عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۴۶۱۰
تاریخ انتشار : ۰۳ بهمن ۱۳۹۱ - ۱۵:۳۰
عقیق: در صفحه 90  کتاب "اسرار ملکوت"  داستانی از شخصی به نام معمٌر نقل شده که می‏ گوید:
 
« من در خدمت امام صادق(ع) نشسته بودم که ناگاه "زیدبن علی بن الحسین" آمد و با دستانش دو چوب دو طرف درب را گرفت و همانجا ایستاد. امام صادق(ع) به او فرمود:« ای عمو جان به خدا پناه می‏برم از اینکه می‏بینم تو را در کناسه کوفه به دار می‏آویزند.»
 
 در این وقت ، مادر زید که آنجا حضور داشت، رو کرد به حضرت و گفت: به خدا قسم هیچ علت و سببی جز حسادت باعث نشد که چنین مطلبی به فرزندم اظهارکنی!

پس حضرت سه بار فرمودند:« ای کاش فقط حسادت بود. ای کاش فقط حسادت بود. ای کاش فقط حسادت بود.» سپس فرمودند:« خبرداد پدرم از جدم که از صلب او فرزندی خواهد آمد که به او زید گویند و او را در کوفه می‎کشند و به دار می‏آویزند. روح او در چینه دان یک پرنده سبز بهشتی قرار می‎گیرد و در بهشت به هرجا که بخواهد پرواز خواهد نمود.»

از این داستان چنانچه آشکار است، عدم رضایت امام(ع) از اقدام زید به چشم می‎خورد، اما به طور تلویحی نه تصریحی. همچنین از این کلام، مرتبت و درجات زید و اینکه مورد رحمت پروردگار متنعم به نعمات بهشت می‏گردد، مشهود است؛ و این به خاطر نیت صاف و ضمیر پاک و مقصد الهی بوده است که در جنابش وجود داشته است، به خلاف بنی الحسن.


منبع: خبرگزاری مهر
کد خبرنگار 211007


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین