عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۲۳۷۳۶
تاریخ انتشار : ۱۸ اسفند ۱۳۹۲ - ۲۰:۰۲
خاقاني در قصيدهٔ راز و نياز بلند خود با پيامبر، از زندگي آلوده به گناه و مي‌گساري توبه كرده و سوگند خورد با تا هنر شعر خود جز شايستگان را ستايش نكند. وي در پي بازگشت از سفر حج به ملازمت شروانشاه ادامه داد اما كمتر در مجالس دربار شركت مي‌كرد. اين رفتار‌ها به دشمني با او دامن زد تا جايي كه به رنجش شاه و حبس وي انجاميد.

عقیق: سفرنامه حج «تحفة العراقين» كه در قالب مثنوي و در شش مقاله سروده شده، شرح دو سفر افضل الدين بديل بن علي بن عثمان خاقاني، يكي به عراق عجم و ديگري به حجاز، به قصد حج است. اين موضوع با حواشي شاعرانه فراوان از جمله مناجات‌ها و مدح شخصيت‌هاي سياسي و علمي و نيز شرحي مختصر از زندگي خصوصي خاقاني همراه است.
خاقاني از بزرگ‌ترين قصيده‌سرايان ادب پارسي است كه بيش از هر چيز به دليل قدرت تصويرگري و خيال‌پردازي در اشعارش و نيز استفاده از تشبيهات و تركيبات تازه، ستوده شده است. شعر او فني و دشوار است و نزد وي پروراندن شكل و صورت بيان بيش از محتواي آن‌كه بيشتر در پيچيدگي‌هاي بياني از دسترس دور شده، اهميت دارد. از وي جز ديوان شعر، منظومه تحفة العراقين و منشآت او به نثر باقي مانده است. مدح پادشاهان و بزرگان سياسي و علمي و ادبي، گلايه از روزگار، حبسيه، مرثيه، زهد و عرفان، و بزم و وصف طبيعت از مفاهيم پرتكرار شعرهاي خاقاني است.

حج و بزرگداشت حرمين و ستايش پيامبر اسلام نيز از مهم‌ترين مضامين اشعار او است. خاقاني دو بار به سفر حج رفت؛ بار نخست در سال
۵۵۱ق. و بار دوم ميان سال‌هاي ۵۶۹ و۵۷۰ق. و جز منظومه تحفة الحرمين چندين قصيده در وصف كعبه و مكه و مدينه و شرح سفر خود به حجاز بر جاي نهاد كه از مشهور‌ترين و بهترين نمونه‌ها در ادب فارسي به شمار مي‌روند. به دليل چيره‌دستي در ستايش پيامبر، او را حسّان العجم لقب دادند. مشهور است كه در سفرش به حج، يكي از شعر‌هايش را با مَطلع «صبح از حمايل فلك آهيخت خنجرش» به زر نگاشتند. منظومه تحفة الحرمين نيز از شهرتي بسزا در ادب فارسي برخوردار است و مورد تقليد برخي از شاعران پس از وي قرار گرفته است.

سفر حج در زندگي فكري خاقاني همچون نمودي از تحول فكري و معنوي وي حائز اهميت بود. با اين‌كه او در دربار شروانشاهان جايگاهي بلند داشت و به ويژه در سال‌هاي آغازين ورودش به دربار منوچهر شروانشاه مورد توجه وي بود، نوعي وسوسه معنوي دروني كه از گرايش وي به زهد و عرفان سرچشمه مي‌گرفت، او را به سرعت از موقعيت خود به عنوان شاعري مديحه‌سرا ناخشنود كرد. وي در طرح و پرداخت انديشه‌هاي عرفاني تا حدودي از سنايي كه الگوي او بود، پيروي كرده است؛ اما گرايش وي به زهد و تصوف هيچ‌گاه چنان عميق نشد كه مانند سنايي به عزلت كامل روي آورد.

بيشتر شرح حال‌نگاران سفر حج خاقاني را همچون مرزي ميان دو مرحله زندگي وي به شمار آورده‌اند. سفر حج براي او فرصتي مطلوب براي دور شدن از شروان و تفكر در احوال معنوي خويش بود. جدال دروني وي بر سر جدايي از شيوه زندگي گذشته در تحفة العراقين نيز بازتاب يافته است. مهم‌ترين مورد آن، راز و نياز بلند خاقاني با پيامبر است كه در آن از زندگي آلوده به گناه و مي‌گساري توبه كرده و سوگند خورده تا با هنر شعر خود، جز شايستگان را ستايش نكند. (ص
۱۷۱-۱۷۳) وي در پي بازگشت از سفر حج به ملازمت شروانشاهان ادامه داد؛ اما كمتر در مجالس دربار شركت مي‌كرد و از درباريان دوري مي‌گزيد. اين‌گونه رفتار‌ها به دشمني با او دامن زد تا جايي كه به رنجش شاه و حبس وي انجاميد. آورده‌اند كه خاقاني آرزوي حج‌گزاري دوباره داشت؛ اما با مخالفت شروانشاه روبه‌رو گشت و چون خواست از شروان بگريزد، گرفتار شد و هفت ماه را در زندان گذراند و پس از مدتي با ميانجيگري خواهر شروان شاه اجازه حج يافت.


منبع:حج

211008


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین