عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۷۶۶۱۰
تاریخ انتشار : ۰۵ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۶:۰۸
شاعر«قربون کبوترای حرمت...» کیست؟
نیت‌اش برای اهل بیت بود. یک بار به او گفته بودند «این کلید ماشین و خانه را بگیر به شرط اینکه قول بدهی مداح ثابت جلسات هفتگی ما بشوی». به بهانه مشورت با پدرش بیرون شده بود. گفته بود:«چون در مجلس امام حسین حرف پول وسط آوردند دیگر اگر کلاهمم آن سمت بیفتد برنمی‌گردم».
عقیق:شهید «غلامعلی جندقی» معروف به رجبی در سال 1333 در محله خیابان آذربایجان تهران در خانواده‌ای مذهبی به دنیا آمد. پدر وی حاج حسن که از اساتید برجسته اخلاق و عرفان زمان خود بود، اهتمام ویژه‌ای در تربیت فرزندان خود ورزید.

غلامعلی بنابر راهنمایی‌ها و تربیت پدر بزرگوارش مداحی اهل بیت (ع) را از‌‌ همان سنین نوجوانی آغاز و به دلیل آشنایی با معارف قرآنی و اسلامی استعداد در حفظ شعر و سوز صدای وی توانست در این عرصه سریع رشد کند تا بدان جا که از سبک‌ها و اشعار او مداحان برجسته بسیاری استفاده می‌کردند.

انتشارات روایت فتح در سال گذشته بنا بر ضرورت پرداختن هرچه بیشتر به زندگی و سیره عملی این شهید بزرگوار، اثری با عنوان «کتاب غلامعلی رجبی(جندقی)» را منتشر کرد که در آن سیداحمد معصومی‌نژاد، نویسنده اثر، 100 خاطره از دوران مختلف زندگی این شهید بزرگوار را جمع‌آوری و تدوین کرده است. خاطرات این اثر از زبان افراد مختلف نقل می‌شود و این امر سرانجام مخاطب را به صورت غیر مستقیم با اخلاق این شیهد آشنا می‌کند.

بخش‌هایی از خاطرات منتخب این کتاب سال گذشته به مناسبت انتشار این اثر، منتشر شد و امروز نیز به مناسبت سالروز شهادت این شهید بزرگوار بازنشر می‌شود که به این شرح است:

قربون کبوترای حرمت امام رضا(ع)

آن شب توی همان صحن توسل کرد که چهارده قدم به سمت ضریح بردارد و با هر قدم یک بیت برای آقا امام رضا(ع) بگوید. قدم برمی‌داشت، اشک‌هایش می‌ریخت و زیر لب زمزمه می‌کرد:

قربون کبوترای حرمت امام رضا


قربون این همه لطف و کرمت امام رضا...

***

شعرهایش بی‌تخلص بود. فقط یک تخلص از او دیدم و آن شعری بود که شب تولد حضرت علی اکبر(ع) گفت: دلبرا گر تو را نام باشد علی/ نام من هم بود غلام علی

***

ماجرای شور روضه حاج منصور و شعر شهید غلامعلی

مجلس عجیبی شده بود؛ با اینکه شب میلاد امام حسین(ع) بود، همه آن‌قدر گریه کرده بودند و به سر و سینه زده بودند که مجلس به هم ریخته بود. بیشتر به خاطر شعری بود که حاج منصور خوانده بود.

بعدها حاج منصور گفت «اون شعر زیبا رو غلامعلی گفته بود. دیروزش رفته بودیم کوه، همان‌جا تمومش کرد، روی کاغذ نوشت و داد به من. گفت بگیر فردا شب این رو بخون.»

***

شیعه یعنی بهترین بنده خدا

به شاگردان مداحی‌اش می‌گفت «یه شیعه فقط از ظاهرش شناخته نمی‌شه. شیعه با معرفتی که پیدا می‌کنه، می‌شه بهترین محصل و دانشجو؛ بهترین کارمند و کاسب و بهترین همسر و فرزند و خانواده. تو یه جمله می‌شه بهترین بنده خدا.»

وقتی به رفتار و کردارش نگاه می‌کردیم، واقعاً همان‌طوری بود که می‌گفت.

 

فقط دوست دارم به روضه بروم

شادترین و لذت‌بخش‌ترین لحظاتش در مجلس اهل بیت(ع) بود. حاج‌آقا پناهیان می‌گفت «واقعاً از حالاتش، رفتارش و مداحیش می‌شد فهمید از این رابطه‌ای که با اهل بیت(ع) ایجاد کرده، احساس خوشبختی می‌کنه.»

در وصیت‌نامه‌اش هم اشاره کرده که «اگر به من اجازه داده شود به دنیا رجوع کنم و با روحم به شما سر بزنم، فقط دوست دارم در هیئت‌ها و روضه‌ها شرکت کنم.»

بخش‌هایی از وصیت‌نامه این شهید والامقام به همراه توصیه‌های پراکنده‌ای از شهید که در خاطرات مختلف از وی نقل شده است در ادامه می‌آید:

یک قطره اشک برای ارباب را به من هدیه کنید آن را به تمام بهشت نمی‌فروشم

«به خون خویش نویسم به روی سنگ مزارم که من به جرم محبت قتیل خنجر یارم» اینجانب غلامعلی جندقی وصیت می‌کنم که همه آشنایان، دوستان، پدر،مادر، برادرانم و خواهرانم همگی را شفاعت خواهم کرد. مرا در هیأتها فراموش نکنید! در مجلس ختم و غیره فقط و فقط روضه حضرت ابا عبدالله(ع) خوانده شود و شما را هم سفارش می‌کنم به عزاداری‌ها که بلا را دفع می‌کند و اشک بر حسین(ع) کلید پیروزی است. بهترین هدیه برای من اشک چشم برای حسین(ع) است، اگر گاهی در هیأت ها یک قطره از اشک برای ارباب را به من هدیه کنید از همه چیز برایم بالاتر است، آنقدر که این یک قطره را به تمام بهشت نمی‌فروشم.

اگر اجازه رجوع به دنیا به من داده شود؛ دوست دارم فقط در روضه‌ها شرکت کنم

وصیت می‌کنم که همه آشنایان، دوستان، پدر و مادر، برادرانم و خواهرانم همگی را شفاعت خواهم کرد. مرا در هیئت فراموش نکنید. در مجلس ختم و غیره، فقط و فقط روضه حضرت اباعبدالله (ع) خوانده شود. روضه برای امام حسین (ع) عمری است مورد علاقه و عشق من بوده و من با روضه و محبت اهل بیت و مجالس و هیئت‌ها مأنوس بوده‌ام و اگر به من اجازه داده شود به دنیا رجوع کنم و با روحم به شما سر بزنم فقط دوست دارم در هیأت‌ها و روضه‌ها شرکت کنم.

مرا فراموش نکنید مخصوصاً محرم، شب‌ها و صبح‌ها از اربابم می‌خواهم اجازه دهد من به هیأت بیایم و شما را هم سفارش می‌کنم به عزاداری‌ها که بلا را دفع می‌کند و اشک بر حسین (ع) کلید پیروزی است.


* در هیئت یاد من باشید؛ قول شفاعت می‌دهم

دفاتر شعرم و کتاب‌های روضه و شعرم مال غلامرضا برادرم که در هیأت بخواند. التماس دعا دارم. براداران عزیزم مخصوصاً غلامرضا، شما را به خدا در هیئت یاد من باشید و من قول شفاعت به شما می‌دهم و در خاتمه از دوستان و آشنایان همگی خداحافظی نموده و حلالیت می‌طلبم و بهترین هدیه برای من اشک چشم برای حسین‌(ع) است، اگر گاهی در هیئت‌ها یک قطره از اشک برای اربابم را به من هدیه کنید از همه چیز برایم بالاتر است، آنقدر که این یک قطره را به تمام بهشت نمی‌فروشم.

به امید دیدار در قیامت

غلامعلی جندقی (رجبی) – اندیمشک

67/5/4

توصیه‌های شهید به مداحان: اگر مداح برای خوش‌آمد مردم این رشته را ادامه دهد؛ تأثیر کلام و نفسش از دست می‌رود

لازم به تذکر است افرادی که در این راه وارد می‌شوند باید توجه داشته باشند که آموزش، خود یک وسیله است و اثر و تأثیر حقیقی را خلوص در این سیر تضمین می‌نماید و اگر در این مسیر گرفتار خودبینی شود و یا این کار را وسیله امرار معاش قرار دهد اثر حقیقی آن کم خواهد شد و خواننده هرچه بیشتر در خواندن مردم را نبیند و صرفاً ائمه(ع) را در مجلس حاضر و ناظر ببیند و برای خود آنها شعر بخواند حالتش، حالش، تأثیر نفسش، صد در صد در شنونده اثر حقیقی می‌بخشد و اگر برای خوش آمد مردم و غیر خدا این رشته را ادامه دهد ضرر می‌کند و تأ ثیر کلام و نفس را از دست می‌دهد. چه خوب است انسان مداح اهل بیت(ع) باشد و نه تنها زبان، بلکه روحش، دل و جان و وجود و تارو پودش مداح اهل بیت(ع) باشد.




در مجلس امام حسین حرف پول وسط آمد؛ گفت کلاهمم آن سمت بیفتد برنمی‌گردم

شهید غلامعلی رجبی اهل ریا و خودنمایی نبود؛ برای خدا کار می‌کرد؛ نیت‌اش برای اهل بیت بود. یک بار به او گفته بودند «این کلید ماشین و خانه را بگیر به شرط اینکه قول بدهی مداح ثابت جلسات هفتگی ما بشوی». به بهانه مشورت با پدرش بیرون شده بود. گفته بود:«چون در مجلس امام حسین حرف پول وسط آوردند دیگر اگر کلاهمم آن سمت بیفتد برنمی‌گردم». شادترین لحظاتش در مجلس امام اهل بیت(ع) بود. حاج آقای پناهیان می‌گفت: «واقعاً از حالاتش رفتارش و مداحی‌اش می‌شد فهمید از این رابطه‌ای که با اهل بیت ایجاد کرده احساس خوشبختی می‌کند».

ولایتی بودن فقط به سینه‌ زنی نیست

یک بار در کنار یکی از دوستانش کنار جاده نشسته بود. منتظر دستور بعدی، ذکر «نادعلی» گرفت. ذکر که تمام شد گفت: «ولایتی بودن فقط به سینه زنی و گریه کردن نیست، مراحلی پیش می‌آید که برای اثبات آن باید از دار و ندارت بگذری، حتی از جانت».


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
کربم
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۲:۳۴ - ۱۳۹۵/۰۵/۰۶
0
0
چرا گزارش دیدار حاج مهدی سلحشور با پیرغلاما و دیدارش با پدر شهید صدر زاده رو تو سایتتون نزدید؟
تو سایت حاج مهدی سلحشور هست.
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین