عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۹۴۴۶۲
تاریخ انتشار : ۰۲ اسفند ۱۳۹۶ - ۰۱:۲۷
نعم الامم، اُمنا فاطمه
امشب علی بايد دلبر را با دست هاي مردانه ي لرزان، به بستر جديدي بسپارد! بستري با رو انداز سرد و نمناك از خاك...
عقیق:حال و هوای امشب پاییتخت، عجیب دلگیر و سرد بود! بغض در گلوها نمایان و اشک در چشم عاشقان کوی فاطمه جاری است.

تصور روز هاي نبودت هم براي علي غير ممكن بود، چه برسد به شب هايش! كاش اين شب اولِ بي دلبر را ميشد با فغانی به پايان برد.

اما امشب استيصال بي داد ميكند! اشك هايي كه مجبورند نجيبانه گونه ها را با نفس هاي در سينه حبس شده بنوازند.

و عجب شب پركاريست! امشب بايد دلبر را با دست هاي مردانه ي لرزان، به بستر جديدي سپرد! بستري با رو انداز سرد و نمناك از خاك...

بستري كه بي رحمانه وقفه اي ابدي خواهد انداخت ميان نگاه هايمان! آرزو ميكند كاش لااقل خودمان بوديم و خودمان، كاش نبود اين نگاه هاي كودكانه ي پر غم.

خيبر افكنِ مدينه امشب بايد دل را بكَند...! اصلا علي بودن در اين ديار چقدر سخت است. عليِ بي زهرا را كه ديگر حرفش را نزن!

و اما مادرانه هايي كه امشب به پايان ميرسند! گيسواني كه دست هاي تو را نخواهند ديد و آغوش هاي كوچكي كه گرماي گم شدن در ميان دستانت را نخواهند چشيد...

آرام آرام «أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوء» را زمزمه میکنم. و آه که چقدر امن يجيب بايد بخوانم امشب.

هر چند براي وجودت پاياني نميبينم.

وقتي نفحات مادرانگي هايت قرن هاست به وجودمان ميرسد...حتي به مني كه از ناخلفان درگاهت به حساب مي آيم! مني كه براي صدا زدن و خطاب كردنت شانه جمع ميكنم و سر به زير، زير لب تو را «مادر» ميخوانم.

بعد هم گردن كج ميكنم و با بغض بچگانه اي ميگويم؛ همه ي بچه ها كه ادم حسابي نميشوند! ولي مادر حواسش به همه شان هست...

گاهي فكر ميكنم در اين آشوب ها چقدر بايد از فضه تشكر كنيم!

ممنونيم كه تو لااقل ماندي و مراقبت از فرشته پر شكسته علي را رها نكردي.

ممنونيم كه جور نامردان و بی مروتان آن روزگار را كشيدي و شاخه خم کردی زیر بار آن همه نامردی....

ممنون كه ابروي انسانيت را خريدي....

ممنون!

و چقدر غبطه ميخورم به ثانيه ثانيه كنيزي ات!

به دقايق هم نفسي ات با برترين هايي كه بردن نامشان فقط آرام دلِ هم چون مني است...

به ساعت هاي هم خانه شدن با خير المخلوقين.

غبطه ميخورم كه هيچ.

مدام خود را ميان فرزندانش مي اندازم تا اگر رنگ و بويي هم از آنان نمي گيرم، به رسم هم جواري و مهر، مرا هم با خودتان حسابي كني مهربان مادرِ آسمانى ام! نعم الامم، اُمنا فاطمه!

 

عرفانه فتحيان

منبع:حوزه

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین