بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست، و ايمانم را به كامل ترين ايمان برسان، و باورم را بهترين يقين قرار ده، و نيت مرا به نيكوترين نيّات برسان، و كردارم را به بهترين كردارها برسان.
عمده مشکل ما انسانهای مسلمان در یقین است. یقین آنقدر مهم است که حضرت میفرماید که اگر تمام عمرت را صرف کنی که به این دُرّ گرانبها برسی، ارزش دارد. یقین یک حالت روحی است که هیچگونه زوالی در آن متصور نیست. مؤمن به واسطه یقینی که دارد مثل کوه میماند و چیزی نمیتواند او را تکان دهد. یقین دارای درجات و مراتبی است که هر چه بالاتر روی چیزهای جدیدی برای انسان فاش میشود.
یقین نور است، اینکه ما نمیتوانیم در زندگیمان حرکت کنیم به این دلیل است که نور نداریم. در تاریکی نمیتوان قدم برداشت. منافقین در روز قیامت به مومنین میگویند یک مقدار از نورتان به ما بدهید که بتوانیم راه برویم که مؤمنین در پاسخ میگویند این نور را ما از دنیا آوردیم از همان جایی شما ما را به خاطر نماز خواندن و روزه گرفتن مان مسخره میکردید!!!
امام علی علیهالسلام فرمود که یقین نور است. امام رضا علیه السّلام فرمودند:«وَاعلَم أنَّ العَمَلَ الدَّائِمَ القَليلَ عَلَي اليقينِ وَ البَصيرَةِ أفضَلُ عندالله مِنَ العَمَلِ الکَثير عَلي غير يقينٍ وَ الجَهدِ؛ بدان که عمل دائم کم با يقين و بصيرت نزد خدا بهتر است از عمل زياد و سخت بدون يقين»
وقتی که یقین نباشد توکل هم ضعیف است، ریشه توکل در یقین است. خداوند در قرآن میفرماید که مـَنْ يـَتَوَكَّلْ عَلَى اللّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ،
حیدر امشب دوباره بابا شد
مادری با ادب پسر زایید
زهره و مشتری خریدارش
تا نخندیده بود ابو فاضل
خنده کرد و حسین هم خندید
و خدا هم ز خنده اش خندید
آن طرف پشت کفر می لرزید
کوری چشم حرمله امشب
دیگر اینجا غزل کم آورده
چند سالی گذشت این آقا
حیدری، مرد، مردِ آب آور
تا ازین وَر اباالادب می رفت
رفت و برگشتِ تیغِ او می کشت
"یک نفر آمد و دوتا برگشت"
خنجرش عرصه را به هم می ریخت
خنجرش نه، فقط غضب می کرد
قصه آمد رسید آنجا که
حیدر آماده کرده بود او را
آفریده شده برای حسین
منبع: روابط عمومی هیأت یا ثارالله الحسین علیه السلام
211001
فکر کنم یکی از هیات های تاثیر گذار تو غرب تهران هست