مؤمن واقعي بايد بيش از موعظه كلامي، با اعمال و كردار خود مردم را بسوي اسلام واقعي و تقرب به پروردگار جهان دعوت كند تا خداوند نيز او را محبوب گرداند و همه مردم از مسلمان و غير مسلمان از ديدن او ياد خدا بيافتند. خداوند متعال در قرآن مي فرمايد:
عقیق:مؤمن واقعي بايد بيش از موعظه كلامي، با اعمال و كردار خود مردم را بسوي اسلام واقعي و تقرب به پروردگار جهان دعوت كند تا خداوند نيز او را محبوب گرداند و همه مردم از مسلمان و غير مسلمان از ديدن او ياد خدا بيافتند. خداوند متعال در قرآن مي فرمايد:
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا
مريم/96
خداي رحمان كساني را كه ايمان آورده اند و كارهاي شايسته كرده اند، محبوب همه مي گرداند.
حكايت؛
مرحوم آيت الله بافقي چندين مرتبه با دولت رضا خان مخالفت كرد تا جايي كه دولت پهلوي او را به زندان انداخت، اما وضعيت زندان از گريه ها، ناله ها، مناجات و عبادات اين مرد بزرگ يك مرتبه متحول شد و به صورت مسجد درآمد؛ جمع زيادي از زندانيان تائب شدند و در اول وقت به امامت ايشان نماز جماعت مي خواندند.
ايشان نيز پس از موعظه مانند حضرت يوسف صديق (ع) آن ها را به توحيد و خداپرستي دعوت مي كرد ، اين رويه به گونه اي پيش رفت كه حتي مأموراني كه مراقب ايشان بودند از ديدن حالات اين مرد متنبه شده و اهل عبادت شدند.
دولت كه ديد نمي تواند براي ايشان مأمور مسلمان بگذارد، دو نفر يهودي را مأمور اما آن ها در مدت كمي مسلمان شدند و سپس احكام را ياد گرفتند و مشغول عبادت شدند، بعد دو مأمور مسيحي را براي مراقبت از ايشان گماشتند ، آن ها نيز مسلمان شدند.
ايشان به قدري ايمان قوي و عمل خالص داشتند كه محبتشان در دل همه افراد قرار مي گرفت و همنشينان اين عالم بزرگ نا خواسته به سمت اسلام ناب مي آمدند. 1
پی نوشت:
1.سايت صالحين
منبع:حج
211008
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا
مريم/96
خداي رحمان كساني را كه ايمان آورده اند و كارهاي شايسته كرده اند، محبوب همه مي گرداند.
حكايت؛
مرحوم آيت الله بافقي چندين مرتبه با دولت رضا خان مخالفت كرد تا جايي كه دولت پهلوي او را به زندان انداخت، اما وضعيت زندان از گريه ها، ناله ها، مناجات و عبادات اين مرد بزرگ يك مرتبه متحول شد و به صورت مسجد درآمد؛ جمع زيادي از زندانيان تائب شدند و در اول وقت به امامت ايشان نماز جماعت مي خواندند.
ايشان نيز پس از موعظه مانند حضرت يوسف صديق (ع) آن ها را به توحيد و خداپرستي دعوت مي كرد ، اين رويه به گونه اي پيش رفت كه حتي مأموراني كه مراقب ايشان بودند از ديدن حالات اين مرد متنبه شده و اهل عبادت شدند.
دولت كه ديد نمي تواند براي ايشان مأمور مسلمان بگذارد، دو نفر يهودي را مأمور اما آن ها در مدت كمي مسلمان شدند و سپس احكام را ياد گرفتند و مشغول عبادت شدند، بعد دو مأمور مسيحي را براي مراقبت از ايشان گماشتند ، آن ها نيز مسلمان شدند.
ايشان به قدري ايمان قوي و عمل خالص داشتند كه محبتشان در دل همه افراد قرار مي گرفت و همنشينان اين عالم بزرگ نا خواسته به سمت اسلام ناب مي آمدند. 1
پی نوشت:
1.سايت صالحين
منبع:حج
211008
