عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۲۸۵۸۹
تاریخ انتشار : ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۱۰:۱۵
وقتى اين زذايل در وجود انسان محو و نابود شود نفس تزكيه شده و از اين رذايل پاك گرديده، از غضبى كه مولود آنهاست خلاصى مى‏ يابد.
عقیق: عواملى كه باعث تهييج غضب مى‏ شوند عبارتند از:

 -1تكبر 2 - عجب 3 - شوخى 4 - استهزا 5 - ذل 6 - عيبجويى 7 - لجاج و مجادله 8 - مخالفت 9 - مكر و حيله 10 - شدت حرص بر مال و جاه و زياد از حد لازم. 

كه همگى از اخلاق پست و نكوهيده به حساب مى‏ آيند.

تا وقتى كه يكى از اين عوامل در وجود انسان باقى است رهايى از غضب امرى غير ممكن است، پس كسى كه درصدد دفع غضب است چاره‏اى جز ازاله و رفع اين عوامل به وسيله اضداد آنها ندارد. بنابراين سزاوار است كه كبر خود را با تواضع، عجب را با شناخت نفس، فخر را با علم به اينكه فخر از جمله رذايل است و افتخار هركس تنها به فضايل اوست، شوخى و بيهودگى را با جديت در كسب فضايل و اخلاق حسنه؛ استهزا را به وسيله گراميداشت نفس از آزار مردم، و حفظ آن از مسخره شدن؛ عيبجوئى را با دورى از گفتار زشت و حفظ نفس از جوابهاى نامناسب؛ حرص را با قناعت بر حدى كه براى كسب عزت استغناء و رهايى از ذلت نياز ضرورى است، معالجه كند.

 

و رفع هر يك از اين اخلاق ناپسند نياز به رياضت و تحمل مشقت‏ها دارد. اصل در علاج اين رذايل به شناخت آشوب و غائله ‏هاى حاصل از آنها بر مى ‏گردد و با اين آگاهى است كه نفس انسانى از آنها روى گردان شده و از زشتيهايشان متنفر مى ‏شود.

 

و چون حال تنفر و فرار حاصل شد بايد تا مدت زيادى خود را ملزم كند كه اضداد اين صفات را بر خود تحميل كند يعنى آنقدر خود را به صفات پسنديده‏اى كه ذكر شد ملتزم كند تا برايش به صورت عادت درآيند و بطورى نفسش با آنها آشنا شود كه انجامشان بر او سنگين نباشد.

وقتى اين زذايل در وجود انسان محو و نابود شود نفس تزكيه شده و از اين رذايل پاك گرديده، از غضبى كه مولود آنهاست خلاصى مى‏ يابد.

 

معالجه غضب بعد از هيجان‏

آنچه تاكنون ذكر شد براى معالجه غضب بطور كلى و پيشگيرى از وقوع آن در تمام حالات بود و به عبارت ديگر روش رسيدن به يك ملكه دائمى نفسانى بود و اكنون راه معالجه غضب بعد از وقوع و هيجان را ذكر مى ‏كنيم، و حالا به پاسخ اين سؤال مى ‏پردازيم: اگر غضب كرديم براى رهايى از اين حالت چه كنيم.

 

به عبارت واضح‏تر آنچه مى ‏گوييم فقط براى خاموش كردن غضب در حال اشتعال و هيجان است، و فقط يك نوبت غضب را معالجه مى‏ كند.

البته تسلط بر غضب در دراز مدت باعث مى ‏شود كه انسان اين قوه را به طور كلى مهار كند.

براى معالجه غضب بعد از هيجان، قبل از هر چيز بايد متوجه باشد كه شيطان بر او مسلط شده است، لذا از اين ملعون رانده شده به خدا پناه ببرد و اگر ايستاده است بنشيند و اگر نشسته است بخوابد و با آب سرد غسل يا وضو انجام دهد. 

نبى اكرم (ص) مى ‏فرمايد: هنگامى كه يكى از شما غضب مى‏ كند وضو بگيرد و غسل كند. زيرا غضب از آتش است(1).

و در حديث است كه حضرت براى دفع غضب دستور به استعاذه فرمود.

راه ديگر، تفكر در احاديثى است كه در مدح كظم غيظ و عفو و بردبارى و تحمل وارد شده است. 

خداوند تعالى در مقام مدح مى‏ فرمايد: و الكاظمين الغيط و نبى گرامى اسلام (صلى‏ الله عليه و آله و سلم) مى‏ فرمايد: هركس غضبش را نگه دارد، خدا او را از عذابش حفظ مى‏ كند. و هركس از خدا معذرت بخواهد، خدا عذرش را مى ‏پذيرد و هركس زبانش را حفظ كند خدا عيب‏هايش را مى ‏پوشاند(2). 

و مى ‏فرمايد: سخت‏ ترين شما كسى است كه هنگام غضب مالك نفسش باشد و بردبارترين شما كسى است كه هنگام قدرت ببخشد(3).

و فرمود: از محبوب‏ترين چيزها نزد خدا دو جرعه است، جرعه خشمى كه با بردبارى نوشيده شود و جرعه مصيبتى كه با صبر نوشيده شود(4). 

امام سجاد (ع) فرمود: دوست ندارم كه شتران نجيب را به قيمت خوارى خود دارا شوم و هيچ چيز گواراتر از غضبى كه آن را تلافى نكنم از گلويم پايين نرفته است(5).

امام باقر (ع) مى ‏فرمايد: كسى كه غضب خود را فرو نشاند در حالى كه مى‏ تواند انتقام بگيرد خداى تعالى در قيامت قلبش را پر از امن و امان مى ‏كند(6).

و امام صادق (ع) مى ‏فرمايد: غضب جرعه خوبى است براى كسى كه بتواند بر آن صبر كند، زيرا اجر بزرگ براى كسى است كه گرفتارى بزرگ ببيند و خداى تعالى هر قومى را دوست داشته باشد آنها رامبتلا مى‏ كند(7)

 

مى‏ فرمايد: هر بنده‏ اى غضب خود را فرو نشاند خداى تعالى به او عزتى در دنيا و عزتى در آخرت مى ‏دهد(8).

و مى‏ فرمايد: هركس در حالى كه قدرت بر انتقام دارد غضب خود را فرو نشاند خداى تعالى در روز قيامت قلب او را از رضاى خود پر مى‏ سازد(9). 

و فرمود: رسول گرامى اسلام (ص) فرمود: هيچ گاه خدا كسى را به خاطر جهل و نادانى عزت نبخشيده است و كسى را به خاطر حلم و بردبارى ذليل نكرده است‏(10).

و حفص نقل مى ‏كند: امام صادق (ع) غلامى را به دنبال كارى فرستاد، مدتى گذشت غلام برنگشت، حضرت به دنبالش رفت او را در گوشه‏ اى خفته يافت بالاى سرش نشسته او را باد مى ‏زد تا بيدار شد، آنگاه به او فرمود: فلانى به خدا قسم تو حق ندارى تمام شبانه روز را بخوابى، بلكه شب را بخواب و روزت را در اختيار ما باش.

 

پی نوشت ها:

1- اذا غضب احدكم فليتوضأ و ليغتسل فان الغضب من النار.

2- من كف غضبه كف الله عنه عذابه و من اعتذر الى ربه قبل الله عذره و من خزن لسانه ستر الله عورته.

3- اشدكم من ملك نفسه عند الغضب و احلمكم من عفا عند القدرة.

4- من احب السبيل الى الله تعالى جرعتان جرعة غيظ تردها بحلم و جرعة مصيبة تردها بصير.

5- ما احب ان لى بذل نفسى حمر النعم، و ما تجرعت جرعة احب الى من جرعة غيظ لا اكافى بها صاحبها. در حاشيه كتاب محجة البيضاء در ذيل حديث اين چنين آمده: از ذكر اين دو جمله با هم استفاده مى‏ شود كه فرونشاندن غيظ عزت است و انتقام ذلت.

6- من كظم غيظاً و هو يقدر على امضائه حشا الله قلبه امنا و ايماناً يوم القيامة.

7- نعم الجرعة الغيظ لمن صبر عليها فان عظيم الاجر لمن عظم البلاء و ما احب الله قوماً الا ابتلاهم.

8- ما من عبد كظم غيظاً الا زاده الله تعالى عزا فى الدنيا و عزاً فى الاخرة.

9- من كظم غيظاً و لوشاء ان يمضيه امضاه ملا الله قلبه يوم القيامة رضاه.

10- ما اعز الله بجهل قط ولا اذل بحلم قط منظور از جهل اعمال غضب و انتقام جويى است.

اخلاق (ترجمه کتاب الاخلاق مرحوم سید عبدالله شبر)

مترجم : محمدرضا جباران


منبع:جام

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین