عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۴۱۳۷۴
تاریخ انتشار : ۲۲ آبان ۱۳۹۳ - ۱۲:۰۶
درباره مکان غاری که اصحاب کهف در آنجا پناهنده شدند و از نظرها غایب گشتند، دیدگاه‌های مختلفی مطرح شده است.
عقیق: یکی از سوالات مطرح در خصوص اصحاب کهف این است که غار معروف آنان در کدام سرزمین قرار دارد؟
پاسخ:
درباره مکان غاری که اصحاب کهف در آنجا پناهنده شدند و از نظرها غایب گشتند، دیدگاه‌های مختلفی مطرح شده است[1] که چند نمونه بیان می‌شود:
1. غار إفِسوس[2] (به کسر همزه و فاء): افسوس، شهر مخروبه‌اى در ترکیه است که در 73 کیلومترى شهر بزرگ ازمیر قرار دارد، و این غار در حدود یک کیلومترى شهر افسوس نزدیک روستایی به نام «ایاصولوک» و در دامنه کوهى به نام «ینایرداغ» قرار گرفته است.[3]
2. غار «رجیب»:[4] این غار در هشت کیلومترى شهر أمان پایتخت اردن هاشمى نزدیک دهى به نام رجیب قرار دارد. غارى است در سینه جنوبى کوهى پوشیده از صخره، و اطراف آن از دو طرف مشرق و مغرب باز است که آفتاب به داخل آن می‌تابد، و غار در طرف جنوب قرار دارد. در این غار چند قبر هست به شکل قبور باستانى روم و گویا عدد آنها هشت و یا هفت است. بر دیوار این غار نقشه‌ها و خطوطى به خط یونانى قدیم و به خط ثمودیان دیده می‌شود که چون محو شده خوب خوانده نمی‌شود. البته بر دیوار، عکس سگى هم که با رنگ قرمز و زینت‌هاى دیگرى آراسته شده، دیده می‌شود.[5]
3. غاری در کوه قاسیون:[6] این کوه در نزدیکی‌هاى شهر صالحیه دمشق است که اصحاب کهف را به آنجا نیز نسبت می دهند.
4. غارى در بتراء: یکى از شهرهاى فلسطین که اصحاب کهف را به آنجا نیز نسبت می‏ دهند.[7]
علامه طباطبایی(ره) پس از نقل این دیدگاه‌ها می‌گوید: «هیچ شاهدى که دلالت کند بر این‌که یکى از این غارها همان غارى باشد که در قرآن کریم یاد شده در دست نیست، به‌علاوه، منابع تاریخى برخی از نظرات را تکذیب می‌کند؛ چون به هر حال، قصه اصحاب کهف، قصه‌اى است رومى و در تحت سلطه و سیطره رومیان اتفاق افتاده است، ...».[8]


 پی نوشت ها:
[1]. ر.ک: طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 13، ص 295 – 299، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، 1417ق.
[2]. سمرقندی، نصربن محمد بن احمد، بحرالعلوم، تحقیق و تعلیق: العمروی، محب الدین ابو سعید عمر بن غرامة، ج 2، ص 336، دار الفکر، بیروت، 1416ق؛ طنطاوی، سید محمد، التفسیر الوسیط للقرآن الکریم، ج 8، ص 502 – 503، بی‌نا، بی‌جا، بی‌تا؛ مکارم، شیرازى ناصر، تفسیر نمونه، ج 12، ص 400، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374ش.
[3]. تفسیر نمونه، ج 12، ص 400.
[4]. قرشی، سید علی اکبر، تفسیر احسن الحدیث، ج 6، ص 204، بنیاد بعثت، تهران، چاپ سوم، 1377ش؛ تفسیر نمونه، ج 12، ص 401.
[5]. المیزان فی تفسیر القرآن، ج 13، ص 297.
[6]. به نقل از: همان، ص 299.
[7]. همان.
[8]. همان.
منبع:جام
211008

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین