۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۲ : ۱۰
عقیق: وقتی از او می خواهیم تا خودش را معرفی کند میگوید؛ من محمدحسین حدادیان نائینی فرزند علی اصغر از محله نازی آباد تهران . البته با تاکید بیشتر به تاهل خودش اشاره میکند. جوان است و جویای نام. اما طرز بیانش و نوع صحبتهایش بیشتر از سنش نشان می دهد. می گفت: از وقتی چشم باز کرده خودش را در هیئت دیده و پای مداحی پدرش حاج سعید. از پدرش که حرف می زند سرشار از احترام یادش میکند و خودش را مدیون او می داند. عصر پنج شنبه ای فرصتی دست داد تا پای صحبتها و حرف هایش بنشینیم و با این مداح جوان بیشتر آشنا شویم. بخشی از این گفت و گو را اینجا می خوانید و باقی اش را در فرصت های بعد.
_ شما چندمین فرزند حاج
سعید هستید؟
بنده اولاً قبل از اینکه
بچه حاج سعید باشم نوکر حاج سعید هستم.من پسر دوم هستم و بچه سوم.
_ آن یکی اخویتان هم
مداحی می کنند؟
ایشان بزرگتر از من
هستند، استاد بنده هستند و مداحی نمی کنند.
_ شما از کی رسماً مداحی
را شروع کردید؟
من از وقتی که چشم باز
کردم تو هیئت بودم. تقریباً از سه چهار سالگی شروع کردم. ولی به طور رسمی ،در شش
سالگی یک شعری از حفظ کردم از آقای حسان،نیمه شعبان بود مسجد امام حسن مجتبی(ع).
آن موقع خواندم و خیلی هم با استقبال مواجه شد. البته این خواندن را خیلی مدیون
برادرم هستم چون من متوجه نمی شدم و ایشان به من کمک کرد و من شعر راحفظ کردم. خدا
را شکر مجلس خوبی هم شد.
_ می خواهم بدانم که به
زور مداح شدی یا خودت دوست داشتی؟ بعضی ها دوست دارند که بچه هایشان راهشان را
ادامه بدهند.
از همان کودکی همیشه در
حال خواندن بودم. بچه که بودم خیلی می خواندم. خودم خیلی علاقه داشتم.به زور
میکروفن را از پدرم می گرفتم و می خواندم. حتی وقتی که هیئت تمام می شد و دعا می
خواندند من میکروفن را از پدرم می گرفتم و می خواندم.
_ به نظر خودت اگر پدرت
حاج سعید نبود باز هم مداح می شدی؟
خیلی سؤال سختی است. خدا
را شکر می کنم که چنین پدر و مادر و برادر و خواهر هایی دارم که بتوانم در این
وادی قدم بگذارم. من اگر علاقه ای به خواندن پیدا کردم چون پدرم را دیدم و سایه ایشان بالای سرم
بوده، علاقه پیدا کردم به خواندن.
_ چقدر شبیه پدر می
خوانید؟ یا از ایشان تقلید می کنید؟
پدرم اصلاً دوست نداشت که
تقلیدی بخوانم. دوست نداشت که من مثل ایشان بخوانم. می گفت که مثل خودت بخوان.
_رابطه شما با پدرتان
چگونه است؟
والله در خانواده بیشتر
از اینکه پدر و پسری باشد رابطه دوستانه است. ما بچه ها رابطه مان خیلی صمیمانه
است با پدر و مادرمان. بیرون از خانواده قطعاً اگر ایشان من را قابل بدانند رابطه
شاگرد و استادی است.
_ تا حالا به شما تشر زده اند؟
این را خیلی شنیدید که معروف است . حتی حاج آقا تو تلویزیون هم این را تعریف کرده. من خیلی کوچک بودم و توی جو خواندنم بودم. خانه ما 70متر بود که همه فامیل جمع بودند، با پسر خاله ام بازی می کردیم و می دویدیم.ساعت حدوداً دو شب بود که می دویدیم و روی تخت بالا و پایین می پریدیم و یکسره هم می خواندم. تا اینکه حاج آقا آمد و سرم یک دادی زد که بابا بسه دیگه سرم رفت،چقدر می خوانی و چقدر بالا و پایین می پری؟ بعد هم دستم را گذاشتم رو گوشم و گفتم که نوحه خوانی که نوحه خوان را دعوا کند نوحه خوان نیست.
_ از سایر مداحان هم در
خواندن تاثیر گرفتید؟
راستش یکی از آرزوهام این
بود که شبیه حاج منصور بخوانم. خیلی دوست داشتم. کوچک که بودم ادای ایشان را در می
آوردم. حتی دست ها و حالت ابروها و نشستن و عبا می انداختن. چون ایشان در مسجد ارک
عبا می اندازند. فکر می کنم یک مدتی هم از ایشان تقلید کردم. باحاج آقا بنی فاطمه رفت و آمد خیلی نزدیکی داشتیم. خیلی
تأثیر گذار بودند روی من و یک مدتی هم شبیه ایشان می خواندم. البته بزرگوارانی مثل آقای بختیاری و آقای گروسی و ... هم اثر گذار بودند.
_ شما توی مسجد ارک با
حاج آقای ارضی خواندید؟
خیلی هیئت ها
هست که برای خواندن نمی روم. یکی از این هیئت ها هیئت حاج آقا منصور است که خیلی شرکت می کنم ولی جلو نمی روم. و استفاده ام را می کنم و آخرش می روم ایشان را زیارت می کنم و یک روحیه
ای می گیرم. ولی یکی دو بار ارک خواندم .
_ چون نام خانوادگی شما
حدادیان است این باعث نمی شود که ابوی شما روی حضورتان در هیئات حساس تر باشد؟
اولاً این که من تحت
کنترل حاج آقا هستم و هر حرفی و هر دستوری ایشان به من بدهند همان اجرا می شود.
دقیقاً تحت کنترل. کاری نمی کنم که ایشان ناراحت بشوند. این را حواسم هست. متوجه
هستم که چه کار کنم و کجا بروم.
_ شما شرط خاصی برای
پذیرفتن هیئت ها دارید؟
اولاً همه می دانند که من
جایی نمی روم . شنبه ها خانه پدری برنامه داریم.
اصلاً نمی رسم وقتش را نمی کنم. بعد من کارمند هستم. مداحی شغلم نیست.
_ مداحی شغل است یعنی چه؟
در آمدشان از راه مداحی
است. البته ما همه شغلمان نوکری امام حسین (ع) است. اینکه می گویم که شغلم نیست
این است که زندگیم از راه مداحی نمی گذرد، به لطف امام حسین(ع).
_ اولین باری که اسم محمد
حسین حدادیان خیلی مطرح شد فکر می کنم با بوی سیب بود که در پنبه چی خواندید؟
من این شعر بوی سیب را از حاج آقای زین العابدین غلام که کرج می خوانند گرفته بودم ولی با سبک دیگری. سه چهار خط بیشتر نبود ایشان برای من خواندند. خودم چند تا اضافه کردم و به دو سه تا سبک خواندم تا این مورد پسند خودم واقع شد. اولین بار لب دریای انزلی، شب جمعه ای بود که با حاج آقا دو تایی رفتیم لب آب، دو تایی بودیم و ایشان کمیل می خواندند. آنجا برای حاج آقا خواندم و ایشان خیلی هم دگرگون شدند. تا اینکه شد شب ولادت حضرت زین العابدین(ع)، اولین بار خدمت حاج آقای طاهری خواندم. اصلاً قرار نبود که بخوانم. آخرهای جلسه بود. آن موقع دعا می کردند و بعد من می خواندم. خیلی کوچک بودم. یا اینکه سینه زنی می خواندم یک دو سه دقیقه ای بیشتر نمی خواندم. پدرم دو سه خط شعر خواند میکروفن را داد دست من و گفت که یک چیزی برای من خوانده بودی آن را بخوان. فضا بدون اینکه بخواهیم هماهنگی کنیم داشت می رفت جلو. حاج محمد آقا داشتند از بوی سیب و حرم امام حسین(ع) می گفتند و حاج آقا هم که آمد تکمیلش کرد و بعد یک دفعه من این را خواندم که گل کرد. جالبش این بود که جلسه که تمام شد حاج محمد رضا طاهری یک هدیه به من دادند که خیلی جالب بود که هنوز که هنوز است دارمش .
_ شما ده ساله بودی که تو
فضای شهرت قرار گرفتی. اول اینکه شهرت اون موقع چقدر برای شما خوب بود؟شهرت تو رشد
شما چه تأثیری داشت؟
والله من خیلی کوچک بودم و نمی دانستم که شهرت چی هست. اصلاٌ تو این قید و بندها نبودم. پخش شدن سی دی هم این طور بود که گفتم که یک تصویری پخش شده بود که من کنار حاج آقا ایستاده بودم و می خواندم، کت و شلوار تن ما بود. کوچک بودم. مجلس تمام شده بود. همان صبح میلاد زین العابدین(ع) مهدیه امام حسن مجتبی(ع) بود. شب پیش حاج آقای طاهری خواندم صبحش، مجلس تمام شده بود و تقریباً رو به دعا رفته بود که دوباره حاج آقا به من گفتند که بخوان. دیگه این ها مال آخرهای جلسه بود که یک نفر اینها را جمع آوری کرد و این شد بوی سیب.
_ دفعه ای که نوحه یاد امام شهدا را بیت رهبری خواندید استرس نداشتید؟
نه خیلی جالب بود که قبل
از اینکه بروم،به حاج آقا می گفتم که اگر استرس بگیرم چکار کنم؟ بعد حاج آقا گفتند
که صلوات بفرست. خیلی جالب بود که از در بیت که وارد شدم،اصلاً انگار توی یک فضای
دیگه هستم. هیچ استرس خاصی نداشتم.
_ پیش آقا که خواندید خود
آقا خیلی منقلب شد.
بله.داستانش این جوری بود. سال قبل خواندن این نوحه حاج آقا رفتند بیت مجلس کامل اجرا شد، جای دعا کردن یک دو خط
از یاد امام شهدا را خواندند. بعد حال پدرم خیلی دگرگون شد و یک دو سه تا دعا
بیشتر نکردند و رفتند به سمت آقا، به آقا گفتند که ببخشید این تکه آخرش اضافه
بر سازمان بود. آقا به حالت اشک گفتند که اتفاقاً خیلی خوب بود چرا
کاملش را نخواندی. بعد به آقا عرض کردند که کامل این را من با محمد حسین
می خوانم . آقا فرمودند که دفعه بعد که آمدید حتماً ایشان را بیاور که با هم کاملش
را بخوانید. فکر می کنم اولین دعوتی بود که از جانب خود آقا بوده.
_از دفعاتی که همرا پدر
در بیت رهبری برنامه داشتید خاطره ای هم دارید؟
خیلی کوچک بودم که رفتم
محضر آقا، شب عاشورایی بود که حاج سعید می خواندند بعد رفتم پیش آقا و دستم در دست
پدرم بود . دست آقا را بوسیدم و با همان زبان بچگی گفتم که آقا دیشب یک خوابی
دیدم که از شما پنج تا هزار تومانی پول گرفتم بعد دو تاش را انداختم صندوق صدقات و
سه تاش را پیش خودم نگه داشتم .بعد آقا یک لبخند ملیحی زدند و اول دست کردند سمت
چپ قبا و بعد سمت راست قبا دیدند که پول ندارند فکر می کنم که آقای حجازی را صدا
زدند و یک هزاری به من دادند.
_ حرف آخر.
خب من اینجا خیلی تشکر می
کنم از پدر و مادرم که خیلی زحمت من را کشیدند. برادرم آقا مهدی
که ایشان هم واقعاً حق استادی گردن من دارند و نیز خواهرانم که خیلی کمکم می کنند. مخصوصاً این که برادرم جدیداً سبک می گویند و شعر می گویند. کمک می دهند به ما. البته بیشتر
زحمت ما توی هیئت داری رو دوش آقا مهدی است. ازهمسرم هم تشکر می کنم. تو این دو
ساله خیلی زحمت من را کشیدند.
کدخبرنگار:212006
تاسف
حالا من نمیدونم کجای خوندنش به اقایان گروسی،بنی فاطمه و... میخوره که الگو برداری ایشون از این بزرگواران نام برده شده
گرچه بیراه نیست اگر بگیم ایشون شبیه حاج ابوالفضل بختیاری میخونن اما بقیه رو بعید میدونم...
قضاوت با شما
از عقیق پر تلاش ممنونیم
کاش به ما هم میدون داده میشد
اما چی بگیم دیگه
دنیا همینه دیگه
یکی آقازاده سیاسیه
یکی هم مذهبی
نه این که حرف یه کسی رو که حالا نمیگم بخاطر باباش مداح شده
ولی خیلی وجود باباش تو مداحیش نقش داشته
بیارید و تیتر سایتتون کنید
همش دنبال حاشیه ای
عقیق جان
یه ذره پی حقیقت باشید
این مسیر عاقبت نداره
ولی اینقدرا هم عالی نمیخونه که حاجی اینقدر بهش بها میده
حاج سعید وظیفش و نسبت به خیل کثیری از مداحان جوان بی خیال شده
چی بگم که نگفتنم بهتره
ایشالا که من اشتباه میگم
امیدواریم که بتوانیم یک مقدار بهترقضاوت کنیم
ومن الله التوفیق
خون ها که موج میزند از سینه تا لبم
ایشالا که راهشون درسته و ارباب ازشون راضیه
اینجور وقتا سکوت از همه چیز بهتره و گویای همه چیز هست
همه که بدند
سید ممد جوادی یه جور
محمد حسین حدادیان یه جور دیگه
رضا هلالی یه جور
اون یکی یجور
این یکی یه جور
این رفتار اسلامی هیئتی نیستا
زشته به خدا
خدا همه نوکرای امام حسین ع رو حفظ کنه ایشالله از کوچیک گرفته تا بزرگ و پیر غلام
شماها فتنه كجا بودين اين بچه ها چه كردن أون موقع هم دنبال خاله زنك بازی بودين
اگر به این باشه که اسم نصف حزب الله رو باید بزنن تو سایت
امام و شهدا نگه دارشون باشه
امام و شهدا نگه دارشون باشه
خدا وكيلى حاج سعيد به كنار محمد حسين بد ميخونه ناموسأ؟
يه ذره مشتى باشيد
اما محمد حسین حدادیان هم صدای خوبی داره ،هم سبکای خوبی انتخاب میکنه. انصافاً از مداحای جوون تهرانه از خیلیا قشنگ تر میخونه. من در کل با صداش حال میکنم، در ضمن بچه با ادبی ام هست این بی تاثیر نیست.
بچه هیئتیها کلاً تخریب دوست دارن،
یه عرضی خدمت این آقایون که دم از مذهبی بودن میزنن ولی چشم ندارن روند رو به رشد یه نوکر اباعبدالله را ببین . آقایون محترم کجای مذهب شما اومده که اگه یه جوونی تو راه ولایت مداری و نوکری با خلوص نیت در دستگاه اهل بیت عصمت و طهارت (ع) قرار گرفت باید مورد هجمه های خودخواهانه و از روی بغض و کینه های شخصی باهاش برخورد کرد ؟
من یکی از افرادی هستم که مداحی و نوحه خوونی رو فقط از طریق تلویزیون صدا وسیما دیدم و فقط محرم ها رو هیئت میرم
ولی شماها که هر لحظه تون تو هیئت داره سپرس میشه بهتره اول از خودتون شروع کنید . چه بدی داره اگه یه آدم باتجربه و موفق تو یه هرعرصه ای به پسرش کمک کنه که اگه مشتاق تو اون مسیر قرار بگیره موفق باشه و تجربیات ارزشمندشو در اختیار اون قرار بده مثلا یه فوتبالیستی مثل احمدرضا عابدزاده کاربدی کرده به پسرش کمک کرده تا تو زندگی و مسیر ورزشی خودش موفق باشه ؟ به نظر من که مشکل از خود ما هستش و تا وقتی که چشم نداریم موفقیت دیگران و ببینیم و فقط دم از خودمون میزنیم موفق نخواهیم شد و چه بسا که با مشکل هم رو برو بشیم ..
محمد حسین حدادیان محترم هرجا هستی موفق و پیروز و سربلند باشی
از خوندن مصاحبه شما لذت بردم ..
یادافع البلایا ..
تو اگه هیاتی حرفه ای نبودی هیچ وقت عقیق رو نمیخوندی
حالا هيئتي نبوده ولي عقيق وخونده بعد هم به نظرات يه سري زده وبعد هم يه نظري داده.
نميخوام محمد حسين رو تاييد يا تخريب كنم من اصلا تهران نيستم
ولي توكه هيئتي نيستي نظر نده شايد خيلي ها توهمون هيئت يا هيئتاي ديگه تلاش كردن وبهتر هم بودن ولي به دلايلي نتونستن مطرح بشن.
على يارت
نون بازوتو بخور.ضمنا والله قسم جلاله هست.
مد نظر داشته باش
از همه زحماتتون ممنونم واقعا خسته نباشید .
پیرو فرمایشات دوستان عرض میکنم خیلی کسا هستن که واقعا قوی هستند .من کردستانم شاید باورتون نشه ولی انصافا اینجا مداحان قدری هست اما بنا به دلایلی گمنام موندن وهمین طور توی استان های دیگه.بر حسب پیشنهاد عرض میکنم با این مداحان هم در تمام کشور مصاحبه کنید.ضمنا برا بچه هیاتی ها واقعا زشته که این جور به فکر تخریب باشند تو این دستگاه نباید دنبال معروف شدن باشیم بلکه باید دنبال عرفان وشناخت باشیم.ممنون
به كجا وصلي؟؟؟؟
این غریبه فهمید ما نفهمیدیم!
عقیق دستا بالا! به کجا وصلی :)))))))
خدایی تو که تابلو تری
گروه خاص است و یا خیر ؟ زیرا در اینصورت توقعها از این سایت کمتر شده و دیگر زحمت اعتراض را کسی به خود نمی دهد ولی متاسفانه اینجور که پیش می رود مدیریت سایت به یک عده خاص دل بستگی دارد و دائم سعی دارد مسائل را از دید این پروه ( م جون و س جون و مم جون و ..فرزندان ایشان .. ) بررسی کند در صورتیکه سفره اهل بیت وسیعتر از این می باشد البته یک مشکل هم در مسئولین فرهنگی ایران 75 ملیونی وجود دارد که بیشتر سعی دارند برای راحتی کار خود روی چند نفر تکیه داشته باشند
ارباب جان نوکراتو دریـــــــــــــــــــــــــــــــــــاب
پرچم حاج سعید و داش محمد حسین بالاس چون پرچم امام حسین (ع) رو می برن بالا
خدا سایه حاج سعید آقارو
اول از همه برای خونوادشون بعدش برا نوکرای ارباب حفظ کنه به حق حضرت عباس (ع)
انشاأالله
محمدحسين خيلي خوبيا داره كه حتي اگر اشتباهي هم ازش سر بزنه(كه ما نديديم و نشنيديم) رو ميپوشونه
ايشون سبك و شعرهاي قشنگيم ميگن
از همه بچه هياتي ها درخواست ميكنم كه خود زني نكنند
خدائیش این لقلقه دهانه که داریم یدک میکشیم از خدا و اهل بیت هم چیزی نفهمیدیم بخل و حسد و ریا و آزار والدین در میون این جماعت موج میزنه الا یه درصد ناچیزی که اونم خدا بهشون لطف کرده یکی میگه نون بازوت رو بخور یکی میگه حرف دهانت رو بفهم یکی میگه .... نمی دونم چی میشه گفت به این جماعت لاف زن که اهل بیت خواسته و ناخواسته شدن بازیچه نفس و اعمالشون
اینهمه دعا ندبه خوندین والعاقبت للمتقین
اینهمه دعا کمیل و عاشورا و توسل خوندین اما این نتیجه اش هست؟ باید تجدید نظر بشه واقعا که اینطوری جواب شکمتونم نمیتونین بدین چه برسه به جواب اهل بیت رو که تحت لوای اسم و یاد ما و بیرق ما چه کردین و نتیجه چی شده.
اللهم الجعل عواقب امورنا خیرا
ک باعث شد من تغییر کنم انقدر ب فکر سرکوب دیگران نباشین باباهای خودتونم مداح بودن افتخار نمیکردین واقعا شرم داره ک دنبال کوبیدن مداح های جوانید