چهارمین شماره از کتابمجله همشهری آیه منتشر شد:
عقیق:در منابع آمده است كه سپاه يزيد در رفتار خود با اسراي اهلبيت از هيچ آزاري به آنها خودداري نكرد. يكي از ستمهاي آنان در حق اين خاندان، برخورد خشونتآميز و دور از انسانيت آنان، در بردن اسرا به كوفه و شام بود. شايد علت آن رفتارشان اين بود كه ميخواستند از اين ماجرا در راستاي هدف خود كمال بهره را ببرند و به مخالفان حكومت بفهمانند كه اگر آنها هم فكر قيام بر ضد حكومت را در سر بپرورانند، به همين سرنوشت دچار ميشوند؛ ازاينرو در برخورد با اسرا، به هر رفتار خشني دست زدند.
ابنزياد نيز كه در كوفه با خطبههاي آتشين و دليرانة اهلبيت امام نزد ديگران رسوا شده و از برخورد شجاعانة آنها در خشم بود، تصميم گرفت آنها را هرچه سريعتر با وضعي اسفبار روانة شام كند. ازاينرو امام سجاد و اهلبيت امام حسين عليهالسلام را تحت نظر شمربن ذي الجوشن و مُحَفِّزبن ثَعْلَبه به شام فرستاد؛ درحالي كه بر گردن امام زينالعابدين غُلِ گران و زنجير نهاده،[1] و دست هاي مباركش را به گردن بسته بودند. امام در راه، به حمد و ثناي خدا و تلاوت قرآن و استغفار مشغول بود و با هيچكس سخني نگفت،[2] مگر با اهل وعيال امام حسين.[3]
امام سجاد دربارة رفتار دشمنان با ايشان فرموده است:
مرا بر شتري لاغر و عريان و لنگ سوار كردند [كه ناهموار راه ميرفت]، درحاليكه سرِ حسين بر نيزه،[4] و زنان خاندانمان پشت سر من، سوار بر شتراني لاغر و استخواني مي آمدند و بچه هاي كوچك و بزرگ پشت سرمان، و نيزه ها گرداگردمان بودند. اگر اشكي از چشم يكي از ما جاري مي شد، با نيزه به سرش مي زدند، تا آنكه وارد شام شديم.[5]
گزارش هاي فوق، بازتابهايي از رفتار غيرانساني مأموران يزيد با اسراي اهلبيت است كه منابع كهن آن را بهاختصار و اجمال گزارش كردهاند. بهيقين اگر سلطة حكومت بنياميه در اواخر قرن نخست و اوايل قرن دوم هجري اجازه ميداد كه مورخان و مقتلنويسان، جنايات بنياميه را بهطور كامل گزارش دهند، ابعاد بسياري از ستمگريهاي آنان در اين باره، همانند عرصه هاي ديگر، نمايان مي شد. به هرروي تأمل در همين تعابير بهكاررفته در گزارش ها، عمق فاجعه و ستمگري مأموران يزيد در حق اهلبيت امام حسين را تا حدودي روشن مي كند.
پي نوشت: -------------------------------------
[1]. بَلاذُري، انساب الاشراف، ج3، ص416؛ طبري، تاريخ الامم و الملوك، ج5، ص460؛ شيخ مفيد، الإرشاد، ج2، ص119؛ طبرسي، اعلام الوَري بأعلام الهُدي، ص248؛ ابنعساكر، تاريخ دمشق الكبير، ج60، ص102؛ ابننما، مُثير الاحزان، ص96؛ ابنكثير دمشقي، البداية و النهاية، ج8، ص211.
[2]. ابنعساكر، تاريخ دمشق الكبير، ج60، ص102.
[3]. عمادالدين طبري، كامل بهايي، ج2، ص291.
[4]. بنا بر گزارش بسياري از مورخان و مقتل نويسان، سرهاي شهدا پيش از اسرا، با سر امام حسين به شام برده شد. اما اين نكته را نيز يادآوري ميكنيم كه ابنزياد، اسرا را به همراه مُحَفِّزبنثَعْلبه و شمربنذيالجوشن به شام فرستاد و آنان در راه به گروهي كه سرها را به شام ميبردند، رسيدند.
[5] . سيدبنطاووس، الاقبال بالاعمال الحسنة في ما يعمل مرة في السنة، ج3، ص89.
منبع:انوارطاها