۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۹ : ۰۳
عقیق:متن زیر یادداشتی از حسین نوری، تاریخ پژوه درباره مرحوم آیت الله حسین لنکرانی است که در ادامه میخوانید؛
۱. سی سال پیش وقتی در روز ۱۴ خرداد ۶۸ خبر ارتحال امام خمینی منتشر شد، ایران در غم و بهتی عمیق فرو رفت،
در این میان اما مرحوم آیت الله شیخ حسین لنکرانی که علاقه اش به امام زوال ناپذیر بود، حالی دیگر داشت و قلبش فشرده شده بود.
او با شنیدن این خبر به تلخی گریست و فرمود معلوم میشود من هم دیگر رفتنی هستم و…من هم به زودی خواهم رفت؛
این پیشبینی کمتر از یک هفته بعد محقق شد.
او این گفته را در طول ۵-۶ روزی که پس از امام زنده بود چندین بار خاصه در زمانی که از صدا و سیما آهنگ کلام ایشان را میشنید تکرار کرده و سخت منقلب شده بود که آخرین آنها صبح روز رحلتش بود که پس از انجام فریضه صبح، رادیو را روشن کرده و با شنیدن صدای امام با اندوهی فراوان گریسته و سپس به استراحت پرداخته بود که در خواب به ملکوت اعلی پیوست.
۲. مرحوم لنکرانی از دیرباز با امام راحل آشنایی داشت؛
سابقه این آشنایی به سالهای پس از تألیف کتاب کشف اسرار باز میگردد که مرحوم لنکرانی پس از مطالعه آن و مشاهده غیرت و قلم توانای نویسنده در مقابله با نحله های استعماری وهابیتِ (شریعت سنگلجی) و پاکدینی (احمد کسروی) نگاشته بود، سخت به وجد آمده و طالب دیدار با او شد که این ملاقات چندی بعد در منزل پدر همسر امام راحل (مرحوم آیت الله ثقفی تهرانی از علمای بزرگ تهران و دوستان مرحوم لنکرانی) اتفاق افتاد و به زودی به دوستی عمیقی میان آن دو و خانوادههایشان مبدل شد، تا آنجا که در سالهای قبل از نهضت ۱۵ خرداد، تابستانها (که حوزه علمیه قم تعطیل بود) امام نزد مرحوم لنکرانی در کرج میرفتند و مدتی را در باغ آن وقت آقای لنکرانی یا منزلی که با نظر و توسط ایشان تهیه میشد، اقامت داشتند.
۳. لنکرانی که گوهرشناس غریبی بود، به امام علاقه و اعتقادی بسیار پیدا کرد و این علقه همواره در او رسوخ بیشتری مییافت و در هنگامه ابتلائات نیز اطرافیان و ارادتمندانِ خود را با این جمله کوتاه و حکیمانه آرام میکرد که: «من به ایمان این سید، ایمان دارم .»
۴. شبی در محضرش بودم، به تناسب موضوع بحث، فرمود: اسمم حسین است، پدرم علی و مادرم فاطمه، سوم شعبان به دنیا آمده ام و منتظر عاشورایی [دیگر] هستم.
۵. با رحلت امام، غم و نگرانی زیادی دردل مردم پیدا شد و همه دلواپس بودند که با وجود این همه دشمن، آینده انقلاب و کشور چه خواهد شد؟
وقتی مجلس خبرگان آیت الله خامنه ای را به عنوان رهبر برگزید، آرامشی عمیق در قلوب مردم پدید آمد و سیل پیامهای تسلیت در عزای امام و ابراز خشنودی از انتخاب شایسته خبرگان به دفتر رهبر انقلاب سرازیر شد.
۶. مرحوم لنکرانی نیز در بعد ازظهر روز پنجشنبه ۱۸ خرداد دست بکار شد و با وجود بیماری و ناتوانی سه پیام تنظیم کرد،
اولی برای آیت الله خامنه ای؛
دومی به آیت الله پسندیده
و سومی هم خطاب به فرزند امام، مرحوم سید احمد خمینی؛
متن این پیامها، نشان از هوش زیاد و فطانت و دقت وی در استخدام بهنگام و بجای کلمات و تعابیر دارد.
۷. لنکرانی در پیامش به رهبری جدید، در موقعیتی سخت قرار گرفته بود، از سویی میخواست در استخدام تعابیر، جانب رحلت امام را مرعی دارد و از سویی دیگر میخواست خشنودی عمیق خویش از انتخاب و جانشینی آیت الله خامنه ای را نیز ابراز کند، لذا در یک شاهکار سیاسی و ادبی، هم ذوق لطیف خویش را به نمایش گذاشت و هم جان کلام را به زیباترین شکل ممکن بیان نمود آنجا که با این بیت بخوبی زبان حال خود و ملت ایران را بیان کرد:
عید رمضانآمد و
ماه رمضان رفت،
بس شکر که این آمد و
صدحیف که آن رفت.
او مطالب مهم دیگری را نیز بیان کرد و در پیامش نوشت:
«جناب مستطاب آیة الله آقای سید علی خامنه ای سلام علیکم؛
با عرض تسلیت به مناسبت این واقعه خیلی بزرگ و دردناک و اظهار رضایت از مصلحت اندیشیِ فقهای معظّم خبرگان و بخصوص از تسریع آن حضرات در اتخاذ تصمیم به انتخاب جناب عالی به منظور جبران و پرکردن خلأ حاصل از فقدان حضرت آیة الله خمینی رضوان الله علیه موجب امیدواری زیاد شدکه:
عید رمضان آمد و
ماه رمضان رفت،
بس شکر که این آمد و
صد حیف که آن رفت
از خداوند منان مسالت دارم که در این مقام خیلی مهم و حساس جنابعالی را یاری دهد تا منشأ خیر و صلاح فراوان باشید.
با تقدیم احترامات فائقه شیخ حسین لنکرانی
۶۸/۳/۱۸»
۸. لنکرانی در پیام پرمعنا و مهمش به مرحوم سید احمد خمینی فرزند گرامی امام نیز از او خواست با حسن تدبیر و دقت لازم در نگاهداشت بیت آیةالله خمینی به عنوان مرجع و ملجا، کوششی صحیح و حسابشده داشته باشد که استخدام این تعابیر دقیق نشانگر آنست که آن مرحوم در آخرین ساعات حیات پربار خویش نیز بر مسائل روز کشور توجه و اشراف دقیق داشته و حوادث را از منظر "مصالح عمومی اسلام و ایران" مورد توجه قرار می داده است:
«جماران
جناب حجةالاسلام أقای سید احمد خمینی
همراه عرض تسلیت در این واقعه اندوهبار به جنابعالی و والده محترمه و دیگر افراد آن خانواده بزرگبخصوص به خدمت حضرت آیة الله پسندیده عموی گرامیتان امید است که شما با حسن تدبیر و دقت لازم در نگاهداشت بیت آیةالله خمینی به عنوان مرجع و ملجا کوششی صحیح و حسابشده داشته باشید و رجاء واثق دارم که مسؤولان مملکتی که همه از دست پروردگان والد معظم جنابعالی حضرت آیةالله خمینی رضوان الله علیه میباشند در انجام ایم امر مهم یار و یاور شما باشند
با احترامات
شیخ حسین لنکرانی
۶۸/۳/۱۸»
۹. پیام به مرحوم آیةالله پسندیده اما سرشار از مضامین عاطفی است و اوج تأثر آن نرحوم را از این ضایعه بزرگ نشان نی دهد و بیانگر عمق ارتباط لنکرانی با این خاندان بویژه با امام راحل است:
«قم
حضرت آیةالله آقای آقا سید مرتضی پسندیده
سلام علیکم؛
اگر حالم مساعد بود و میتوانستم، برای عرض تسلیت به آن وجود محترم [حرکت کنم] خود میآمدم تا ساعاتی را با هم در این مصیبت بزرگ همدردی کنیم؛ چه کنم؟ وضع مزاجیم مرا از شرکت در مراسم تشییع و تدفین حضرت آیةالله خمینی رضوان الله علیه هم محروم داشت.
با آن همه سوابق یگانگی بین ما و خانوادههای ما، شدت تأثر من در رحلت معظم له و عدم توانایی شرکتم را در آن مراسم دو چندان کرده است.
با تقدیم احترام و آرزوی سلامتیِ آن وجود مغتنم
شیخ حسین لنکرانی
۶۸/۳/۱۸»
۱۰. حدود ساعت ۷ بعدازظهر از نگارش این پیامها فراغت یافت و عموزاده خود را مأمور کرد تا آنها تلگراف کند و چند ساعت بعد یعنی در پگاه روز جمعه ۱۹ خرداد ۶۸ که ایران در غم جانکاه رهبر خویش همچون عاشورا عزادار و سیاهپوش بود، رحلت کرد تا اینپیشبینی او (که: منتظر عاشورایی هستم) نیز محقق شود.
۱۱. روز شنبه ۲۰ خرداد ماه پیکر پاک مرحوم آیت الله شیخ حسین لنکرانی پس از عمری خدمت خالصانه و مجاهدت مستمر برای حفظ استقلال ایران اسلامی و کوشش در مسیر بریدن طمع استعمار و عوامل داخلی آن از این کشور در حرم حضرت عبدالعظیم (بین مزار مرحوم آیت الله حاج ملأ علی کنی و آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی) به خاک سپرده شد.
عاش سعیدا و مات سعیدا