برای روشن شدن این مساله با حجت الاسلام زهیر دهقانی، مدیر گروه غرب و مهدویت مرکز تخصصی مهدویت به گفتگو نشستیم؛
ادعای کلیسای ارتدوکس مبنی بر حمله روسیه به داعش در سوریه و "جنگ مقدس" در آخرالزمان را چگونه ارزیابی می کنید؟
نکته اول اینکه هر چند ماه خبری از خاورمیانه و ارتباط دهی آن با آخرالزمان در رسانه های غربی پوشش داده می شود که نشان دهنده توجه ادیان و مذاهب به جایگاه خاورمیانه به عنوان مهد ادیان بزرگ الهی است.
همه ادیان الهی در خاورمیانه با نگاه آخرالزمانی نیز تحلیل هایی ارائه داده اند و خیلی اتفاقات آخرالزمانی در خاورمیانه به وجود آمده است. به طور مثال داعش در دو سه سال اخیر در روایات شامات، ادعایی درباره گروه های یمن و مصر دارد، یا اشاره به پرچم های سیاه خراسان می کند یا حتی در غرب همه تطبیق نشانه ها با ظهور در کتاب مقدس همه ناشی از این است که همه ادیان گوشه چشمی به وقایع آخرالزمانی دارند.
جایگاه "جنگ مقدس" از سوی کلیسای ارتدوکس در منابع مسیحی چیست؟
در مساله اخیر و حضور روسیه در شمال عراق و ادعای کلیسای ارتدوکس مبنی بر جنگ مقدس در آخرالزمان چهار دیدگاه وجود دارد، در این رابطه دو دیدگاه غربی و دو دیدگاه شرقی و اسلامی وجود دارد.
اولین دیدگاه غربی از نظر زمانی مقدم است، گروه های اوانجلیستی و صهیونیسم مسیحی در امریکا از یک سال و نیم پیش تبلیغ را آغاز کردند و سعی می کنند حضور شورشیان داعش را به حوادث آخرالزمانی که ادعا می کنند در کتاب مقدس آمده، ارتباط دهند و گروه های اسلامی را جبهه شر می دانند که در آخرالزمان قرار است مقابل مسیح بایستد.
این در حالی است که در کتاب ها و مقاله های متعدد گروهی از اندیشمندان غربی مانند ریچاردسون، روزنبرگ، جان هاگی و غیره این مسائل را مورد بهره برداری قرار می دهند.
نگاه دوم در غرب در جریان حضور روسیه در سوریه اتفاق افتاد و از کلیسای ارتدوکس برخواست، با توجه به اینکه در شرق اروپا کلیسا مذهب غالب است. آنها اعلام کردند که حضور روسیه در سوریه و جنگ با داعش، جنگ مقدس است، البته صراحتا به آخرالزمانی بودنش اشاره نکردند، به طوری که سایت میدل ایست گفته بود جنگ مقدس چون در دفاع از مستظعفان صورت می گیرد، پس حمله روسیه به داعش در دفاع از دولت سوریه یک جنگ مقدس است.
دو نگاه از شرق و عالم اسلام بلند شده است، یکی نگاه داعش است. با این توضیح که داعش از بدو تاسیس تاکنون در این مورد مانور داده و خواسته از این طریق برای خود مشروعیت ایجاد کند و با توجه به اینکه عمر آنها بیش از دو سال بود، در این مدت برنامه های تبلیغی و رسانه ای قوی داشتند و سعی کردند برای جذب مشتری و موجه جلوه دادن خود از روایات آخرالزمانی استفاده کنند.
چرا داعش به "دابق" اهمیت می دهد و بر روی آن تبلیغ می کند؟
باید درباره روستای دابق و ادعای کلیسای ارتدوکس مبنی بر جنگ مقدس در دابق گفت که دابق روستای کوچکی در حومه شهره حلب است، اهل سنت در روایاتی از پیامبر اسلام(ص) نقل می کنند که وعده داده شده که روزی می رسد شما مسلمانان در دابق جمع می شوید و در روایات دیگر آمده که با لشکر روم مقابله می کنید، البته این روایات از نظر خود اهل سنت نیز مستند نیست.
ولی داعش این روایات را بزرگنمایی کرده و ادعا می کند که لشکر اسلام که پرچم سیاه دارند و در منطقه دابق با لشکر روم مواجه می شود، لشکر داعش است.
بسیاری از ادعاهای داعش باطل و شکست خورده است، زیرا داعش بسیاری از ادعاهای خود را ثابت نمی کند، در این رابطه فیلمی به نام "شعله های خشم" با این رویکرد ساخته شد، همچنین مجله شماره یک و دو "دابق" را به زبان انگلیسی در این رابطه منتشر کردند.
آیا روسیه در وقایع آخرالزمانی نقشی دارد؟
داعش تا قبل از حمله روسیه ادعا می کرد که کشورهای غربی با ما جنگ می کنند و ما در این جنگ پیروزیم. ولی بعد از ائتلاف کشورهای غربی علیه داعش و بمباران هوایی روسیه به مواضع آنها، سعی می کند از این بمباران به نفع خود استفاده کند. به طوری که بعد از حمله روسیه آنها فلش پیکان را تغییر دادند و به سمت روسیه بردند.
در پاسخ به این شبهات داعش، می گوییم که چطور اول امریکا و کشورهای غربی مقصر حمله به شما بودند، حالا روسیه حمله کننده شده، همچنین واژه روم در روایات را ترجمه کردند که در اروپاست، روم چه ارتباطی با روسیه دارد، همه اینها نشان دهنده کذب بودن ادعای کلیسای ادتدوکس و حوادث آخرالزمانی است که البته قابل اعتنا نیست.
یک عده از مسلمانان فکر می کنند نبرد داعش همان نبرد قرقیسا در بعضی از روایات است که باید توجه کنیم که قرقیسیا منطقه ای در شمال عراق است و ارتباطی با سوریه ندارد و نمی توانیم به داعش و نبرد آرماگدونارتباط دهیم.
وظیفه ما در قبال این جریان سازی ها چیست؟
این مسائل هیچ پشتوانه علمی ندارد؛ چراکه هر روایتی باید بررسی سندی شود و ویژگی هایش بررسی شود، براساس روایات در نبرد قرقیسا سفیانی حضور دارد، همچنین در روایات از قیام سفیانی تا ظهور حضرت 6 ماه فاصله است. پس باید در این مدت این نبرد صورت بگیرد و معنایی ندارد الان اتفاق بیفتد.
مطرح شدن این مسائل برای اولین بار نیست و آخرین بار هم نخواهد بود. اولا ما روایات آخرالزمانی در منابع اهل سنت را قابل استناد نمی دانیم، همچنین منابع غربی نیز تحریف شدند.
در روایات آخرالزمانی شیعی این نکته قابل تامل است که بررسی این روایات از نظر سند و محتوا مشکل است و احتمال ساختگی بودن، تغییر، تحریف، سواستفاده بعضی دارند که باعث شده علما با تامل و دقت نظر در این روایات کار کنند و هر کس نمی تواند به صرف دیدن روایات در کتابی استناد کند، باید با ذره بین دقیق سراغش رفت. هم به منابع معتبر مراجعه کنند و هم اساتید صاحب نظر مراجعه کنند.
نکته دوم اینکه مواظب باشیم کاری نکنیم که در زمین دشمن بازی کنیم. یعنی این جریانا ها یک صحنه سازی و مشغول شدن به خودمان است، یک نمایش است، این جریان سازی که داعش انجام می دهد. صحنه سازی است برای اینکه عالم اسلام را به جریان های انحرافی معطوف کند.
اگر ما با نشانه های مشکوک خود را مشغول کنیم، از اصل وظیفه غافل می شویم و به مسیری می رویم که دشمن می خواهد، بنابراین وظیفه ما در عین توجه به مسائل پیرامون و منطقه در درجه اول زمینه سازی ظهور است نه نشانه سازی. باید ببینیم وظیفه ما در فراهم کردن شرایط ظهور چیست و ما کجا ایستاده ایم.