عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۵۱۵۴۸
تاریخ انتشار : ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۰۵:۳۶
سید مجتبی حسینی، اندیشمند و پژوهشگر دینی در تحلیل دعای ۲۷ صحیفه سجادیه بیان کرد
امام سجاد سلام الله علیه به جای این که بخشنامه و مانیفستی برای مرزداری صادر کند شرایط مرزداری و نیازهایش را در قالب دعا بیان می کند. البته همه این ها را از خدا خواسته است.
عقیق:ما جامعه  مسلمانان را باید در افق وسیعی ببینیم. همه مسلمانان عالم در یک روستا جمع نشده اند، همه مسلمانان عالم در یک کشور جمع نشده اند. ما در این زمینه از مسلک اهل بیت علیهم السلام دوریم. ابوسفیان خدمت امیرالمؤمنین می آید و می گوید: علی من شاهدم حق با تو بود. باید حق را به تو بدهیم. علی نگاه می کند و می گوید کینه تو به اسلام چقدر دیرینه است. یعنی چه؟  ببینید کجا را می بیند. قرار است مزرعه ای مفصل ترویج بشود، یک اتفاقی قرار است بعدا بیفتد که ما  هیچ کدام صبر نداریم و  چشم مان دور و بر خودمان است. وقتی دور وبر خودمان را نگاه می کنیم فکر می کنیم همه عالم همین جاست در حالی که این طور نیست.  مقدماتی باید طی شود برای روزی که همه  انبیا برای آن روز کار کردند و هکذا همه ائمه برای آن روز کار کردند. حالا در این که همه برای آن روز کار می کنند چند نفر کاسه داغ تر از آش شده اند و خودشان را از ائمه هم جلوتر می دانند.  چه کار کنیم که کسی می آید به امام حسن می گوید یا مُضل المؤمنین! تو چرا با معاویه نجنگیدی؟ توجه کنید که همه این مخالفت ها و انحراف ها از سر کینه نبوده، همه شان روی غرض ورزی  نبوده، این ها اگر از سر جهل نیست از سر چیست؟

سید مجتبی حسینی،  اندیشمند و پژوهشگر دینی در جلسه دوم تحلیل و واکاوی دعای بیست و هفتم صحیفه سجادیه  به دو شیوه تبعیت از امام معصوم  علیه السلام و تنگ نظری های اعتقادی در جامعه مسلمانان پرداخته است.

امام سجاد علیه السلام در دعای بیست و هفتم برای اهل ثغور - مرزداران - می فرماید: اللّهمّ صلّ علی محمّد و آله / بارخدایا بر محمد و خاندان او درود فرست. وَ حَصّن ثُغُورَ المُسلمین بِعزّتک /  ثغور مسلمین را به عزتت حفظ کن. ثغور هم که می دانید مرزهای بین جامعه مسلمان و غیر مسلمان است نه این مرزهای جغرافیایی امروز. این ثغور را با عزت خود حفظ کن. وَ اَیِّد حُماتَها بِقُوَّتِک / و از کسانی که این ثغور را حمایت و حفاظت می کنند ، با قوت خودت حمایت کن. وَ اَسبِغ عَطایاهُم مِن جِدَتِک / و از کرم خودت عطیه های این ها را سرشار فرما.

وَ کَثِّر عِدَّتَهم /  عده مرزداران جامعه مسلمان را بیشتر کن. وَ اشحَذ اَسلِحتَهُم / سلاح این ها را تیزتر و بُرّان تر قرار بده.  وَ احرُس حَوزَتَهُم / حوزه کار آن ها را حفاظت کن. وَ امنَع حَومَتَهُم / حومه آن ها را در امنیت قرار بده. وَ اَلِّف جَمعَهُم / جمع این ها را با هم تألیف کن و به هم برسان. وَ دَبِّر اَمرَهُم / امر این ها را تدبیر کن. وَ واتِربَینَ مِیَرِهِم / غذا و امکاناتی که به این ها باید برسد بدون انقطاع برایشان تأمین کن. وَ تَوَحَّد بِکِفایَهِ مُؤنِهِم / نیازهایشان را به تنهایی کفایت کن. وَ اعضُدهُم بِالنَّصر /  این ها را با پیروزی کمک کن. وَ اَعِنهُم بِالصَّبر / با صبر یاری گرشان باش. وَالطُف لَهُم فِی المَکر / در مکر به این ها لطافت و دقت عنایت کن.

بیان مانیفست مرزداری  در قالب دعا

ببینید امام سجاد سلام الله علیه به جای این که  بخشنامه و مانیفستی برای مرزداری صادر کند شرایط مرزداری و نیازهایش را در قالب دعا بیان می کند. البته همه این ها  را از خدا خواسته است. یعنی هر جور تأمین شدن این مسایل هم آنی نیست که امام سجاد دنبالش هستند. توجه می کنید؟  عرض کردم جامعه مسلمین آن موقع رییس و فرمانده و سلطانش، قطعا یک سلطان جائر است. اما ثغور مسلمین را یک عده  حمایت می کنند. مرزداری می کنند. این وسط  تو بیا مرزداران و مرزداری را تضعیف کن. نتیجه چه می شود؟ به قول امروزی ها خط خودت برنده می شود؟ نه خیر! آن چیزی که حاصل جمع این هاست این است که این ثغور آسیب می بیند و مشرکین داخل می آیند.

امیرالمؤمنین (ع) اولین مدافع ثغور مسلمین

البته  اولین فردی که این کار را رعایت کرد وجود مقدس امیرالمؤمنین سلام الله علیه بود و در جلسه گذشته عرض کردم بارها و بارها باید در این زمینه کمک کنیم چون خیلی عقب هستیم بدانیم علی چه کرد  و اگر قرار است ما  از امیرالمؤمنین تبعیت کنیم چه کنیم.  توجه کنید تمام کسانی که  نماز می خوانند، تمام کسانی که از مأذنه هایشان صدای شهادتین شنیده می شود. تمام کسانی که رو به یک قبله نماز می خوانند. تمام کسانی که یک قرآن  می خواند. امیرالمؤمنین از مرزی به این بزرگی حفاظت کرد و فرزند ایشان امام سجاد سلام الله علیه در دورانی که از یک جهات بدتر از آن دروان بود باز  از همین مرزها دفاع کرد.

همه انبیا و ائمه برای یک روز کار کرده اند

عرض بنده این است که ما جامعه  مسلمانان را باید در افق وسیعی ببینیم. همه مسلمانان عالم در یک روستا جمع نشده اند، همه مسلمانان عالم در یک کشور جمع نشده اند. ما در این زمینه از مسلک اهل بیت علیهم السلام دوریم. ابوسفیان خدمت امیرالمؤمنین می آید و می گوید: علی من شاهدم حق با تو بود. باید حق را به تو بدهیم. علی نگاه می کند و می گوید کینه تو به اسلام چقدر دیرینه است. یعنی چه؟  ببینید کجا را می بیند. قرار است مزرعه ای مفصل ترویج بشود، یک اتفاقی قرار است بعدا بیفتد که ما  هیچ کدام صبر نداریم و  چشم مان دور و بر خودمان است. وقتی دور وبر خودمان را نگاه می کنیم فکر می کنیم همه عالم همین جاست در حالی که این طور نیست.  مقدماتی باید طی شود برای روزی که همه  انبیا برای آن روز کار کردند و هکذا همه ائمه برای آن روز کار کردند. حالا در این که همه برای آن روز کار می کنند چند نفر کاسه داغ تر از آش شده اند و خودشان را از ائمه هم جلوتر می دانند.  چه کار کنیم که کسی می آید به امام حسن می گوید یا مُضل المؤمنین! تو چرا با معاویه نجنگیدی؟ توجه کنید که همه این مخالفت ها و انحراف ها از سر کینه نبوده، همه شان روی غرض ورزی  نبوده، این ها اگر از سر جهل نیست از سر چیست؟

شمر هم روزگاری در سپاه امیرالمؤمنین(ع) بود

این آدم ها اهل بیت علیهم السلام را نه به عنوان امام معصوم که هرچه گفت بگوییم چشم، نه! به عنوان سمبل یک جریان که فعلا ما با این جریانیم نگاه می کنند، بنابراین به امام هم می گویند تو باید همانی باشی که ما می خواهیم. تو را جلو انداخته بودیم که دعوای خودمان با دیگران را حل کنیم. این جوری نبوده که همه کسانی که دور و بر امیرالمؤمنین جمع شده بودند واقعا اعتقادشان این طوری بود، همه شان پاکباخته بودند. شما می دانید شمر از فرماندهان سپاه امیرالمؤمنین بود. این برای چه رفته آنجا؟ می شود امثال این ها را با مقداد و سلمان و ابوذر و عمار و صعصعه و حجر مقایسه کرد؟  بعضی وقت ها  آدم اسم این ها را که می برد اشک می ریزد. این ها چه کسانی بودند در آن روزگار غربت.  پس این که ظاهرا بعضی ها می آیند و دم از امیرالمؤمنین می زنند، دم از اسلام می زنند همیشه این طور نیست که خلوصی پشت این دعوی ها باشد. علی را جلو می اندازیم برای مقاصد خودمان، هر وقت دیدیم از مقاصد ما دور می شود می گوییم این علی، آن علی نیست که ما دنبالش بودیم. خوارج این طور بودند. در جامعه کبیره داریم که:  و اللازم لکم لاحق و المقصر فی حقکم زاهق / یعنی اگر این ها جلو رفتند شما هم جلو برو، اگر عقب رفتند عقب بمان و اگر ایستادند بایست.  اما بعضی ها به دنبال ائمه می آمدند به جهات سیاسی اش بود در معنای عام کلمه. اما بعضی ها می آمدند به جهات اعتقادی  و معمولا این دسته دوم ساکت تر و بی هیاهوتر بودند و اگر قرار بود کاری کنند همین ها می کردند. شما از مقداد نزدیک تر به امیرالمؤمنین نمی توانید کسی را پیدا کنید. چون اصحاب امیرالمؤمنین هر کدام وادی خاصی را با امیرالمؤمنین نزدیک تر بودند. کمیل از یک جهت، سلمان از یک جهت، ابوذر از یک جهت. مالک از یک جهت اما از جهت قلبی، مقداد از همه  به علی نزدیک تر بود. در آن چند روز حادثه هیچ انعکاسی از او نمی بینید. هرچه تو گفتی همان است.

تنگ نظری های ما با وحدت جامعه مسلمانان نمی خواند

اگر امیرالمؤمنین به شما بگوید برو این دیوار را ماچ کن، می گویی  ما یک عمر با دیوار بد بودیم حالا برویم آن دیوار را ماچ کنیم؟ این جاست که  معلوم می شود علی شما علی امام مفترض الطاعه است یا علی ای است که در یک جریانی انتخاب کرده ای تا برای موضوع دیگری علم کنی.  توجه می کنید؟ حالا در این شرایط  وقتی جامعه اسلامی می گوییم این جامعه یعنی یک فضای وسیع از مسلمان.  ان شاء الله حج تمتع بروی آن 4 میلیون نفر حاجی را می بینی.  یعنی همه آن ها جهنم می روند فقط تو می روی بهشت؟  واقعا این طوری است؟ بله. عده ای هستند که ما آن ها را جزو اسلام نمی دانیم. ولی مردمی که آمده اند آنجا،  بغض امیرالمؤمنین را ندارند. خیلی هایشان محبت امیرالمؤمنین را  دارند. همه این ها می شوند جزو حوزه اسلام.  


منبع:شبستان


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین