت(ع) تعطیل شود. حالا این روز شصتم عزاداری آمدهاند تا مزد خدمت بگیرند. شعری زیر لب خیلیهایشان نم خورده و کلمهها مزه کردهاند؛ خدا مرا ز خاندان شما جدا نکند...
عاشقی هرگز تعطیلبردار نیست
حالا ۲ سال بعد از آن واقعه ۶۰ روز ماه محرم و صفر مراسم عزاداری این تکیه بیوقفه برپاست. اهالی درکه میگویند: «عاشقی در این دستگاه و غلامی این خاندان، تعطیلبردار نیست.» گفتههایشان، عقیدههایشان است و برای همین از صبح همان روزی که عملیات اطفای حریق به پایان رسید، کمر همت بستند برای راهاندازی دوباره تکیه. یکی از اهالی در حوزه ساختمانسازی و عمران تحصیلکرده و صاحبتجربه بود، نقشه بنای جدید تکیه را پیشنهاد داد. گوشواره دختران کوچک محله تا تک النگوهای دست بانوان درکهای یکییکی پایکار آمد. چند مراسم خانوادگی و مردمی، لغو و هزینهاش به نوسازی تکیه اختصاص داده شد. خیّرهای منطقه یک و نیکنامان شهر هم کمکهایشان را روانه کردند. خیال مردم از تأمین هزینههای عمرانی اولیه آسوده و نخستین قدمها برای نوسازی برداشته شد. کوهنوردان چند روزی به جای کوهپیمایی دست به خاکستر بودند. به کمک اهالی آمده بودند و نیم سوخته و نسوختهها را از سوختهها جدا می کردند. به کمک همان اهالی که صبح علی اطلوعهای کوهنوردی سلام سپیده صبح نزده شان، دلگرمی همیشگی کوهنوردان بود.
میراثشان سوخت اما مرامشان نه!
اسبابکشی مقدمه هر نوسازی است اما برای درکهایها دردناک بود که میدیدند از تکیه قدیمیشان که پر از «طوق»، علامت، پرچم و کتلهای قدیمی بود که نسل به نسل و دستبهدست گشته بود، حالا چیزی نمانده بود جز نیمسوختهها و خاکستر. بااینحال اما زیر این خاکستر، حرارت عشق به اباعبدالله(ع) شعله امید را در قلب درکههای زنده میکرد. حرفهای «سیدحسین مفیدی» پدر شهید «سیدحسن مفیدی» از ریشسفیدها و بزرگان مورد احترام اهالی درکه را که با دلی سوخته از میراث از دست رفته صحبت میکرد، خوب به یاد داریم: «گفتند آتشسوزی تکیه، کار دو جوان موتورسوار بوده که فریب این گروهک توخالی را خوردهاند. خدا را گواه میگیرم دلمان نیامد ناله و نفرینشان کنیم. مدام برای هدایتشان دعا میکردیم. قدیم رسم عزاداری در تکیه اینطور بود که هر طایفه یک «طاق» و علامت و «طوق» مخصوص به خودش را داشت. پرچمهای گلدوزی شده و کتیبههای قدیمی که متأسفانه در آتش سوخت. این سالها جمعیت مردم درکه بیشتر شده است. بهجز همسایههای جدید، جمعیت طایفههای درکه هم بیشتر شده، برای همین با موافقت اهالی تصمیم گرفته شد بنای تکیه در دو قسمت شبستان زنانه و مردانه ساخته شود و همه یکپارچه عزاداری کنند.» باقیمانده علامتها و لوازم عزاداری برای مرمت و احیا فرستاده و لوازم جدید هم خریداری شد. این یعنی عزم و اراده اهالی مشترک بود؛ محرم نزدیک و مجلس عزای امام حسین(ع) نباید تعطیل میشد.
هم اذن میگیریم هم مزد عزاداری
امسال دومین محرم و صفر بعد از آتشسوزی در تکیه درکه برپا شد؛ ۶۰ روز مجلس عزای امام حسین(ع). ریش سپیدان و اهالی قدیمی با چاووشی خوانی و مرثیهخوانی با شعرها و دمهای قدیمی به استقبال شب اول محرم رفتند و تکیه سیاهپوش شد و حالا مجلس عزای امام رضا(ع)؛ «غریب طوس» برایشان حس غریب دلتنگی و پایان دو ماه عزاداری دارد. ریش سپیدها دوباره دست به دامن شعر و دمهای قدیمی میشوند و اذن میگیرند. «مجید شفیعزاده» از اعضای قدیمی تکیه و محله درکه میگوید: «ما با دست ریش سپیدها سیاهپوش شدهایم از کودکی و مجلس آخر روضه ماه صفر هم آنها ادب میکنند و از حضرت زهرا(س) اذن میگیرند برای درآوردن پیراهن مشکی عزا و آماده شدن برای ربیعالاول. ما مزد دو ماه نوکری را نقد میگیریم؛ از خدا میخواهیم از در این خاندان جدا نشویم و دوباره خادم این آستان باشیم. از امام رضا(ع) برات عزاداری بامعرفت ایام فاطمیه را میخواهیم. مزد ما این است در شادی این کریمان شادباشیم و در غمشان عزادار. این خاندان خودشان اهل کرم هستند و ناگفته و ناخواسته حاجتروا میکنند. حالا در سوخته این روضه خانه خودش خیلی از روضهها را برای ما ملموس میکند.»
منبع:فارس