عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۱۹۶۲۰
تاریخ انتشار : ۲۳ دی ۱۳۹۲ - ۰۷:۳۷
ديرى نپاييد كه جعفر دست از اين ادّعاى دروغ خود برداشت و به راه صواب بازگشت و امامت حضرت مهدى (عج) را پذيرفت، لذا از لقب (كذّاب) به (توّاب) معروف شد.

عقیق: پس از شهادت جانگداز امام حسن عسكرى (ع)، خليفه وقت معتصم عباسى عدّه ‏اى را به منزل آن حضرت فرستاد تا خانه و اطاقها را بازرسى كنند و نشانى از فرزند او بجويند، امّا هر چه كردند كمتر يافتند، سرانجام ميراث امام حسن را ميان مادر و برادرش جعفر تقسيم كردند.

جعفر پس از برادر بزرگوار خود ادّعا كرد كه امامت حقّ اوست و با اين ادّعاى باطل مردم را به سوى خود فرا خواند، امّا در جريان نماز گزاردن بر جنازه حضرت عسكرى (ع) امام زمان (عج) در يك چشم بر هم زدن در برابر مردم ظاهر شده و ادّعاى او را باطل نمود، به علاوه خود جعفر و همه مردم به خوبى مى ‏دانستند كه او شايستگي هاى لازم براى امامت را ندارد، لذا ديرى نپاييد كه جعفر دست از اين ادّعاى دروغ خود برداشت و به راه صواب بازگشت و امامت حضرت مهدى (عج) را پذيرفت، لذا از لقب (كذّاب) به (توّاب) معروف شد.

ليكن حكومت وقت هنوز هم در جستجوى يافتن نشانى از فرزند امام بود، شيخ ‏طوسى از فردى به نام (رشيق) كه از مأموران معتضد عباسى است، ماجراى زير را نقل مى‏ كند

روزى معتضد خليفه عباسى ما را خواست و گفت شنيده ‏ام در خانه حسن عسگرى فرزندى است، به خانه او برويد و اگر پسرى را ديديد، او را بكشيد و سرش را براى من بياوريد.
ما به سرعت به منزل امام شتافتيم، خانه زيبايى ديديم كه در گوشه آن، اطاقى نظر ما را جلب كرد، پرده را بالا زديم، اطاق بسيار بزرگى ديديم كه پر از آب بود و در ميان آب فرشى قرار داشت كه جوانى روى آن به نماز ايستاده بود، با ديدن او يكى از مأموران خواست او را دستگير كند، به محض ورود به اطاق، در آب فرو رفت، به زحمت او را بيرون آورديم و او بيهوش شد.

مأمور دوّم وارد شد او هم در آب فرو رفت و به زحمت او را نيز از آب بيرون آورديم و او نيز بيهوش شد، ساعتى بعد هر دو در حالى كه از ترس مى‏ لرزيدند به هوش آمدند، همگى سوار مركب هاى خود شده به سوى جايگاه خليفه رفتيم و ماجرا را برايش توضيح داديم، او هم مانند ما از ترس لرزيد و گفت: هيچ كس از اين جريان با خبر نشود، اگر اين ماجرا را براى كسى بگوييد، شما را خواهم كشت، ما هم تا وقتى خليفه زنده بود جرأت نكرديم اين ماجرا را بازگو كنيم.
به دليل همين تعقيب و جستجوها بود كه امام مهدى (عج) مجبور شد در پرده غيبت به سر برد و دوران غيبت صغرى آغاز شد.


:پی نوشت

قصص الأنبياء ( قصص قرآن - ترجمه قصص الأنبياء جزائرى)، ص857.

منبع:افکارنیوز


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین