عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۴۲۵۸۳
تاریخ انتشار : ۱۰ آذر ۱۳۹۳ - ۰۷:۰۲
عضو هیئت علمی موسسه امام خمینی؛
امتحان خداوند در راحتی ها، بسیار سخت تر از آزمایش در مشکلات است. متاسفانه مسلمانان صدر اسلام به این نکته توجه نکردند و این موضوع موجب شد، به جاهلیت باز گردند.
عقیق: "راز بازگشت جاهلیت در عصر عاشورا" عنوان کتابی است که به زودی به قلم حجت الاسلام جواد سلیمانی از سوی نشر معارف به چاپ می رسد. در خصوص موضوع این کتاب با این نویسنده و عضو هیئت علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) گفتگویی انجام داده ایم؛ مشروح گفتگوی ما با این استاد حوزه و دانشگاه از نظرتان می گذرد:

لطفا برای ورود به بحث در خصوص موضوع کتابی که در دست انتشار دارید یعنی "راز بازگشت جاهلیت در عصر عاشورا" توضیح بفرمایید.

آنچه در تاریخ مشاهده می کنیم این است که امت در صدر اسلام، پس از رحلت پیامبر (ص) و پایان بعثت، دوباره به جاهلیت باز گشته و در صدد احیای آن آداب و رسوم است.

آیه 33 سوره مبارکه احزاب می فرماید:" وَ قَرْنَ في‏ بُيُوتِکُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولى؛ و با وقار در خانه خود قرار گیرید و همانند ظهور در دوران جاهلیت نخستین ظاهر نشوید..."

توجه به واژه "الْجاهِلِيَّةِ الْأُولى" نشان می دهد جاهلیت دیگری نیز وجود دارد که این جاهلیت ذکر شده در آیه، جاهلیت نخستین نامیده شده است. که البته در ذیل این آیه امام باقر (ع) می فرمایند: «مانند زنان جاهلی نخست...»، منظور آن است که به زودی جاهلیت باز می گردد یعنی جاهلیت های دیگر نیز به وقوع می پیوندد.

بنابراین، بازگشت جاهلیت پس از حیات پیامبر (ص) به جامعه اسلامی ثابت می شود و این کتاب در صدد اثبات همین مساله است.

چرا و چگونه این فرآیند اتفاق می افتد و امت اسلامی به جاهلیت باز می گردد؟

برای پاسخ به این سوال باید به تاریخ بازگشت. وقتی به تاریخ مراجعه می کنیم، مشاهده می شود چند عامل در بازگشت جاهلیت به صدر اسلام نقش داشته است. نخست مخالفت با پیامبر (ص) در دفاع از حق.

چگونه؟

به این صورت که در دوران رسالت پیامبر (ص) به تدریج برخی از مسلمانان به جایی رسیده بودند که گویی بهتر از پیامبر (ص)‌ دین را می فهمند و در مقابل آن حضرت (ص) می ایستاده و مبارزه می کردند. مثلا در جریان صلح حدیبیه یکی از اصحاب پیامبر (ص) به این کار یعنی صلح، اعتراض کرده و بیان می کند: ای پیامبر ! چرا یک چیز پست را وارد دین ما کردی؟!

یا در اواخر دوران هجرت، وقتی پیامبر (ص) غنایم جنگی را به گونه ای تقسیم کردند که به مهاجرین سهم بیشتری برسد، یکی از مسلمانان اعتراض کرد که یا رسول الله! اعتدال را رعایت کن!

اما عامل دوم ادعای زمینی شدن خلافت بود. در تاریخ یعقوبی جلد دوم، صفحه 125 نقل شده که عده ای از اصحاب، به منزل عباس عموی پیامبر (ص) رفته و گفتند ما قبول داریم که محمد (ص) را خدا فر ستاده اما معتقدیم بعد از او خدا کسی را به عنوان ولی و خلیفه نصب نکرده و این کار را به مردم واگذار کرده تا با هر که بخواهند، بیعت کنند.

در حقیقت این افراد مدعی شدند خلافت آسمانی نیست و این مساله موجب شد علی (ع) را به کنار زده و جامعه بی معلم و سکان دار هدایت شود.

عامل بعدی لغزش خواص بود. به این  صورت که عدالت گریزی و اشرافی گری برخی خواص موجب شد، زمینه دنیاپرستی و مادی گرایی در جامعه فراهم شود. به این ترتیب که در خلال فتوحات اسلامی، ثروت های فراوانی نصیب مسلمانان شد و برخی بزرگان و اصحاب، این ثروت ها را صرف تجمل خواهی خود یا انباشت کردند. در مقابل امام علی (ع) و یارانش به این فکر بودند که تولید ثروت حداکثری داشته و این ثروت به جای انباشت یا صرف شدن در خانه و مرکب و جواهرات و ... ، افزون تر شود.

این عامل موجب شد جامعه پیرو این خواص، به دنبال تجمل گرایی و مال دنیا رفته و دچار جاهلیت شوند.

اما عامل چهارم تساهل ورزی به اجرای احکام و ارزش های اسلامی بود. به این صورت که زمان اجرای احکام، دیگر فردی مانند زمان حیات پیامبر (ص) به اجرای آن کمک نمی کرد و به اصطلاح بی خیال شده بودند. لذا چندین تن از دانه درشت های جامعه، خیانت ها و گناهان بزرگی انجام می دادند که حکم آنها اعدام بود اما پشتوانه اجرایی نداشت.

مثلا چه افرادی و با انجام چه کارهایی؟

مثلا فردی به نام عبیدالله ابن عمر که پدرش توسط یک ایرانی کشته شده بود، هر جا در مدینه ایرانی می دید، به این بهانه به قتل می رساند و زمانی که حضرت علی (ع) و برخی اصحاب معتقد بودند در خصوص این فرد باید حد جاری شده و اعدام شود، خلیفه وقت معتقد بود خانواده او یکبار عزادار شده اند و ما نباید یک ماتم و عزای دیگر به آنها اضافه کنیم! و به این ترتیب زمینه جنایات وی در مدینه فراهم می شد.

چه عوامل دیگری را نیز در کتاب خود اشاره کرده اید که زمینه ساز این بازگشت بوده اند؟

اما مساله بعد در بازگشت به جاهلیت جامعه آن روز به جاهلیت، نفوذ نااهلان یعنی امویان و غیر خودی ها در مناصب اسلامی بود به طوری که این افراد ابتدا بر سوریه و فلسطین و اردن تسلط داشتند اما به مرور بر کل جهان اسلام حاکم شده و با امیرالمومنین علی (ع) در جنگ صفین مبارزه کرده و سپس ایشان را ترور کرند و بعد هم موضوع صلح امام حسن (ع) با معاویه پیش آمد و معاویه، فردی که دشمن اسلام بود و پدرش نیز سابقه دشمنی با پیامبر (ص) را داشت، حاکم کل اسلام شد. پس از وی نیز فرزندش یزید روی کار آمد و با شمشیر قصد بیعت گرفتن از امام حسین (ع) را داشت و پس از به شهادت رساندن آن حضرت (ع) رسما بیان کرد بنی هاشم با مُلک و پادشاهی بازی کردند؛ نه خبری از آسمان آمده بود و نه وحی ای نازل شده بود!

اینجا بود که مشخص شد این افراد به دنبال احیای بت پرستی و بازگشت به جاهلیت هستند و نه به نبوت اعتقاد دارند و نه وحی و نه معاد.

این در حالی بود که پیش از آن، امام علی (ع) مردم را توصیه می کردند به اینکه به این افراد بها و امتیاز نداده و با آنها بیعت نکنند اما عده ای نمی پذیرفتند و می گفتند این ها مسلمان هستند! لذا وقتی سر امام حسین (ع) بریده شد و مقابل یزید قرار گرفت، بنی امیه باطن خود را بروز  نشان داد آن طور که ادعا می کردند مسلمانِ بشردوست هستند، ادعای گزاف و باطلی بیش نیست.

اما ریشه اصلی این بازگشت به جاهلیت را می توان فارغ از علل یاد شده، به امتحان الهی باز گرداند. به این معنا که انسان ها دو گونه امتحان می شوند؛ نخست امتحان در سختی ها و دیگری آزمایش در راحتی ها. اما امتحان خداوند در راحتی ها، بسیار سخت تر از آزمایش در مشکلات است. متاسفانه مسلمانان صدر اسلام به این نکته توجه نکردند و این موضوع موجب شد، به جاهلیت باز گردند.

منبع:شبستان

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین