عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۲۰۰۲۴
تاریخ انتشار : ۲۸ دی ۱۳۹۲ - ۰۱:۴۴
ماشینی شدن و شتاب گرفتن زندگی توجیهی است برای فرزندان که به بهانه آن از رسیدگی به والدین غفلت می‌کنند؛ گام اول در نیکی کردن به والدین آن است که بدانیم مشکل اصلی کمبود وقت نیست، بلکه بی توجهی ما به این فرشتگان الهی است.

عقیق: اولین جهت در بازشناسی مفهوم احترام به والدین آن است که بدانیم تکریم و محبت به والدین یک امر دینی است؛ بدان معنا که احترام به والدین جزو امور دینی است و شارع مقدس و اهل بیت نسبت به آن دستورات اکید فراوانی صادر کرده اند.

فهم و توجه به این موضوع که احترام به والدین جزو امور دینی است سبب می شود تا نسبت به رفتار خویش در مقابل والدین علی الخصوص مادر توجه بیشتری داشته باشیم. بدان معنا که نماز خواندن واجب شرعیه است و به بهانه بیماری، نبودن آب و حتی جنگ نمی توان نماز خواندن را ترک کرد.

احترام به والدین نیز همین صورت را دارد؛ اما در برخی مواقع که در حالت عصبانیت یا عجله یا حتی گرسنگی هستیم به راحتی رفتارهای نامناسبی نسبت به والدین خود ابراز می داریم.

پذیرفتن این حقیقت که در هر حال و شرایطی باید احترام به مادر و پدر حفظ و پاس داشته شود، از اصولی است که منتج از این قضیه است که احترام به والدین جزو امور دینی است. پیامبر اکرم صلى اللَّه علیه و آله می فرماید: «من حاضرین از امت خود را به غائبین آنها و کسانى که در پشت پدرها و رحم مادرها مى‏باشند تا روز قیامت وصیت مى‏کنم که به مادر و پدر خود نیکى‏ کنند، اگر چه دو سال راه بروند تا خود را به والدین برسانند زیرا نیکى به پدر و مادر از امور دینى‏ است.»(1)

دقت در متن حدیث این مفهوم را آشکار میکند که نیکی به پدر و مادر حتی اگر همراه با زحمت و مشقت نیز باشد، باید صورت پذیرد. اکثر فرزندان در رسیدگی به والدین این بهانه بزرگ را بیان میدارند که با کمبود وقت مواجه هستند و حتی زمان کافی برای سر زدن به والدین خویش را ندارند.

پیامبر اکرم(ص) در متن حدیث متذکر می شوند که نیکی به پدر و مادر را انجام دهید هرچند که  متضمن دو سال راه رفتن باشد. همگان بر این اعتقاد پای بند هستیم که سخنان پیامبر(نعوذ بالله) از روی اغراق و  بیهوده نیست؛ چنان که خداوند در قرآن می فرماید:« وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوى‏»(2)

افراد مومن نمی توانند ادعا کنند که نیکی به والدین و اختصاص دادن وقت کافی برای آن ها در زندگی های گذشته امکان پذیر بوده است و در حال حاضر با ماشینی شدن و شتاب تحولات وقت گذاشتن برای والدین امری دور از دسترس است.، اما پیامبر اکرم(ص) در این سخن گرانقدر خود آیندگان را نیز مورد خطاب قرار دادند که باید وقت و زمان خویش را برای رسیدگی به والدین اختصاص دهند.

واقعیت آن است که عدم رسیدگی به والدین به بهانه کمبود وقت و نداشتن زمان کافی از منظر دینی عذری پذیرفته نیست؛ از سوی دیگر عدم وقت گذاشتن فرزندان برای والدین تنها به علت کمبود وقت نیست، بلکه بیشتر یک بهانه و توجیه است. حقیقت آن است که زمانی که فرزندان به کار و تحصیل و تشکیل خانواده به نحو جدی مشغول می شوند فراموش میکنند که والدین آن ها چشم انتظار محبت و دیدن آن ها هستند.

مشکل اصلی برای عدم رسیدگی به والدین غفلت و بی توجهی است؛ همان گونه که ادعا می‌کنیم شتاب زندگی فرصت نیکی به والدین و حتی احوالپرسی را از ما گرفته است می توانیم از همین تکنولوژی موجود برای رسیدگی کردن و احوالپرسی از والدین استفاده کنیم.

بسیاری از ما نه به خاطر مشغله های کاری و تحصیلی بلکه از آن جهت که والدین مان در زندگی ما اولویت ندارند حتی در روز به آنان با تلفن نیز احوالپرسی نمی‌کنیم. هرچند که وظیفه فرزندان در نیکی به والدین گستره بسیار عظیم تری را در بر میگیرد، اما اولین گام برای اجرایی کردن دستورات اهل بیت در نیکی به مادر آن است که بدانیم اصلی ترین مشکل از عدم توجه و غفلت ما سرچشمه میگیرد نه کمبود وقت و فرصت.

توجه و رسیدگی به والدین سبب می شود تا دعای خیر آنان نسبت به ما مستجاب شود؛ و گاه این توجه و رسیدگی تنها با پانزده دقیقه وقت گذاشتن و زنگ زدن در سطح حداقلی انجام می پذیرد. هرچند که وظایف فرزندان نسبت به والدین بسیار گسترده است اما اولین گام آن است که غفلت و بی توجهی به والدین را در خود از بین ببریم.

روزی حضرت موسی (ع) در ضمن مناجات خود عرض کرد: خدایا می‌خواهم همنشین خود را در بهشت ببینم. جبرئیل بر حضرت موسی نازل شد و عرض کرد: یا موسی، فلان قصاب در فلان محله همنشین تو خواهد بود. حضرت موسی (ع) به آن محل رفت و مغازه قصابی را پیدا کرد و دید که جوانی مشغول فروختن گوشت است. شامگاه که شد، جوان مقداری گوشت برداشت و به سوی منزل خود روان شد. حضرت موسی (ع) از پی او تا در منزلش آمد و سپس با اجازه جوان وارد منزل وی شد.

حضرت موسی (ع) دید که جوان غذایی تهیه نمود، آن‌گاه زنبیلی از سقف به زیر آورد و پیرزنی کهنسال را از درون آن خارج کرد او را شستشو داده و غذایش را با دست خویش به او خورانید. موقعی که جوان می‌خواست زنبیل را در جای اول بیاویزد، پیرزن، کلماتی که مفهوم نمی‌شد ادا کرد. بعد از آن جوان برای حضرت موسی (ع) غذا آورد و خوردند. حضرت پرسید: حکایت تو با این پیرزن چگونه است؟

 جوان گفت: این پیرزن مادر من است. چون مرا بضاعتی نیست که برای او کنیزی بخرم، ناچار خودم کمر به خدمت او بسته‌ام. حضرت پرسید: آن کلماتی که بر زبان جاری کرد چه بود؟ جوان گفت: هر وقت او را شستشو می‌دهم و غذا به او می‌خورانم، می‌گوید: خداوند، تو را ببخشد و همنشین حضرت موسی (ع) در بهشت باشی، به‌‌ همان درجه و جایگاه او.

حضرت موسی (ع) فرمود:‌ای جوان بشارت می‌دهم به تو که خداوند دعای او را درباره‌ تو مستجاب گردانیده است. جبرئیل به من خبر داد که در بهشت، تو همنشین من هستی.

توجه به والدین بسیاری از مشکلات و گره های کوچک در زندگی روزمره ما را حل میکند؛ در شماره بعدی به بررسی برکات و آثار دعای خیر والدین و نیکی به آنان می پردازیم


 پی نوشت ها:

1. مشکاة الأنوار؛ ص153 طبرسى، على بن حسن، مشکاة الأنوار / ترجمه عطاردى - تهران، چاپ: اول، 1374ش.

2. سوره مبارکه نجم


منبع:دانشجو

211008



ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین