عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۴۲۷۱۰
تاریخ انتشار : ۱۰ آذر ۱۳۹۳ - ۲۱:۳۹
یکى از گام هاى شیطان تسویف است فرصت سوزی که شیطان سعی می کند زیباترین لحظات عمر یعنى جوانى را از انسان بگیرد بعد انسان آنقدر تاسف مى ‏خورد.
عقیق: قال الله تبارک وتعالی إِنَّ الشَّیْطانَ‏ لَکُمْ‏ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا إِنَّما یَدْعُوا حِزْبَهُ لِیَکُونُوا مِنْ أَصْحابِ السَّعیر
یکى از وظایفى که بر عهده ی ماست شناخت دشمن و حربه های اوست.
از هر راهى که دشمن وارد مى شود باید راهکار مقابله با آن را پیدا کند روایت داریم که مؤمن بین 5 دسته دشمن قرار دارد.
الْمُؤْمِنُ بَیْنَ‏ خَمْسِ‏ شَدَائِدَ مُؤْمِنٍ یَحْسُدُهُ وَ مُنَافِقٍ یُبْغِضُهُ وَ کَافِرٍ یُقَاتِلُهُ وَ شَیْطَانٍ یُضِلُّهُ وَ نَفْسٍ تُنَازِعُه‏[1]
شناخت گام هاى شیطان -خطوات شیطان-، حربه ‏هاى شیطان، شناخت دام ها و راهکارهایى که شیطان روی افراد نفوذ مى کنند خیلى مهم است اگر این ها را نشناسیم ممکن است نادانسته حزب شیطان شویم و از سلک حزب الله خارج شویم.
سه مرتبه کلمه حزب الله در قرآن آمده و سه مرتبه هم حزب شیطان -قرآن مى فرماید حزب شیطان خاسر زیانکار است اما حزب الله غالب و مفلح و پیروز است اگر انسان شاخصه هاى حزب الله و حزب الشیطان را نداند ممکن است ناخواسته در حزب شیطان وارد شوند همانطورکه تبلیغات اموی در افرادی اثر گذاشته بود و در جریان واقعه کربلا تشخیص حق و باطل را برایشان مشکل کرده بود -بعضى از اینها تبرکا با الله اکبر گویى با به ظاهر تدین این کار را انجام دادند –قرآن در سوره فاطر میفرماید.
(إِنَّ الشَّیْطانَ لَکُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا إِنَّما یَدْعُوا حِزْبَهُ لِیَکُونُوا مِنْ أَصْحابِ السَّعِیرِ فاطر 6) شیطان دشمن است این واضح است اما اینکه شما دنبال شیطان نروید و او را دشمن بدانید این مهم است بعد مى ‏فرماید شیطان با حزبش تلاش داردانسانها را اصحاب جهنم کند إِنَّهُ‏ یَراکُمْ‏ هُوَ وَ قَبِیلُهُ مِنْ حَیْثُ لا تَرَوْنَهُم‏[2]
شیطان در همه جا در کمین است هرکسی را با هر وسیله اى به دنبال خودش بکشاند؛ شناخت گام هاى شیطان مهم است.
حضرت یحیى و گفتگوى او با شیطان
شیطان به یحیی پیغمبر گفت آدم اکولى هستى زیاد غذا مى‏خورى و این توفیق نماز شب و خشوع و خضوع را از تو مى گیرد - یحیى بعدازاین غذایش را کم کرد و گفت نمى گذارم این کار جلوى عبادتم را بگیرد شیطان هم گفت منم پس از این دیگر کسى را نصیحت نمى کنم،
روایت از امام صادق (ع) است[3] پس از طوفان نوح شیطان با حضرت نوح یک ملاقاتى کرد - شیطان خیلى اصرار کرد که نوح را نصیحت کند نوح گفت تو ضرر نرسان نصیحت تو را نمى خواهم - شر نرسان به خیر تو امیدی نیست - شیطان گفت تو بر گردن من حق دارى چون با طوفان و عذاب که گناهکارها از بین رفتند کار مرا سبک کردی نوح پذیرفت که شیطان نصیحت کند - شیطان گفت:
إِذَا وَجَدْنَا ابْنَ آدَمَ شَحِیحاً[4] أَوْ حَرِیصاً أَوْ حَسُوداً أَوْ عَجُولًا
- بخل، حرص، عجله و حسادت – شیطان گفت انسانهایی که صفات رادارند اینها مثل توپى در دست من هستند که اینهارا به سادگى در چنگ خودم درمی‌آورم - شیطان خودش از کم شروع کرد ولى به کم تمام نکرد اول از مسائل مادى شروع کرد گفت من از آدم بهترم - من از آتشم و آدم از خاک - ولى نفهمید (توجه نکرد) که نفخت فیه من روحى یک روح خدائى را آدم حمل مى کند یک روح متعالى را حمل مى ‏کند این روح متعالى را ندید.
در مرتبه بعد تکبر ورزید گفت سجده نمیکنم عبادت نمى ‏کنم.
مرتبه بعد گفت من بیشتر مى ‏فهمم به من گفتى که سجده کن، اشتباه مى ‏کنى؛ سنستدرجهم من حیث لا یعلمون سقوط تدریجى و پله پله پایین مى‏ آید؛ مرحله بعد رانده شد؛ مرحله بعد قسم خورد همه را گمراه مى ‏کنم؛ مرحله به مرحله.
لذاست که بایدشیطان و خطواتش را بشناسیم گام به گام انسان را می کشاند-نا خواسته انسان به دام شیطان و دامن شیطان مى ‏افتد - باید جلوى خطوات را از راه خودش گرفت – اگر در یک انبار گندم یک سوراخ موش پیدا شد باید سوراخ را گرفت.
گرنه موش دزد در انبان ماست  *** گندم اعمال چهل ساله کجاست
پس در اول دفع موش کن  *** بعد از آن در جمع گندم کوش کن
(یزکیهم و یعلمهم) اول تخلیه بعد تجلى
اگر در ظرف گلى شیر بریزی شیر گلى مى ‏شود قرآن میفرماید ذلک الکتاب لا ریب فیه هدى للمتقین قرآن در کسى مى ‏تواند اثر کند که زمینه پذیرش در او باشد ابو جهل این همه پیامبر برایش قرآن خواند خودش میگفت انى اعلم اَنه لصادق ولى ایمان نمى ‏آورم.
ابن ابى العوجاء بی دین است خدا و قیامت را قبول ندارد چند جلسه با امام صادق (ع) بحث کرد یک وقت امام صادق (ع) آنقدر زیبا بحث کرد که تمام راه هایى را که منجر به کفر مى شد بست وقتی ابن ابی العوجا رفت راوى مى‏گوید یابن رسول‏الله این امروز مسلمان مى شود امام گفت این کافر مى میرد این کور است ظاهرا چشم دارد اما قلبش مرده گام ها و خطوات شیطان را نمی بیند. اگر گام های شیطان را نشناسیم مبتلا می شویم؛ خطوات شیطان هم زیاد است.
یکی از گام های شیطان کینه است؛ إِنَّما یُرِیدُ الشَّیْطانُ‏ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاء سوره مائده 91
سعی کنید از کسی کینه به دل نگیرید با پدر، مادر، خواهر، برادر با مهربانی رفتار کنید.
قرآن می فرماید: إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ حجرات 10
شما روابط بین خود را اصلاح‏ کنید تا رحم ‏خدا شامل شما شود؛ حدیث داریم: ارحموا ترحموا[5]
به هم رحم کنید از همدیگر بگذرید خدا هم از شما بگذرد خدا شما را مورد لطف قرار بدهد.
یکی دیگر از گام های شیطان تزیین گناه است گناه رو زیبا جلوه می دهد.
تسویف یکی دیگر از گام های شیطان است.
فرصت سوزى از دست دادن وقت یعنی امروز و فردا کردن
خاربن در قوت و بر خواستن *** خارکن در سستى و در کاستن
امروز و فردا کردن میگه حالا خوب مى شویم حالا اصلاح مى شویم، بعداً درس مى خوانیم مگر چقدر فرصت داریم؟ مگر چقدر فرصت جوانی داریم؟ مگر انسان چقدر عمر مى کند؟ آنقدر آدم ها هستند که از فرصت هایى که در جوانى از دست دادن غصه مى‏خورند پیامبر می فرماید: ایاک والتسویف بعلمک پرهیز از اینکه فرصت سوزى و واگذارى کار به آینده داشته باشی در قیام کربلا چقدر انسانها فرصت را از دست دادند طرماح بن عدِى یکى از اصحاب امام حسین (علیه السلام) است در مسیر کوفه با امام ملاقات کردند امام پرسید از کوفه چه خبر؟ گفتند قیس بن مسهر شهید شد امام فرمود: مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدِیلاً احزاب 23
و عرضه کردخدایا مارابه این شهدا ملحق کن
طرماح گفت من یک مقدارى در کوفه کار دارم آذوقه براى زن و بچه ببرم و سفارش هاى مالى دارم و اینها را انجام بدهم و برگردم رفت اما وقتی برگشت که کار تمام شده بود میخواهم عرض کنم ممکن است فرصت سوزى به غیر قصد از دست برود (رفت و وقتى برگشت دید امام شهید شده و خبر شهادت منتشر شده) و بعضى کارها هم‏قابل جبران نیست یکی از گام های شیطان سوف سوف کردن؛ فردا فردا کردن و از دست دادن انرژى است مخصوصاً نیروی جوانی در قیامت از چهار چیز سوال مى ‏شود: 1. مال را از کجا آورده اى‏؟ 2. در کجا مصرف کرده ای؟ 3. از عمر. 4. از جوانى.
مگر جوانى جزء عمر نیست که جدای از عمر مورد سوال قرار می گیرد؟ معلوم مى شود که جوانى یک حساب دیگرى دارد فصل دیگرى دارد ویژه ازش پرسیده میشود برایش جدا پرونده گشوده مى‏ شود اهل سوف سوف نباشید اهل جبران باشید.
اسلام بن بست ندارد امام حسین (ع) فرمود تنها کوچه اى که بن بست است گناه است - مگر عمر سعد از کوچه گناه به رى و حکومت رسید مگر خولى ‏و سنان به هدفشان رسیدند؟
امیر مومنان(ع) به اصحاب فرمودند به نظر شما امید بخش ترین آیه چیست و کدام ‏است؟ ما ارجل الایه فی القرآن یک شخص گفت آقا من بگویم ایه ای که می فرماید خدا هر گناهى را مى بخشد غیر از شرک. امیر (علیه السلام) فرمودند این آیه اوسع است خیلى گسترده است ولى امید بخش ترین آیه نیست؟ یک شخص دیگر گفت: ایه لا تیأسوا من رحمه الله حضرت فرمود آیه اوسع ‏است ولى امید بخش‏ترین آیه نیست -شخص دیگرى گفت ایه ای که می فرماید هر کسى فاحشه‏ ای انجام داده بیاید خدا مى ‏بخشد حضرت فرمود: همه ی اینها اوسع است ولى امید بخش‏ترین آیه این است وَ أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَیِ النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّیْلِ إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ ذلِکَ ذِکْرى لِلذَّاکِرِینَ هود 114 (اگر نماز بخوانى این نماز سیئات را مى ‏شوید مى‏ برد)
جوانى معصیت مى ‏کرد آمدند گفتند که این جوان معصیت مى ‏کند پیامبر فرمود: آیا نماز مى‏ خواند گفتند بله فرمود: اگر نماز مى ‏خواند دست از گناه برمى‏ دارد چرا که خداوند فرموده إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ عنکبوت 45
گناهان را جبران می کند اگر تسویف بد است در نقطه مقابلش جبران است تلاش کنید بر جبران. کسى غیبت کرده بود آمد پیش رسول‏الله و چاره جویی کرد حضرت فرمود تستغفرلمن اغتبته برایش دعا کن طلب‏ مغفرت و آمرزش کن جبران کن. سعی کنید اصل جبران را در زندگی رعایت کنید تا در دنیا هستیم جبران کنیم.
روایت از امام صادق (ع): چهار چیز سیئات را تبدیل به حسنات مى‏ کند اربعة من کنَّ فیه یبدل الله السیئات حسنات
1 الصدق: خدا از آدم راستگو خوشش مى‏ آید
2الحیاء شرم و حیاء
3 الشکر حس تقدیر
4 حسن الخلق خوش اخلاقى
این صفات رادر خودمان بیدار کنیم که اصل جبران را داشته باشیم اینها سیئات راجبران میکند
ایه ای میخوانم دقت کنید
وَ سارِعُوا إِلى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِینَ آل عمران 133
بشتابید خدا میخواهد ببخشد و بهشت بدهد
با چه وسیله ای؟ می فرماید تقوا وسیله آن است
الَّذِینَ یُنْفِقُونَ فِی السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ الْکاظِمِینَ الْغَیْظَ وَ الْعافِینَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ آل عمران 134
وسیله اش انفاق است -چه دارى و چه ندارى- نیاز نیست انفاق همیشه مالی باشدگاهى سخن را انفاق میکندگاهى آبرو را انفاق مى کند گاهی وقت براى حل اختلاف صرف میکند (اصلاح ذات البین) ضامن یکى شود اختلاف پسر و پدر قرآن میفرماید سارعوا بشتابید که دارند مغفرت مى دهند بهشت مى‏ دهند
سوال میکنیم با چه مرکبی بشتابیم
1 أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِینَ با تقوا
2 الَّذِینَ یُنْفِقُونَ فِی السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ بوسیله انفاق
3 والکاظمین الغیظ خشمت را کنترل کن من هم خشمم را از تو بر مى‏دارم
4 والعافین عن الناس مردم را ببخش، کینه هاو اختلاف ها را کنار بگذار
اصل جبران را را رعایت کنیم
بعد از قضیه کربلا سلیمان صرد خزائى که از روساى کوفه است عده ای ازکوفیان را جمع کرد گفت بد کارى کردیم…… همان کارى را انجام دادیم که قوم حضرت موسی کردند (گوساله پرستی)
حالا مى ‏دانید باید چه کار کنیم؟ همان کارى که حضرت موسی گفت: توبوا الى ‏بارئکم ابن زیاد و یزید مثل آنها مثل گوساله سامرى است اگر مى‏ خواهید همین جا توبه کنید و این گوساله پرستى را کنار بگذارید که انقلاب به راه انداختند و قیام توابین را به راه انداختند خیلى از آنها هم شهید شدند قیامهای دیگری هم در منطق مختلف صورت گرفت و اغلب این کار براساس اصل جبران بود - خطائى که کردند جوابگو باشند جبران کنند و پاسخگو باشند – هرچند که گاهى ممکن است نتیجه بخش نباشد ولى بهتر از ادامه و دنباله روى‏ مسیرباطل است قرآن میفرماید:
یَهْدِی إِلَیْهِ مَنْ أَنابَ رعد 27
هر کسی انابه و بازگشت در زندگیش باشد هدایت میشود.
در اوج جنگ احد شخصى به نام مخریق یهودی امد نزد پیامبر و گفت مى‏خواهم مسلمان بشوم شهادتین گفت و مسلمان شد رفت به میدان نبرد و به شهادت رسید- از مسلمانانى که فرصت سایر اعمال را پیدا نکردند - در جنگ صفین یک راهب مسیحى امیر مومنان را ملاقات کرد شهادتین گفت هماه حضرت امد به صفین و شهید شد حتی درقضیه کربلا که امام حسین (علیه السلام) فرمود: هل من ناصر ینصرنى دو برادر بودند در لشکر ابن زیاد یکى به دیگرى گفت برویم به لشکر امام.
مرحوم مجلسى نقل کرده این دو برادر آمدند و در رکاب حضرت شهید شدند اگر کسى فرصت یاب باشد یا اصل جبران در زندگى او باشد خطاها جبران میشود
خلاصه یکى از گام هاى شیطان تسویف است فرصت سوزی که شیطان سعی می کند زیباترین لحظات عمر یعنى جوانى را از انسان بگیرد بعد انسان آنقدر تاسف مى ‏خورد
یکى از کسانى که از فرصت خوب استفاده کرد حضرت قاسم بود
جان زهراءکربلائى کن *** مرا در ره قرآن فدائى کن مرا
اى عمو حق على بت شکن *** دست رد بر سینه قاسم مزن


پی نوشت ها:
[1] ورام بن أبی فراس، مسعود بن عیسى، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر المعروف بمجموعة ورّام، 2 جلد، مکتبه فقیه - قم، چاپ: اول، 1410 ق.
[2] الاعراف 27
[3] بحارالانوار 60/250/112
[4] الشحیح: البخیل.
[5] پاینده، ابو القاسم، نهج الفصاحة (مجموعه کلمات قصار حضرت رسول(ص))، 1 جلد، دنیاى دانش - تهران، چاپ: چهارم، 1382 ش.
منبع:جام
211008

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین