عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۳۶۱۹
تاریخ انتشار : ۱۲ دی ۱۳۹۱ - ۰۹:۰۰

عقیق: عزادارى و سوگوارى، امرى است عمومى و انسانى که در میان تمام اقوام و ملل، وجود داشته و دارد. هر فرد یا گروهى جهت تسلى، آرامش روحى و التیام ناراحتیهاى روانى در برابر مصایب و حوادث جانسوز و دردناک، مراسم و آداب ویژه‏اى برگزار مى‏کند؛ گر چه در نحوه انجام آن تفاوتهاى وجود دارد اما در برگزاى مجالس و مراسم عزا، و اظهار اندوه در فراق عزیزان، اشتراک و اتفاق نظر دیده مى‏شود.در این نوشتار برآنیم در حد توان با بهره‏گیرى از منابع شیعه و سنى، در راستاى رفع شبهات و ابهامات، به تبیین ریشه‏هاى اعتقادى، فقهى و تاریخى عزاداریها، بویژه عزادارى سالار شهیدان حسین بن على (ع)بپردازیم


آیا تمایل به گرم بودن و شور داشتن مجلس مذموم نیست؟!

گویند: بدون توجه به هدف گریستنها و گریاندنها،خود گریستن موضوع شده است، بلکه هنر مخصوص شده است. گریز زدن، خود یک هنری است در میان اهل منبر و روضه خوانها.

و جای دیگر گفته شده: دو مسئولیت بزرگ، مردم دارند ... و دیگر از بین بردن تمایلی است که صاحب مجلسها و مستمعین به گرم بودن مجلس دارند و به اصطلاح مجلس باید بگیرد، باید کربلا شود.

نقطه ضعف دومی که در مجالس عزاداری هست وبیشتر از ناحیه عوام الناس است _ و خوشبختانه کمتر شده است_ مسأله « شور و واویلا» به پا شدن است. منبری در آخر منبرش حتماً باید ذکر مصیبت کند و در این ذکر مصیبت هم نه تنها اشک بریزد که تنها اشک ریختن قبول نیست، باید مجالس از جا کنده شود و شور و واویلا به پا شود.

من نمی گویم مجالس از جا کنده نشود من می گویم این نباید هدف باشد. اگر در آن مسیر صحیح با بیان حقائق و واقعیات ... « شور و واویلا» هم به پا شد، مجلس کربلا هم شد، بسیار خوب است.

و گویند: معمولاً اهل منبر وقتی که می خواهند قضیه کربلا را بزرگ کنند جنبه فاجعه بودن و ظلم و ستم ها را بزرگ می کنند، در جستجوی پیدا کردن و حتی جعل کردن فاجعه هایی هستند؛ با بیانهای مختلف و تشبیهات و مجسم ساختن ها جنبه فاجعه بودن را تقویت می کنند... .

خلاصه مطالب گذشته:

1_ گریستن خودش موضوع شده است.

2_ گریز زدن یک هنری است در میان اهل منبر.

3_ تمایل به گرم بودن مجالس باید از بین برود.

4_ شور و واویلا نباید هدف باشد.

5_ منبری در آخر منبرش حتماً باید ذکر مصیبت کند.

6_ اهل منبر با روش های مختلف جنبه فاجعه بودن را تقویت می کنند.

پاسخ مطلب اول:

آری؛ گریه خودش موضوعیت دارد مثل نماز شب، قرائت قرآن و ... گر چه این گریه ناشی از اسبابی است _ مانند معرفت و محبت شدید به معصومین(ع) _ و آثاری هم بر آن مرتبت می شود مانند زیاد شدن معرفت و محبت.

مردم در طول سال فرصت کافی برای شنیدن مطالب گوناگون دارند ولی ایام عزاداری _ محرم و صفر و به خصوص دهه اول ماه محرم_ برای اقامه عزا و اشک ریختن در مجالس شرکت می کنند.

پاسخ مطلب دوم:

همانگونه که سخنرانی هنری است، روضه خوانی و گریز زدن هم هنری است، چه اشکالی دارد؟!

پاسخ مطلب سوم و چهارم:

آیا این صحیح است که از مردم بخواهیم مجالس عزا از حالت عزاداری خارج شود؟! چه اشکال دارد که «شور و واویلا» هدف باشد، از این جهت که از اسباب تقرب به خداست؟!

آری مسلم است که برای نیل به این هدف باید از راه صحیح اقدام شود.

پاسخ مطلب پنجم:

مگر مقید بودن به روضه _ به خصوص در زمانی که عده ای به بهانه های مختلف می خواهند اصل گریه و عزاداری به دست فراموشی سپرده شود _ اشکال دارد؟!

در سخنرانی آیت الله گلپایگانی آمده است:

روضه خواندن بر شما[ روحانیون] واجب است نه مستحب.

و اگر کسی منبر رفت و روضه نخواند نهی از منکرش کنید و بگویید : چرا روضه نخواندی؟!

در همین زمینه رجوع شود به نظریه آیت الله میرزا حسن بجنوردی و آیت الله سید محمود شاهرودی.(1)

پاسخ مطلب ششم:

بدون شک تحصیل رقت قلب، تجسم مظلومیت خاندان رسالت و صحنه های جانسوز کربلا، تأثیر فوق العاده در گریستن و اشک ریختن دارد.

ساختار اولیه مجالس عزا _ به ویژه در ایام خاص مانند دهه محرم _ برای « اشک و عزاداری» است؛ زیرا در روایات بدان اهمیت بسیار داده شده است.

برخی از اهل منبر دانش و توانایی لازم را برای مجسم کردن آن صحنه های جانسوز داشته و باعث رونق مجالس عزاداری می شوند؛ عده ای هم در پی مطرح کردن مطالب دیگری هستند که حتی اگر مفید و ارزشمند باشد تناسبی با ایام عزا ندارد.

پی نوشتها:

1_ ( عزاداری سنتی شیعیان، معتمدی 3/563)


کد خبرنگار:211001


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین