۰۵ آذر ۱۴۰۳ ۲۴ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۹ : ۱۴
عقیق:خداوند وقتی قصد معرفی خوبان درگاه خود در قرآن را دارد، آنها را با صفاتی همچون صالحیت و شاکر بودن معرفی میکند. به عنوان نمونه در سوره اسراء آیه3 حضرت نوح را عبد شکور معرفی میکند آنجا که فرمود:«إِنَّهُ کانَ عَبْداً شَکُوراً؛ مسلماً او بندهاى بسیار سپاس گزار بود» و یا در آیهای دیگر ابراهیم(ع) را شاکر نعمات خود معرفی کرده و میفرماید او «شاکِراً لِأَنْعُمِه» بود. و به فراخور آن در ادامه آیه میفرماید: «اجْتَباهُ وَ هَداهُ إِلى صِراطٍ مُسْتَقیم؛ خداوند او را برگزید و مجتبی قرار داد و او را به صراط مستقیم هدایت کرد« (121 نحل) اهمیت این صفت به قدری والاست که حتی خداوند ویژگی شکر را در آیات متعدد به صورت مبالغه به خود نسبت میدهد به این معنا که خداوند خود در اوج شاکرین است؛ عبارات «إِنَّهُ غَفُورٌ شَکُور»، «إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَکُور» و «إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَکُورٌ» از جمله این آیات است. از این جهت مقوله "شکر" صفتی از صفات خداوند متعال و از اخلاق انبیاست.
در واقع ویژگی "شکر" حالتی برخاسته از فطرت انسان است، به این ترتیب که وقتی انسان متوجه میشود نعمتی از طرف کسی به او رسیده، حالت تواضع و علاقه نسبت به مُنعم در او پیدا میشود که در قلب و زبان و عملش تأثیر میگذارد. در قلب به نعمتدهنده علاقهمند میشود و با زبان تشکر کرده و در عمل سعی میکند نعمت را در راهی که موجب خشنودی ولینعمت است صرف کند. به مجموع این گونه رفتارها، شکر گفته میشود. از این جهت شکر در سه حیطه و سه درجه قرار دارد که شامل شکر قلبی، شکر زبانی و شکر عملی است. افزایش نعمت، مصونیت از عذاب و ایجاد آرامش از ثمرات قرآنی شکر است.
اهمیت شکر به حدی است که خداوند وقتی ماجرای حضرت لقمان را در قرآن میآورد، در اولین توصیههای خود به لقمان ایشان را دعوت به شکر و سپاس کرده و میفرماید: « وَ لَقَدْ آتَیْنا لُقْمانَ الْحِکْمَةَ أَنِ اشْکُرْ لِلَّهِ وَ مَنْ یَشْکُرْ فَإِنَّما یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ حَمید؛به راستى ما به لقمان حکمت عطا کردیم که نسبت به خدا سپاسگزار باش و هرکه سپاس گزارد تنها به سود خود سپاس مىگزارد و هرکه ناسپاسى کند [ به خدا زیان نمىزند ، زیرا ] خدا بىنیاز و ستوده است.»
در این آیه پس از آنکه میفرماید به لقمان حکمت دادیم، از او رفتاری به نام شکر را طلب میکند. یا میتوان گفت نعمت ویژه، شکر ویژه مىطلبد همچنان که خداوند در برابر اعطاى نعمت ویژه کوثر به پیامبر اسلام(ص)، از او شکر عملی و ویژه مىخواهد و میفرماید: «فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انْحَرْ؛ برای پروردگارت نماز گذار و قربانی بده». این مسئله نشان میدهد اگر حکمت، یک ابزار الهی برای پیشبرد اهداف و برنامههای خداوند است، بنابراین شکر هم باید ابزاری باشد که در قبال نعمت حکمت صورت میگیرد همچنان که نماز ابزاری است که در قبال نعمت کوثر انجام میشود.
«مَنْ یَشْکُرْ فَإِنَّما یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ؛ هرکه سپاس گزارد تنها به سود خود سپاس مىگزارد» به این معناست که ادای شکر اثر وضعی مثبتی برای فرد به همراه دارد. قابل توجه است که "شکر" با صیغه مضارع در عبارت یَشْکُرُ نشانه تداوم و استمرار است و "کفر" با صیغه ماضى حتى بر یک مرتبه نیز صادق است، اشاره به اینکه کفران حتى براى یک بار ممکن است عواقب دردناکى بار آورد، اما شکرگزارى لازم است مستمر و مداوم باشد، تا انسان مسیر تکاملى خود را طى کند.