عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۹۰۸۹۰
تاریخ انتشار : ۱۲ مهر ۱۳۹۶ - ۱۶:۳۳
سیزدهم محرم؛
حضرت زینب کبری (س) در روز سیزدهم محرم خطبه پرهیمنه خود را در کوفه ایراد کرد.
عقیق:در روز سیزدهم محرم کاخ عبیدالله‌بن‌زیاد منتظر ورود اسیران بود. خطبه‌خوانی در این هنگامه سخت، بر میزان خطر و خشم عبیدالله می‌افزود. در این هنگامه، با آرامشی که تنها در، چون زینبی می‌توان یافت، دختر امام علی (ع) قصد سخن کرد. خطیب بلیغ و اسیر کوفه این گونه سخن آغاز کرد:خدا را ستایش می‌کنم و بر پدرم محمد (ص) و خاندان پاک و برگزیده‌اش درود می‌فرستم. حضرت زینب (س) درنگ کوتاهی کرد و آنگاه چونان آذرخشی که در شب تار فرود آید و بدرخشد، بر قلب‌های تاریک و جان‌های خفته فریاد کشید که:اما بعد،‌ای مردم کوفه!‌ای نیرنگ‌بازان دغل‌کار،‌ای خوارمایگان پست‌کردار، گریه می‌کنید؟! بگریید که چشمانتان از اشک خشک مباد؛ و سینه‌هاتان هماره سوزان و بریان باد.

شما به زنی رشته‌باف می‌مانید که رشته‌ها را با قوت تمام می‌تاباند و می‌بافد و در پایان دیگر بار می‌گسلد و جدا می‌سازد. پیمان‌ها و سوگندهایتان چنین است، شما مردم کوفه مردمانی خودستا، دروغ‌گو، چاپلوس و بلندپرواز و فریب‌کارید. به سبزه و گیاهی می‌مانید که بر مزبله‌ها و پارگین می‌روید، ظاهرتان سبز و دل‌فریب و درون همه پلشتی و زشتی و آلودگی، به سنگی نقره‌گون می‌مانید که بر گوری پلید نشانده باشند.

بنابراین گزارش، حضرت زینب (س) در ادامه خطبه‌اش گفت:چه کار زشتی کردید و چه توشه بدی برای جهان دیگر اندوختید. خشم خدا را خریدید و عذاب جاودانه بهره خود کردید. می‌گریید؟ بگریید که به خدا شایسته و سزاوار گریه‌اید. بسیار بگریید و کم بخندید که داغ ننگی بر پیشانی خود نهاده‌اید که هرگز زدودنی نیست. این ننگ از دامانتان شست‌وشو دادنی نیست. شما فرزند خاتم پیامبران را کشتید. شما سید جوانان بهشت و چراغ راه امت را کشتید. کسی را به قتل رساندید که در جنگ سنگرگاهتان، در سختی پناهتان و در گیر و دار تاریکی و آشفتگی، مشعل هدایت و پایان پریشانی و سرگردانی شما بود. کوششتان تباه و معامله‌تان زیان‌بار است و به خشم و غضب الهی دچار، و خواری و پریشانی و بیچارگی همراهتان. کاری بسیار زشت و ناروا کردید. نزدیک است از زشتی این کار آسمان‌ها بشکافد و زمین متلاشی شود و کوه‌ها از هم گسسته شوند.

هیچ می‌دانید چه جگری از رسول خدا دریدید؟ هیچ می‌دانید چه حرمتی از او شکستید و چه خونی از او ریختید؟ کاری چنان زشت و ناپسند کردید که زمین و آسمان از تباهی و سیاهی آن سرشار است در شگفت نباشید اگر آسمان خون گریه کند و منتظر باشید که عذاب آخرت سخت و هولناک است و گناهکاران را یاور و پشتیبانی نیست. هرگز مباد مهلتی که به شما داده‌اند فریفته‌تان سازد، چرا که خداوند گناهکاران را زود به مکافات و مجازات نمی‌رساند، انتقام خون ستمدیدگان را خدا می‌ستاند. هرگز چنین نیست که می‌پندارید. خدا مراقب ما و شماست.
خطبه پایان یافت.

در مجلس عبیدالله، رؤسای قبایل همگی حضور داشتند؛ حضرت زینب (س) همراه اسیران با لباس‌هایی ساده و پاره وارد شدند. حضرت زینب (س) زیر چشمی نگاهی به مجلس انداخت، همه و همه بودند. حضرت زینب (س) در کنار دیوار مجلس نشست و زنان همراه او، گرداگردش حلقه زدند. عبیدالله با غرور و تبحتر خاص خود پرسید:این زن کیست؟ تردیدی نیست که او می‌دانست این زن حضرت زینب (س) است. دیگر بار رو به حضرت زینب (س) کرد و گفت:این زن کیست؟ هر دو بار حضرت زینب (س) سکوت کرد و پاسخ نداد و پاسخ ندادن شکننده‌ترین ضربه‌ای بود که غرور زیادی را می‌شکست. فرعون کوچک کوفه دیگر بار، خشمگینانه و بلندتر پرسید:این زن کیست و حضرت زینب (س) همچنان خاموش و آرام و بی‌توجه، سر فرو افکنده بود. این نخستین شکست عبیدالله بود.

خاطرنشان می‌شود از وقایع دیگر سیزدهم محرم می‌توان به شهادت عبدالله‌بن‌عفیف و رسیدن خبر شهادت امام حسین (ع) به مدینه و شام اشاره کرد.

پی نوشت:

1.اللهوف

2.امالی مفید

3.الفتوح

4.ارشاد

5.بحارالانوار

6.آینه در کربلاست(محمدرضا سنگری)

منبع:باشگاه خبرنگاران

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین