۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۰۵ : ۱۲
عقیق:مسأله مهدویت و آخرالزمان از مهمترین مباحث قرآنی و روایی مسلمانان و حتی سایر ادیان الهی محسوب میشود. بر این اساس آخرالزمان به مقطعی گفته میشود که طی آن تمام انسانها وارد آزمونی سخت و الهی جهت تزکیه روح و نیز دستیابی به درجات والای انسانی میشوند که البته در این فرآیند، عدهای ریزش میکنند و یا به صف دشمن میپیوندند. از این منظر آخرالزمان مقطع تمییز خوبان از بدان و یا پاکطینتان از بدطینتان است. همچنان که خداوند در بخشی از آیه179 سوره آلعمران درباره یکی از سنتهای خود اینگونه میفرماید: «مَا کَانَ اللَّهُ لِیَذَرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلَىٰ مَا أَنْتُمْ عَلَیْهِ حَتَّىٰ یَمِیزَ الْخَبِیثَ مِنَ الطَّیِّبِ؛ خداوند هرگز مؤمنان را بدین حال کنونی که برآنید وانگذارد تا آنکه (با آزمایش خود) بدسرشت را از پاک گوهر جدا کند.»
در این بین هر یک از معصومان(ع) به ارائه تبیین و راهکارهایی در عبور از فتنههای سخت آخرالزمان میپرداختند تا چراغ راهی پیش روی ایشان باشد. در این راستا گاهی از تمثیلها و گاهی از حکایتها و یا داستانهای انبیای گذشته بهره میگرفتند.
به عنوان مثال احمد بن محمد بن عیسى به واسطه یکى از رجال خود از امام صادق علیهالسلام روایت کرده که آن حضرت فرمود:
نوح از پروردگار خود درخواست کرد که بر قومش عذاب فرو فرستد و خداوند به او وحى فرمود که دانه خرمایى را در زمین بکارد و چون آن دانه رشد کرد و بارور شد و نوح از آن خورد، آنگاه قوم او را هلاک کند و برایشان عذاب فرو فرستد. پس آن دانه را کاشت و اصحاب خود را از آن ماجرا آگاه کرد. هنگامى که آن دانه درخت شد و رشد کرد و میوه داد و نوح از آن برچید و خورد و به اصحاب خود نیز خورانید، آنان به او گفتند: اى پیامبر خدا اینک وعدهاى را که به ما داده بودى وفا کن، نوح پروردگار خویش را خواند و انجام وعدهاى را که خداوند به او داده بود درخواست کرد.
خداوند به او وحى کرد براى بار دوم عمل کاشتن را تکرار کند تا هنگامى که نخل رسید و میوه داد و نوح از آن خورد آن وقت بر ایشان عذاب نازل کند، پس نوح یاران خود را از آن قضیه آگاه کرد، و آنان سه دسته شدند: 1ـ دستهاى از دین برگشتند 2ـ دستهاى دیگر نفاق ورزیدند 3ـ دستهاى با نوح پا بر جا ماندند.
نوح آن دستور را اجرا کرد تا آنگاه که آن نخل رسید و میوه داد و نوح خود از آن میوه خورد و به یاران خود نیز خورانید آنان گفتند: اى پیامبر خدا آن وعدهاى که به ما داده بودى وفا کن، پس نوح پروردگار خود را خواند، خداوند به او وحى فرمود که آن نهال را براى بار سوم بکارد، تا هنگامى که آن درخت رسید و بارور شد قوم او را هلاک کند، نوح آن را به یاران خود خبر داد، پس آن دو دسته که مانده بودند خود سه دسته شدند:
1ـ یک دسته از دین برگشتند 2ـ فرقهاى منافق شدند 3ـ یک دسته با نوح پا برجا باقى ماندند. تا آنکه نوح 10 بار این عمل را تکرار کرد و خداوند با یاران نوح که با او باقى مانده بودند همچنان رفتار مىکرد و هر دستهاى به همان ترتیب به سه دسته تقسیم مىشد، چون بار دهم شد عدهاى از یاران خاصّ و با ایمان نوح نزد او آمدند و گفتند: اى پیامبر خدا آنچه به ما وعده دادى چه انجام دهى و چه انجام ندهى تو راستگو و پیامبر و فرستاده خدا هستى و ما در مورد تو شکى نداریم هر چند با ما چنان رفتار کنى.
امام صادق(ع) ادامه داد: در آن هنگام که چنین گفتند خداوند به خاطر گفته نوح آنان را هلاک کرد و خاصّان نوح را همراه او به کشتى در آورد و خداى تعالى پس از آنکه ایشان صافى و پاک شدند و تیرگى از آنان رفت نجاتشان داد و نوح را نیز با آنان نجات بخشید.
متن حدیث: سَأَلَ نُوحٌ ع رَبَّهُ أَنْ یُنْزِلَ عَلَى قَوْمِهِ الْعَذَابَ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَیْهِ أَنْ یَغْرِسَ نَوَاةً مِنَ النَّخْلِ فَإِذَا بَلَغَتْ فَأَثْمَرَتْ وَ أَکَلَ مِنْهَا أَهْلَکَ قَوْمَهُ وَ أَنْزَلَ عَلَیْهِمُ الْعَذَابَ فَغَرَسَ نُوحٌ النَّوَاةَ وَ أَخْبَرَ أَصْحَابَهُ بِذَلِکَ فَلَمَّا بَلَغَتِ النَّخْلَةُ وَ أَثْمَرَتْ وَ اجْتَنَى نُوحٌ مِنْهَا وَ أَکَلَ وَ أَطْعَمَ أَصْحَابَهُ قَالُوا لَهُ یَا نَبِیَّ اللَّهِ الْوَعْدَ الَّذِی وَعَدْتَنَا فَدَعَا نُوحٌ رَبَّهُ وَ سَأَلَ الْوَعْدَ الَّذِی وَعَدَهُ فَأَوْحَى إِلَیْهِ أَنْ یُعِیدَ الْغَرْسَ ثَانِیَةً حَتَّى إِذَا بَلَغَ النَّخْلُ وَ أَثْمَرَ وَ أَکَلَ مِنْهُ أَنْزَلَ عَلَیْهِمُ الْعَذَابَ فَأَخَبَرَ نُوحٌ ع أَصْحَابَهُ بِذَلِکَ فَصَارُوا ثَلَاثَ فِرَقٍ فِرْقَةٌ ارْتَدَّتْ وَ فِرْقَةٌ نَافَقَتْ وَ فِرْقَةٌ ثَبَتَتْ مَعَ نُوحٍ فَفَعَلَ نُوحٌ ذَلِکَ حَتَّى إِذَا بَلَغَتِ النَّخْلَةُ وَ أَثْمَرَتْ وَ أَکَلَ مِنْهَا نُوحٌ وَ أَطْعَمَ أَصْحَابَهُ قَالُوا یَا نَبِیَّ اللَّهِ الْوَعْدَ الَّذِی وَعَدْتَنَا فَدَعَا نُوحٌ رَبَّهُ فَأَوْحَى إِلَیْهِ أَنْ یَغْرِسَ الْغَرْسَةَ الثَّالِثَةَ فَإِذَا بَلَغَ وَ أَثْمَرَ أَهْلَکَ قَوْمَهُ فَأَخْبَرَ أَصْحَابَهُ فَافْتَرَقَ الْفِرْقَتَانِ ثَلَاثَ فِرَقٍ فِرْقَةٌ ارْتَدَّتْ وَ فِرْقَةٌ نَافَقَتْ وَ فِرْقَةٌ ثَبَتَتْ مَعَهُ حَتَّى فَعَلَ نُوحٌ ذَلِکَ عَشْرَ مَرَّاتٍ وَ فَعَلَ اللَّهُ ذَلِکَ بِأَصْحَابِهِ الَّذِینَ یَبْقَوْنَ مَعَهُ فَیَفْتَرِقُونَ کُلُّ فِرْقَةٍ ثَلَاثَ فِرَقٍ عَلَى ذَلِکَ فَلَمَّا کَانَ فِی الْعَاشِرَةِ جَاءَ إِلَیْهِ رِجَالٌ مِنْ أَصْحَابِهِ الْخَاصَّةِ الْمُؤْمِنِینَ فَقَالُوا یَا نَبِیَّ اللَّهِ فَعَلْتَ بِنَا مَا وَعَدْتَ أَوْ لَمْ تَفْعَلْ فَأَنْتَ صَادِقٌ نَبِیٌّ مُرْسَلٌ لَا نَشُکُّ فِیکَ وَ لَوْ فَعَلْتَ ذَلِکَ بِنَا قَالَ فَعِنْدَ ذَلِکَ مِنْ قَوْلِهِمْ أَهْلَکَهُمُ اللَّهُ لِقَوْلِ نُوحٍ وَ أَدْخَلَ الْخَاصَّ مَعَهُ فِی السَّفِینَةِ فَنَجَّاهُمُ اللَّهُ تَعَالَى وَ نَجَّى نُوحاً مَعَهُمْ بَعْدَ مَا صَفَوْا وَ هُذِّبُوا وَ ذَهَبَ الْکَدَرُ مِنْهُمْ. (الغیبة للنعمانی، ص286)
منبع:تسنیم