عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۲۶۹۹
تاریخ انتشار : ۱۵ آذر ۱۳۹۱ - ۲۲:۰۰
پاسخ آیت الله صافی گلپایگانی به دو شبهه درباره عزاداری امام حسین(ع)/
حضرت آیت‌الله صافی گلپایگانی به دو شبهه درباره عزاداری برای امام حسین(ع) پاسخ داد و تاکید کرد: مراسم عاشورا را هدف اعتراض قرار دادن، هدف قراردادن قرآن و عترت و همه انبیا و همه خوبی‌ها است.
 در نامه‌ای به حضرت آیت‌الله شیخ لطف‌الله صافی گلپایگانی از مراجع تقلید سؤالاتی پیرامون فلسفه عزاداری برای حضرت سید الشهداء(ع) مطرح شده است که متن سؤالات و جواب حضرت آیت الله صافی گلپایگانی به شرح زیر است:
سؤال نخست: عزاداری‌ و روزهایی از سال را سیاه‌پوشیدن و غمگین‌بودن آن هم به خاطر این‌که یک انسان خبیث در 1400 سال پیش، انسان خوبی را کشته و دیگر موضوع تمام شده است چه فایده‌ای دارد؟ امثال این واقعه بارها در تاریخ اتفاق افتاده است، آیا این همه اوقات خود را صرف عزاداری‌کردن‌ بی‌خردانه نیست؟ آیا حرف اهل‌سنت که می‌گویند: «شیعیان مرده‌پرست هستند» درست نیست؟ آیا با سر و سینه‌زدن و راه‌اندازی دسته و هیأت، امام حسین زنده می‌شود؟
سؤال دوم: در جایی خواندم وقتی یک شخص غربی، در عزاداری شیعیان برای امام حسین(ع)، شرکت کرد از یکی از شیعیان پرسیده بود: «چه کسی این امام را کشته است، مسیحیان یا یهودیان؟» که وقتی با جواب منفی روبرو و متوجه شده بود که از سوی مسلمانان در 1400 سال قبل کشته شده است، متعجّبانه گفته بود: «خودتان طرف را کشته‌اید، بعد خودتان دارید برایش عزاداری می‌کنید؟ این کارهای شما و صدمه‌زدن به خودتان و کار و زندگی را رهاکردن بعد از 1400 سال چه فایده‌ای برای او دارد؟ و به چه درد شما می‌خورد؟» بفرمایید واقعاً فایده‌ی این همه عزاداری و کار را رهاکردن، برای ما و برای امام حسین چیست؟
جواب حضرت آیت‌الله صافی گلپایگانی به سؤالات مطرح شده:
جواب سؤال نخست: ما اگر به این حادثه از چشم مقاصد و معانی بلند آن و مراتب عالی و مقامات ملکوتی انبیاء و اولیاء و درجات قُرب آنها به خداوند متعال نگاه کنیم و سخن بگوییم، باید مخاطبان آن مطالب کسانی باشند که یا ملائکه ملأ‌اعلی باشند و یا اگر ابناء بشرند هم‌ردیف و هم‌طراز آنها باشند، حضرت امام حسین(ع) را در عالی‌ترین مرتبه‌ امامت که مثل حضرت ابراهیم خلیل(ع) پس از طی آن مقامات و درجات عالیه به آن نائل گردید بشناسیم و امام را در همان جایگاهی معرفی کنیم که پیغمبر اکرم(ص) او را به آن معرفی کرد و خود با همین پایگاه بی‌مانند عاشورایی، اوج عظمت وجود خود را به جهانیان نشان داد و موقفی را اتخاذ فرمود که صعود و پرواز به آن جز با بال‌های روح‌الأمینی و برتر میسر نیست.
شما می‌گویید، یک انسان خبیثی یک انسان خوبی را کشته، و سنی‌مذهب‌ها را به نداشتن معرفت به عظمت خاندان پیغمبر(ص) تا این حد متهم می‌کنی این‌که انسان خبیث، انسان خوب را می‌کشد امری عادی است و بوده است.
در این حادثه، جایگاه شمر و ابن زیاد، سنان بن انس و یزید که حسین بن علی سبط پیغمبر و سیّد جوانان اهل بهشت را می‌کشند عنوان خبیث بر آنها به قدری کم معنی است که اگر خباثت همه خبیث‌ها را به یک نفر بدهند باز هم برای او کم است و عنوان انسان خوب بر حسین(ع) کسی که جامع همه خوبی‌ها و کمالات انسانی و انسان اشرف، اجل، اکرم، اعز و اولی به خدا و پیغمبر است، عنوانی عادی و بسیار کم‌بها است.
شیعه، مرده‌پرست نیست، شیعه، زنده و زنده‌پرور است، چنان‌که تجلیل قرآن از انبیا، از ابراهیم، موسی، عیسی، صفا، مروه، حجر، مقام و بیت مرده‌پرستی نیست.
شیعه در تجلیل از حسین(ع) از قرآن کریم و وحی الهی الهام گرفته و به هدایت‌ آن عمل می‌کند که آنها (مردگان) را بستایید و به هدایت آنها هدایت یابید، «أُولئِکَ الَّذینَ هَدَى اللهُ فَبِهُداهُمُ اقْتَدِهْ.سوره انعام، آیه190».
این موضوع تمام نمی‌شود، چنان‌که اسم ابراهیم و ملت ابراهیم و مقام ابراهیم و اسم موسی و عیسی و روزها و یاد مواقف و مقامات آنها تمام نمی‌شود.
این برنامه‌ها، این سینه‌زدن‌ها و عزاداری‌ها اعلام وجود و نفی شرک، نفی استکبار، نفی استحقار و استضعاف است، این برنامه‌ها مثل اذان است، مثل «أشهد أن لا اله الا الله و اشهد ان محمداً رسول الله است»، مرده‌پرستی نیست، شما می‌گویید چی زنده می‌شود؟ این‌ها اگر نبود، همه چیز مُرده بود، این‌ها رمز حیات است، حفظ سابقه است، حفظ هویت و میراث بزرگ فرهنگی است.
جواب سؤال دوم: این منطق و گفتاری که نقل کرده‌اید، از بی‌سوادی سازنده‌ ساختگی این گفت و شنودها حکایت دارد و به قدری سطح این سخنان پایین و پایین است که انسان نمی‌داند چه بگوید، بسیار جاهلانه و عوامانه است.
امام نه در نبرد با مسیحیان و نه یهودیان و نه اهل مذاهب دیگر کشته شد، امام، آن وجود مجسم حق‌خواهی و حق‌پرستی و ستم‌ستیزی و عدالت‌خواهی در نبرد بین حق و باطل و عدالت و ظلم و علم و جهل کشته شد، او در میدان «إنّی لا أرى الموتَ إلّا سعادةً والحیاةَ مع الظالمین إلّا بَرَماً» و در راه نجات مستضعفان و احیاء دین کشته شد.
با تأسف فراوان تمام آن واقعه‌ بزرگ و تاریخی و آن همه افتخارات و مواقف بزرگ که ایستادن و ایستادگی بر هر یک آنها کار نامدارترین رجال تاریخ است را در این خلاصه می‌کنید که مرد خبیثی، مرد خوبی را کشته است و به واقعه‌ای که امثال و نظائر آن همیشه و همواره اتفاق می‌افتد تشبیه می‌کنید، نه سوابق این حادثه را می‌گویید و نه آن مرد خبیث را می‌شناسانید و نه آن مرد خوب را تعریف می‌کنید، نه از حَسَب و نَسَبَش، نه از اخلاق و رفتار و سیره‌اش و نه از مسؤولیت‌های بزرگی که مثل او بر عهده دارد می‌گویید.
چنان وانمود می‌کنید که شخصی عادی، زیدی را کشته و دعوایی شخصی بوده و طرفین دعوا به جان هم افتادند و این هزار و چهارصد سال پیش که نه، اگر دیروز و همین امروز چنین شخصی عادی کشته شود، عزاداری و این همه برنامه‌های وسیع و مجالس سخنرانی و ... برایش بیجا است.
نقل‌کننده‌ی این سؤال و جواب، اگر مغرض نیست، علل حادثه، رجال حادثه، سوابق یزید و بنی‌امیه و دشمنی آنها با اسلام و جنایات بزرگ آنها را برای آن فرد غربی می‌گفت تا تصدیق کند که این حادثه که یک‌هزار و چهارصد سال پیش اتفاق افتاده، اگر چهارصد هزار قرن پیش هم اتفاق افتاده بود باید آن را بازگو کرد و به همه نسل‌ها رسانید.
این مکتب است، مدرسه است، هویت عالی و متعالی بشر است، تکریم انسان‌های والا و حق‌پرست است، پهلوان این قیام و اقدام، فرد عادی نیست، آسمان، زمین، کهکشان‌ها و عرش و کرسی است، امام حسین(ع) است، او بود و خودش بود و تاریخ برای او همتا و هم‌طراز نشان نمی‌دهد.
یک آدم خوب همیشه هست و افرادش در کوچه و بازار بسیار و بی‌شمارند اما کسی از آنها امام حسین(ع) نیست، او فرد یگانه بشر است، باید فراموش نشود، باید درسش و مکتبش همیشه مطرح باشد، امام حسین(ع) به عزاداری ما نیازمند نیست بلکه ما به او نیازمندیم.
ما به معرفت راه او و رفتن در راه و احیاء مکتب او نیاز داریم، می‌خواهیم باشیم، می‌خواهیم با شرافت زندگی کنیم، می‌خواهیم ذلیل نباشیم و در مقابل طواغیت و گردن‌کشان و متکبران سر خضوع و ذلت فرود نیاوریم.
این عزاداری‌ها همه‌اش فایده است، همه‌اش انسان‌ساز است، عزاداری‌ها و مراسم عاشورا را هدف اعتراض قرار دادن، هدف قراردادن قرآن و عترت و همه انبیا و همه خوبی‌هاست.
مسأله، عظیم‌تر از این حرف‌هایی است که می‌گوییم، امام حسین(ع) شهید فضیلت و حقیقت در طول تاریخ است، او شهید دیروز نبود، او شهید همیشه جاودان است که به همه بشریت راه خوب‌زندگی‌کردن را آموخت، او الگو و اسوه برای همه آزادی‌خواهان جهان است، بلی ‌حسین(ع)  امام و رهبر همه آزادمردان در طول تاریخ است.
این است که حسین(ع) همیشه زنده است و مردمی که با حسین(ع) باشند، همیشه زنده و سرافراز و سربلند هستند، سلام الله علیک یا مولای یا ابا عبدالله روحی و ارواح العالمین لک الفداء.

منبع:خبرگزاری رسا
کدخبرنگار:211008

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین