عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۴۶۲۰۵
تاریخ انتشار : ۰۷ بهمن ۱۳۹۳ - ۰۰:۲۹
مشكل بودن فهم دين بوده و درك از آن به همت، استعداد، تلاش و بالاخره بحث و گفتگو نیازمند است.
عقیق:مرحوم آية الله شيخ مرتضى حائرى به نقل از مرحوم فاضل صالح آية حاج حسن آقاى فريد اراكى - فرزند مرحوم آية الله حاج آقا محسن اراكى - و او از مرحوم آية الله آقا شيخ محمد رضا قدريجانى فرمود:مرحوم آية الله سيد محمد فشاركى در مسائل فقهى و نظرى سخت تفكر كرده، آنگاه با مرحوم ميرزاى شيرزاى دوم به بحث مى نشست، تا واقعيت حكم خداوندى روشن شود. روزى پس از تفكر و بحث فراوان، از رسيدن به نتيجه مطلوب عاجز ماند. به همين دليل، با توجه به نبود آرامش در خانه شخصى ، چاره را آن مى بيند كه از شهر سامرا خارج و به بيابان ساكت و آرامى پناه ببرد، تا شايد بتواند مسأله را حل نمايد.
پس او از شهر سامرا خارج و به سمت بيابان رفته، در گودالى كه در اثر سيل ايجاد شده بود، استقرار مى يابد، تا كسى او را نديده و مزاحمتى از براى وى ايجاد نشود و او بتواند با خيالى آسوده به تفكر پرداخته و مساءله فقهى را حل نمايد!
ساعتى بعد كه او غرق تفكرات خويش بود و عاجزانه تلاش مى كرد تا مسئله و حكم خداوندى را به دست آورد، ناگهان مردى را در چهره لباس ‍ اعراب در مقابل خود مى يابد. به محض يافت حضور او، آن مرد عرب رو به او كرده و مى گويد: به چه فكر مى كنى؟
مرحوم سيد كه سخت از حضور مرد عرب ناراحت شده بود و او را مزاحمى براى تفكر علمى خويش مى يافت، با تندى هر چه تمام تر مى گويد: در فلان مسئله فكر مى كنم!
گوهر مخزن اسرار همانست كه بود
حقه مهر بدان مهر و نشاست كه بود
عاشقان زمره ارباب امانت باشند
لاجرم چشم گهر بار همانست كه بود
از صبا پرس كه ما را همه شب تا دم صبح
بوى زلف تو همان نرجس جانست كه بود
طالب لعل و گهر نيست و گرنه خورشيد
همچنان در عمل معدن و كانست كه بود
عرب به آرامى مى گويد: آيا پيرامون فلان مسئله فكر نمى كنى؟ آيا چنين اشكالى به ذهنت نمى رسد؟ و براى رد آن اشكال اكنون چنين جوابى را نداده اى؟ و پس از اشاره به تمام ابعاد بحث، به آخرين حلقه آن - كه همان اشكال مرحوم سيد فشاركى بوده - اشاره مى فرمايد: آنگاه با بيان ريشه مخفى اشكال سيد، مسئله را حل مى نمايد.
به محض حل شدن مسئله، مرحوم سيد فشاركى متوجه ناپديد شدن آن مرد عرب مى شود. پس با توجه به سختى مساءله فوق ، در مى يابد كه آن فرد كسى جز خود حضرت ولى الله اعظم(عج) - و يا يكى از اصحاب خاص آن جناب - نبوده است.
12 نکته از این حضور:
1 ) مشكل بودن فهم دين بوده و درك از آن به همت، استعداد، تلاش و بالاخره بحث و گفتگو نیازمند است.
2) عنايت خاص حضرت ولى الله اعظم(عج) به پويندگان معارف اهل البيت(ع) با هدايت علمى آنان.
3 ) رعايت آداب در شرايط بحرانى به دليل امكان يافت حوادث يا شاخص هاى مطلوب در آن بحران ها.
4) بهره گيرى از روش هدايت گام به گام در حل برهانى معضلات فقهى از سوى حضرت بقية الله(عج)
از رسوم شرح و حكمت با هزاران اختلاف
نكته اى هرگز نشد فوت از دل داناى تو(حافظ)
5) بهره گيرى حضرت عليه السلام از روش ايجاد اطمينان در سيد فشاركى براى پذيرش پاسخ خويش از راه اخبار بر اصل اشكال و ريشه .
6) محدد بودن ميزان بهره گيرى مستقيم فقيهان دينى از اهل البيت(ع) در دوران غيبت.
7) هدفدار بودن حضورها و ملاقاتها با حضرت بقية الله(عج) و در نتيجه پايان يافتن حضور در فرض يافت هدف و مطلوب.
8 ) تاءييد ضمنى ضرورت مطالعه و تلاش علمى براى حل معضلات دينى پيش از بحث ، گفتگو و يا عرضه افكار و انديشه هاى دينى.
9) به حضور آورى تلاش فقيهانه خالص به محضر حضرت بقية الله(عج)
10 ) روش يافت حضرت از طريق تفكر و تدبر فقهى و دينى.
گفتم كه روى خوبت ، از من چرا نهان است؟
گفتا: تو خود حجابى ، ورنه رخم عيان است
گفتم : كه از كه پرسم ، جانا نشان كويت؟
گفتا: نشان چه پرسى ، آن كوى بى نشان است!(فيض كاشانى)
11) توجه و عنايت خاص حضرت به رفع مشكلات علمى فقيهان دينى
12 ) ضرورت همت فقيهان دينى در حل معضلات دينى بدون توجه به نامساعد بودن و نامناسب بودن امكانات مطالعه اى و انديشه اى.


منبع:جام
211008

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین