۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۴۳ : ۰۴
عقیق: اگر در سال ۶۱ هجری برخی انساننماها، با کف و هلهله مانع شنیدین ندای مظلومانه هل من ناصر امام حسین(ع) شدند.(۱) در زمان کنونی نیز چشم و گوشهای زنگار بسته از رویکرد سکولاریسم، بیبصیرتی و تحجرگرایی مانع دریافت این ندای انسانساز و سعادتبخش شدهاند. هر چند انتظار یاری و شنیدن ندای حق از معاندین جبهه حق بسیار دور از ذهن به نظر میرسد. ولی جای بسی ناامیدی و افسوس از محبان سینه چاکی است که لاف عشق و محبت خاندان عصمت و طهارت را میزنند، ولی با رویکرد ناصحیح خود آب در آسیاب دشمن ریخته و بازیچه طرح شوم «ناکارآمد کردن» هیأت حسینی میشوند.
ناکارآمد کردن هیأتهای حسینی برنامهای هدفمند
اتاقهای فکر و جنگ غربی، به خوبی آموختهاند که از دیرباز هیأتهای حسینی محفل و مکانی برای بیعت با آرمانهای مقدس و انقلابی امام حسین (ع) است، چرا که در این مجالس و محافل معنوی روح دفاع از مظلوم و ایستادگی در برابر ظالم تقویت میشود، از این رو تمام تلاش خود را به کار بستهاند تا اینکه این مجالس را از کارایی و اثر بخشی خود خارج کنند و سیرت حسینی را از این مجالس تضعیف کرده و تنها صورتی از عزاداری را برای محبان باقی بگذارند. تا اینکه با این طرح شوم مانع اهداف عالیه و انسان ساز فرهنگ و فلسفه عاشورا شوند.
نقش محبان سکولار و متحجر در ناکارآمدی هیأتهای مذهبی
جبهه استعمار نوین برای ناکارآمد کردن و از پا در آوردن هیأتهای مذهبی و تبدیل آنها به محافل خنثی و فاقد اثربخشی، شریانهای حیاتی آن را مورد تضعیف و خدشه قرار میدهند. اهداف اصلی که امام حسین (ع) برای آن قیام کرد، اهدافی مانند: احیای سنت نبوی و اجرای امر به معروف و نهی از منکر در جامعه، مقابله با سنتهای جاهلی و غیر اسلامی و مبارزه با بیتفاوتی و خنثی بودن در جامعه؛ کما اینکه در منابع روایی این موضوع به خوبی منعکس شده است:
«انِّى لَمْ اَخْرُجْ اَشِراً وَ لا بَطِراً ولا مُفْسِداً وَ لا ظالِماً، وَ اِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الِاصلاحِ فِى اُمه جَدِّى محمد (ص) اُریدُ اَنْ آمُرَ بِالْمَعْروفِ و اَنْهى عَنِ المُنْکَرِ و اَسیرَ بِسیره جَدِّى محمد (ص) و اَبى عَلىِّ بنِ اَبِیطالِب (ع)»(۲) من از روى سرمستى و گستاخى و تبهکارى و ستمگرى از مدینه خارج نشدم؛ بلکه براى طلب اصلاح در امت جدم خارج شدهام. مىخواهم امر به معروف و نهى از منکر کنم و به سیره جدم و پدرم على بن ابیطالب (ع) عمل کنم.
هرچند سالار و سرور شهدای کربلا حرکتی اصلاحی و جریانساز را دنبال میکرد. ولی گویا محبان سکولار فاصله ۱۰۰۰ فرسخی از نهضت عاشورا دارند. چرا که عدهای از این افراد هیچگونه ارتباط و سنخیتی بین مسؤولیتهای دینی، اجتماعی، سیاسی با برپایی هیأتهای حسینی نمیبینند. آنها تنها وظیفه خود را سوگواری و اشک میدانند و لاغیر، حتی در مواردی به طور صریح هرگونه حرکت سیاسی و اجتماعی را در تضاد جدی با رسالت هیأتداری خود معرفی میکنند.
پیشینه هیأتداری به سبک سکولار
پیشینه و طرح سکولاریزه کردن هیأتهای مذهبی طرحی انگلیسی و استعماری است که سابقه طولانی دارد، برخی از محققان در این خصوص حکایت دردناکی را از هیأتهای سکولار نقل میکنند: در سال ۱۳۳۰ قمری، زمانی که عالم بزرگ شیعه، شهید ثقهالاسلام میرزا علی آقای تبریزی توسط روسها روز عاشورا در تبریز به دار آویخته شد.(۳) با فاصلهای نه چندان دور، دستهها و گروههایی به قمهزنی و عزاداری، به سبک خود مشغول بودند.
تعدادی از حامیان ثقهالاسلام، به طلب یاری نزد عزاداران شتافتند و گفتند: شما بر مظلومیت امام اشک میریزید و حتی از فرط ناراحتی قمه میزنید و میگویید ای کاش در کربلا بودیم و از امام دفاع میکردیم و در رکاب امام (ع) به شهادت میرسیدیم. حال موقعیتی پیش آمده، بیایید و نگذارید گلویی دیگر را به ناحق خفه کنند. شما بیش از دو سه هزار نفر هستید در حالی که تعداد روس ها از صد نفر تجاوز نمیکند، حتماً بر آنها غلبه خواهید کرد. اما سرگروه قمهزنان به درخواست حامیان ثقه الاسلام پاسخ منفی داد و گفت: آنها تفنگ دارند و آدم را میکشند…(۴). شاید آن روز هم عده ای از عزاداران ندا میدادند، خجالت بکش، اباعبدالله (ع) را سیاسی نکن، امام حسین (ع) را بگذار برای ما، امروز ما آمدیم با امام حسین (ع) حال کنیم و قمه بزنیم! خب! این نوع عزای امام حسین (ع) را انگلیس و روس، قمههایش را میخرند و هدیه میدهند.
برخی ویروسهای مزمن در مصاف با هیأتهای مذهبی
دمیدن تفکرات سکولاری در هیئات در حالی است که خدای متعال در قرآن کریم به صراحت سخن از قیام برای خدا با هر تعداد و شرایطی میکند: «قُلْ إِنَّما أَعِظُکُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنى وَ فُرادى ثُمَّ تَتَفَکَّرُوا»؛(سبا/ ۴۶) بگو: شما را تنها به یک چیز اندرز مىدهم و آن اینکه: دو نفر دو نفر یا یک نفر یک نفر براى خدا قیام کنید.
امامان معصوم (ع) نیز همواره برای اجرای عدالت و مبارزه با ظلم و بیعدالتی حرکت کردهاند؛ منتها عدهای از مغرضان با استناد به برخی روایات این چنین وانمود میکنند که هر گونه قیام و حرکت سیاسی پیش از ظهور حتی اگر برای احیای امر به معروف و نهی از منکر باشد، برخلاف سیره و سنت اهل بیت (ع) است، این در حالی است که اوامر الهی همچون امر به معروف و نهی از منکر از جمله اموری هستند که هرگز تعطیلبردار نیستند و در بازه طولانی غیبت کبری فراموشی سپرده نمیشوند.
پینوشتها
۱-بحار الأنوار (ط - بیروت) ؛ ج۴۵ ؛ ص۸. «وَیْلَکُمْ مَا عَلَیْکُمْ أَنْ تُنْصِتُوا إِلَیَّ فَتَسْمَعُوا قَوْلِی وَ إِنَّمَا أَدْعُوکُمْ إِلَى سَبِیلِ الرَّشَادِ فَمَنْ أَطَاعَنِی کَانَ مِنَ الْمُرْشَدِینَ وَ مَنْ عَصَانِی کَانَ مِنَ الْمُهْلَکِینَ وَ کُلُّکُمْ عَاصٍ لِأَمْرِی غَیْرُ مُسْتَمِعٍ قَوْلِی»؛ امام به آنان فرمود: واى بر شما! چه مانعى دارد که ساکت شوید و سخن مرا گوش کنید؟جز این نیست که من شما را براه هدایت دعوت میکنم، کسى که از من اطاعت کند هدایت مىشود و کسى که نافرمانى نماید هلاک و کافر خواهد شد. شما عموماً امر مرا اطاعت نمىکنید، گوش به سخن من نمیدهید.
۲- بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج۴۴، ص۳۲۹.
۳-رحیمزاده ضمیری، ص۷۶.
۴-قمهزنی سنت یا بدعت: ص ۱۲۶.